تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
10 فروردين ماه 1396 ـ 30 مارس 2018 |
|
نگاهی به مهستان اعتمادی - نوری علا
ارشیا ارشادی
پیش نوشت
اعتراضات سازماندهی شدهء سه روزه در ایران در دیماه 96، که از طرف حکومت سازماندهی و کنترل شده بود، گروهی از ایرانی های برون مرز را به تلاش و تکاپو انداخت. این علافان برون مرزی که 36 سال است در توهم سرنگونی به سرمی برند، چنان به هیچان آمده و برشدت تبلیغات خود افزودند که گویی علت عدم تحقق سرنگونی در بی تحرکی اپوزسیون برون مرزی است.
از روز 7 دی (شروع اعتراضات سازماندهی شدهء سه روزه در ایران( تبلیغات این بیکاران برون مرزی شدت گرفت. آنها این اعتراض سازماندهی شده را قیام و انقلاب تصور نموده و به تبلیغات و جنجال سازی و دروغگویی و جعل اخبار روی آوردند. فرقهء تروریستی رجوی خود را رهبر این قیام معرفی کرد، رضا پهلوی دوباره به فکر تاج و تخت بی صاحب پدر و سوگند خود افتاد. جالب تر از این دو، گروه دو نفرهء نوری علا- اعتمادی بود که شروع بکار "شورای آلترناتیو" خود را به جلو انداختند که نکند پس از سرنگونی کشور بی دولت و مجلس گردد و بهمین دلیل با شتاب "مهستان" را تشکیل دادند تا، ضمن انحلال، حکومت دولت موقت و مجلس تشکیل دهند.
در این نوشتار در ابتدا "حسن اعتمادی"، مآمور آموزش دیدهء موساد را معرفی خواهم کرد و سپس نمایش نامهء کمدی «شورای آلترناتیو» یا «نمایش حسن و اسماعیل» را مورد نقد و کنکاش قرارخواهم داد. برای آگاهی از گروهگ «شورای آلترناتو» درابتدا باید مجری و سرمایه گزار این نمایش، یعنی حسن اعتمادی را خوب بشناسیم.
تعریف کوتاه و فشردهء حسن اعتمادی
در سال 2008، «رابرت مرداکِ» صهیونیست، در راستای پیاده کردن اهداف گلوبال/ صهیونیبسم در ایران، تصمیم به راه اندازی یک رسانهء پارسی زبان تحت نام «من و تو» می نماید و در همین راستا عاملین «مرداک» به مرجان و کیوان عباسی، که عناصری ضعیف و تشتهء داشتن رسانه هستند، نزدیک شده و این دو را انتخاب می کنند.
عوامل مرداک، از طریق این دو، با حسن و ناصر اعتمادی / رضا اعتمادی نزدیک می گردند. پانته آ مدیری و مریم تهرانی گزینه های بعدی هستند. این افراد در نشستی در انگلیس با هم آشتا شده و سپس این 7 نفر توسط مرداک به اسرائیل منتقل می گردند.
این گروه بمدت 6 ماه توسط موساد تحت آموزش دوره هایی چون جاسوسی، جعل خبر، جنگ روانی، فرهنگ گلوبالیستی، و نفوذ فرهنگی را آموزش می بینند. قرار است در اکتبر سال 2010 این کانال تلویزیونی در لندن افتتاح گردد.
در همین دوران گروه دیگری از عوامل مرداک در دفتری در مرکز BBC در شهرلندن مشغول استخدام دیگر عوامل این رسانه از جمله مجری، برنامه ساز و فیلم بردار و غیرو می باشند. توضیح اینکه عوامل اصلی کارگردانی و فیلم برداری این تلویزیون انگلیسی هستند.
جوانان ایرانی که برای اولین بار به استخدام موقت این رسانه جهت اجرای برنامه انتخاب می گردند عبارتند از منصوره حسینی، صباخویی، پریسا سحرخیز، سام غفارزاده، امید خلیلی، ساسان سمویی، سالومه سید نیا، ندا جناب، پریسا ساوجی، تیام بصیر.
[در اين ميان] فرار از تلویزیون من و تو و بازگشت منصوره حسینی به ایران، با اطلاعات فراوان، ضربهء کمر شکنی به تلویزیون گلوبال / صهیونیستی رابرت مرداک وارد کرد.
در اکتبر 2010 رسانه من وتو با تبلیغ قلابی تلویزیون گوگوش شروع بکار می کند. ماموران آموزش دیدهء موساد به این پست ها منصوب می گردند: مرجان و کیوان عباسی مسئول آموزش واستخدام - حسن اعتمادی و پانته آ مدیری مسئول و مجری اتاق خبر - رضا اعتمادی مسئول مجریان - مریم تهرانی کارگردان - ناصراعتمادی مسئول تهیه گزارش. نکتهء مهم اینکه این افراد هیچکدام تخصص و سابقه تحصیل و و... ندارند
حسن اعتمادی با پانته آ مدیری (مامور دیگر موساد) هم خانه می شوند.
[سپس] ماموریت حسن اعتمادی، مامور موساد در تلویزیون من و تو، در سال 2013 پایان می یابد و نامبرده از طرف موساد حکم ماموریت جدیدی دریافت می کند که عبارت است جمع آوری افراد و تشکیل اپوزسیون برانداز (سکولاردموکرات). از سال 2013 حسن اعتمادی با هزینهء مرداک صهیونیست بدنبال راه اندازی یک اپوزسیون تازه ومتفاوت است! و چنین است که به اسماعیل نوری علا نزدیک شده و او را بعنوان کارگردان گروه در دام موساد می اندازد.
طی 5 سال گذشته حسن اعتمادی ازجیب رابرت مرداک هزینه 5 گردهمایی را پرداخت کرده است. در طول این 5 جلسه افرادی را جذب گروه سکولار دموکرات می نمایند و چنین می شود که حسن اعتمادی در طول یک نمایش کمدی که 6 ماه بطول می انجامد با کمک نوری علا موفق می شود یک گروه حدوداً 45 نفره را در جامعهء مجازی (مهستان) گرهم آورد، انتخابات قلابی برگزار کند، و در نتیجه این عامل موساد، در شگردی همانند رضا پهلوی، برای خود یک عنوان قلابی خلق می کند: رئیس و سخنگوی شورای آلترناتیو!
در این نمایش اسماعیل نوری علا پیر و رئیس و پدرخواندء گروه می شود و شیادی بنام منوچهر یزدیان شاگرد و پادوی حسن اعتمادی. چند دختر جوان هم بعنوان دکور در این گروه وجود دارند.
نگارنده بعنوان یک پژوهشگر این گروه را دنبال می کنم، تمامی جلسات آنها را می بینم و نکات مهم را ثبت می کنم.
اعتراض سازماندهی شده دیماه 96 و هدف ها
هرچه از دیماه 96 فاصله می گیریم و اعتراضات حدود 50/1000 نفر از مردم ایران در نزدیک به 60 شهر را دقیق تر مورد کنکاش قرارمی دهیم به زوایای پیدا و پنهان این اعتراضات بیشر پی می بریم.
امروزه حدود 80 روز از آن اعتراضات می گذرد منابع رسمی از کشته شدن 25 نفر و مجروح شدن بیش 100 نفر و بازداشت حدود 600 نفر خبر می دهند که درخبرهای تکمیلی از تشکیل پرونده تنها برای 55 نفر از سرگروه ها و آزادی بقیه خبرداده اند.
گرچه پروژهء اعتراضات، نخست از شهر مشهد و در پی فراخوان بازندگان انتخابات 96 (علم الهدی _ رئیسی) در اعتراض به "گرانی" کلید خورد ولی، از آنجا که بخش هایی از مردم ایران منتظر فرصت هستند تا نسبت به وضعیت موجود واکنش نشان دهند، این گردهمایی خیلی زود گسترش یافت و کنترل آن از دست برگزار کنندگان خارج شد. هم زمان با این گردهمایی اما برنامه اعتراض در چندین شهر دیگر ایران توسط سپاه کلید خورد. سپاه از راه اندازی این تظاهرات سه هدف را دنبال می کرد:
اول: آزمایش نیروهای ضدشورش برای رو در رویی با اعتراضات احتمالی اینده
دوم: بگارگیری ماشین ها و دیگر امکانات ساخته شده جهت مقابله با اعتراضات آینده.
سوم: دامگزاری برای دستگیری تعدادی جوان فریب خوده توسط دلقک بی سواد محمد حسینی، که برخی از جوانان را تشویق به تخریب امکانات عمومی و مساجد و بانک ها می نمود.
در واقع این برنامه هم یک تمرین بود برای کسب آمادگی لازم برای وقایعی که ممکن است در آینده رخ دهد و هم دستگیری تعدادی خلافکار. نکتهء قابل تأمل اینکه تاکنون تعداد قابل توجهی از این تخریب گران دستگیرشده اند.
طرح اعتراض برای 3 روز برنامه ریزی شده بود و در روز 10 دیماه پایان یافت. چرا خود حکومت در این برنامه نقش و سهم داشت؟ برای پاسخ باید به دو مقطع تاریخی سری بزنیم:
اول: در طول سال 57 تنها در 15 شهر ایران تظاهرات علیه رژیم پهلوی برگزار شد که بیشترین تعداد شرکت کننده در تهران و تظاهرات روز عید فطر بود که با شرکت حدود 200 تا 1000 نفر برگزار
گردید.
دوم: در سال 88 بزرگترین راهپیمایی تاریخ ایران در تهران برگزار شد (25 خرداد) که تعداد شرکت کنندگان را حدود 2 ملیون برآورد کرده اند. نکته قابل تامل اینکه اعتراضات 88 از مرزهای تهران فراتر نرفت.
سوم: در اعتراضات دیماه 96، برخلاف دو رخداد بالا، گرچه در مجموع تنها حدود 50 تا 1000 نفر شرکت نمودند و لیکن تعداد شهرها تبدیل به یک رکورد تازه شد؛ حدود 60 شهرکوچک و بزرگ(؟)
چنین گستردگی جغرافیای اعتراضی ممکن نیست مگر اینکه خود حکومت [در آن دست داشته باشد]، همانند گردهمائی های مناسبتی و بسیج مردم که درآن نقش وسهم داشته باشد
طبیعی است که گروهی جوان نادانسته وارد این معرکه شده باشند. اگ دقیقاً به فیلم ها توجه کنیم تعدادی جوان با گاپشن یکرنگ کلاهدار میاندار صحنه های درگیری هستند. اینها در حقیقت پلیس بودند. بهرصورت طبق مستندات موجود عموم دستگیر شدگان آزاد گردیدند و تنها 55 نفر از آنها تحت تعقیب قرارگرفته و روانه دادگاه شده اند.
اعتراضات 96 و بیرون آمدن موش های کور از سوراخ در برون مرز
همانگونه که در بالا اشاره کردم، یکی از علل اعتراضات 96 دامگزاری برای گروهی از نوجوانان فریب خورده توسط دلقک بی سواد محمد حسینی بود. در برون مرز اما این اعتراض ها باعث بیرون خزیدن موش های کور برون مرزی گردید:
نخست: جست و خیزهای فرقه تروریستی رجوی. سران فرقه تروریستی رجوی، که از پروژهء اعتراض ها در ایران خرسند شده بودند، تبلیغات دروغین خود را شروع کردند. آنها ادعا کردند که در ایران قیام و انقلاب بوقوع پیوسته است و در این راه تا آنجا پیش رفتند که دست به نبش قبر زده و دست پوسیدهء جنازه مسعود رجوی را ازخاک بیرون آوردند. این جنازهء پوسیده از درون قبر 5 اعلامیه صادر کرد و در کنار اعلام تشکیل موسسان هشتم، کانون های شورشی را هم به میدان فراخواند(؟!) این جناره پوسیده پس از این پیام ها دوباره در گور خود خوابید. مرکزفرقهء رجوی در انگلیس از تاریخ 7 دیماه تا اوائل اسفند همچنان مشغول ارسال گزارس از انقلاب و قیام بود!
دوم: بر روی صحنه آمدن نمایش سکولار دموکرات ها (شورای آلترناتیو!) اعتراضات سازماندهی شده در ایران اسماعیل نوری علا - که یک تلاشگر قدیمی فرهنگی/ ادبی است - را هم به تلاش انداخت. نوری علا سال ها مقاله هایی تحت عنوان «جمعه گردی ها» را منتشر می کرد سپس نشریه سکولار دموکراسی نو را منتشرمی کرد. در همین زمان ها حسن اعتمادی، مامور موساد و مسئول بخش خبر تلویریون صهیونیستی من و تو، که بدلایلی از این رسانه کنار رفت، به نوری علا نزدیک شد و بنظر می رسد ماموریت ایشان تغییر کرد تا هرینه های موساد را صرف گردهمایی های سکولار دموکرات ها نماید.
این گروه 5 گردهمایی بی نتیجه با هزینه موساد برگزار کرد که نتیجهء همه اینها این شد که گروه «نوری علا - اعتمادی» رسمیت یافت. این دو تعداد اندکی را هم در جامعه مجازی بخود جلب نمودند که معروف ترین این افراد عبارت بودند از اسماعیل خویی، منفردزاده، و حسین بر که هر سه از این گروه کنار رفتند. بنابراین این گروه در مجموع نتوانست موفقیتی بدست آورد و تنها تعداد افرادی ناشناس را به این گروه جذب کرد و قرار بر این شد که «شورای آلترناتیو» از فروردین 97 تشکیل گردد. تحولات دیماه 96 باعث ذوق زدگی این گروه کوچک شد و لذا برگزاری گردهمایی خود تحت عنوان مهستان را به جلو انداختند.
در آخرین جلسه مهستان در مارس 2018 اعلام شد که نوری علا و اعتمادی مدت سه ماه با 1000 نفر و14 گروه سکولار (؟ ) تماس گرفتند تا آنها را تشویق به پیوستن به گروه نمایند. نتیجه در حد صفربود و اعتمادی گریه و زاری و گلایه کرد که چرا هیچکس به این گروه نپیوسته است!
نگارنده تمامی جلسات این گروه را با دقت دنبال کردم. از نظر نمایشی / تبلیغی، ظاهرً 112 عضو دارد ولی در عمل چنین نیست و کل اعضای این گروه از 40 تا 45 نفر تجاوز نمی کند. اعضای واقعی و ثابت این گروه عباراتند از: اسماعیل نوری علا (پدرخوانده) - حسن اعتمادی (مسئول امورمالی و کارگردان) - ساسان آقایی (مسئول IT) - منوچهر یزدیان (منشی صحنه - پادوی اعتمادی) - سعید بهبهانی ( مسئول تلویزیون اینترنتی ) - محسن بهزاد کریمی - حسن دانشور - حمید دانشور - عباس دانشور - محسن ذاکری (کمونیست کارگری) - حمید رضاکریمی - حنا ریاحی - مهرداد سیدعسگری - محمد فارسی - مهدی مفخمی - مهرنوش ریاحی (منشی جلسه) شرین اسفنديارمزذ - هلمند اربابی - عزیزدادیار (تجزیه طلب) حمید غضنفری - آرمان نجم. و دو تن از اعضای فرقه رجوی نیز برای جلوگیری از نفوذ این فرقه به آن پیوستند و نام شان درلیست قراردارد (غلامعلی حسین نژاد و محمد کرمی).
نکته جالب نخست اینکه در مهستان معرفی کاندیدا ها از 102 نفر فقط 45 نفر، یعنی کم تر از اندازه رسمیت یافتن جلسه شرکت کرده بودند. 16 نفر کاندید شورای آلترناتیو شدند که 13 نفر توسط 102 نفر برگزیده شدند. در این انتخابات همان اعضای موقت تثبیت گردیدند که نوری علا بعنوان مغز متفکر و پدرخوانده و حسن اعتمادی بعنوان کارگردان و حامی مالی، منوچهر یزدیان بعنوان دستیار کارگردان، ساسان آقایی مسئول کامپیوتر، و مهرنوش ریاحی بعنوان منشی برگزیده شدند! و چنین شد که [اعضاء] شورای آلترناتیو برگزیده شدند.
اهداف شورای آلترنانیو
شورای آلترناتیو خود را جایگزین حکومت مستقر پیش و بعد فروپاشی می داند. جالب اینجاست که نوری علا می گوید ما نه اپوزسیون هستیم و نه ادعا و وظیفه براندازی داریم؛ و در همان برنامه حسن اعتمادی ادعا می کند ما هم اپوزسیون هستیم و هم قصد براندازی داریم! چنین اختلافی بین این دو و انتخاب شدن حسن اعتمادی بعنوان رئیس و سخنگوی شورای آلترناتو به روشنی نشان می دهد که حسن اعتمادی (مامور صهیونیست ها) همه کاره این گروه محسوب می شود و منوچهر بزدیان هم خانه شاگرد پادوی اوست.
حال ببینم این گروهک چه می گوید و ادعا می کند: این ها معتقدند حکومت در حال سقوط است و لذا برای جلوگیری از ایجاد هرج ومرج باید یک آلترناتیو و دولت موقت ساخته شود که فوراً قدرت را به دست گرفته و عوامل آن در مسئولیت ها قرار گیرند تا رفراندوم قانون اساسی سکولار دموکرات ها تشکیل شود و دولت رسمی سکولار دموکرات بر سر کار آید. این گروه همچنین می خواهد یک شورای نگهبان سکولار دموکرات تشکیل دهد تا مراقب انحراف سکولار دموکراسی باشد!
سکولار دموکرات چیست؟
به کلمهء لائیسیته فرانسوی (جدایی دین از حکومت ) در امریکا سکولاریسم می گویند. منظور از دموکرات هم همان سیستم دموکراسی غربی (مسئول نظم جهان سرمایه داری) همان حکومت اکثریت معنا می دهد. اصولا سکولاریسم نمی تواند بعنوان یک درخواست و پایه در نظم جهان سرمایه داری (دموکراسی) مطرح گردد چرا که در یک سیبستم دموکراسی نوع غربی این رای اکثر مردم است که تعین کننده می باشد. بنابراین اگر فرض را بر این بگذاریم در یک انتخابات آزاد کاندیدا های منتخب مردم مجلس موسسان را تشکیل می دهند و لذا با توجه به بافت مذهبی جامعه ایران اکثریت کرسی ها دست کم در کوتاه مدت در دست تمام مذهبی و نیمه مذهبی ها خواهد بود و لذا جاگزاری پایه سکولاریسم در قانون اساسی جدید مشخص نیست حتمی باشد مگر اینکه طرفداران سکولاریسم بتوانند اکثریت کرسی های مجلس موسسان را در دست بگیرند. بنابراین هم سکولاریسم و هم دموکراسی مورد علاقه این گروه (مدل امریکایی) شانس استقرار در کوتاه مدت را ندارد. ضمن اینکه دموکراسی امریکایی از رسوا ترین و غیرعلمی ترین و ابلهانه ترین نوع ب پا کردن یک جامعه سرمایه داری غارتگر می باشد.
حسن اعتمادی از طرف این گروه رسما اعلام کرد آلترناتیو طرفدار سرمایه داری است. سرمایه داری یعنی بهره کشی، فاصله طبقاتی، بی عدالتی، استثمار عریان و حکومت پشت صحنه سرمایه داران غارتگر و سازنده و فروشنده سلاح که خود زیر بنای جنگ، خشونت و تروریسم در جهان است.
نگارنده موافق کامل جدایی دین از حکومت و آموزش و قوانین هستم ولی این خواسته تنها در زمانی محقق می شود که اکثریت مردم ایران با من هم عقیده باشند تا بتوانیم با شرکت حداکثری در مجلس موسسان این درخواست را در قانون اساسی تازه بعنوان یک اصل مصوب کنیم. بنابراین اینکه این گروه چند نفره پارچه ای به سلیقه خود تهیه کرده و با الگوی مخصوص مشغول برش و دوختن پیراهن برای مردم ایران هستند به یک نمایش نامه کمدی شبیه است که فقط باعث خنده و سرگرمی است.
وظایف شورای کمدی آلترناتیو پیش و یعد ازسرنگونی
1. تشکیل شورای آلترناتیو
2. انتشارمیثاق ملی
3. تشکیل کمیسیون های تخصصی
1. تشکیل دولت موقت
5. تعین استراتژی برای سرنگونی
6. برگزاری انتخابات مجلس موسسان
از 6 هدف شورای آلترناتیو 3 برنامه تدوین شده و تشکیل دولت موقت هم در دست انجام است.
بند پنجم، یعنی تلاش برای فروپاشی وسرنگونی نقطهء توقف این گروه متوهم و خیالاتی است؛ بندی که طبعا به هیچ نتیجه ای نخواهد رسید و این نقطه فروپاشی این گروه و پایان نمایش چند ساله آنهاست.
حال سئوال اینجاست که این گروهک چگونه می خواهد و می تواند حکومت ایران را منحل و یا سرنگون نماید ؟
بنظرمن این یک نمایش کمدی صهیونیستی است و بازیگر اصلی آن هم مامور شناخته شده صهیونیست ها، یعنی حسن اعتمادی، است که باشیادی و فریب و دغلکاری نوری علا تلاشگر فرهنگی و ادبی را سرکارگذاشته است!
همهء این تلاش های پر هزینه برای صهیونیست ها این بوده که مامور بی سوادی چون حسن اعتمادی را بعنوان رئیس و سحنگوی شورای آلترناتیو جا بیاندازند. همین نمایش را چند سال پیش رضاپهلوی در شورای ملی خود برپا کرد تا خود را بعنوان سخنگوی شورای ملی معرفی نماید و ادعا کند عنوانی دارد.
در نوع دیگر نمونه در این نمایش در درون مرز حسن اعتمادی نقش رحیم مشایی و اسماعیل نوری علا نقش محمود احمدی نژاد متوهم را بازی می نماید. حقیقت آن است که اعتراض سازماندهی شدهء دیماه 96 باعث شدت گرفتن بیماری توهم این جماعت بیکار و علاف و مزدور برون مرزی شده است. نمایش شورای آلترناتیو و مهستان و... درحقیقت باعث سرگرمی دست کم 50 نفر از ایرانیان برون مرزی شده و هیچ ربط منطقی به ایران و مردم آن ندارد.
گرچه حکومت مذهبی ایران با توجه به بحران های متعدد در سراشیبی سقوط قرار گرفته است ولیکن زمان این تحول نامشخص و نامعلوم است. چرا که زمان تحولات اجتماعی را نمی توان پیش بینی کرد. آنچه مسلم است حکومت تحت عنوان جمهوری اسلامی هم تاریخ مصرف دارد و هر وقت به پایان رسید خود بخود و با کمک مردم درون مرز منحل خواهد شد. حکومت ایران شاگرد مدرسهء رفوزه شده چند ساله است. این شاگرد محصل استعداد موفقیت ندارد و طبعا از مدرسه اخراج خواهد شد. ولی چه زمانی ؟ معلوم نیست ولی حتمی است.
پس بنده به این شورای قلابی و نمایشی پند می دهم بیش از این خود را سر کار نگذارند و به جای این تلاش های کودکانه وقت خود را صرف تدوین قانون اساسی جدید نموده و آن را به عنوان یک پیشنهاد پیش روی مردم ایران قرار دهند تا همه بتوانند ضمن اظهار نظر اشکالات آن را برطرف نمایند و این می شود یک اقدام مهم و تاثیر گذار برای آینده ای نامشخص . وگرنه این اقدامات کودکانه و متوهمانه نه تنها هیچ نتیجه ای در بر نخواهد داشت بلکه فقط باعث خنده و سرگرمی خواهد بود و این تازه در صورتی است که مردم سرگرمی دیگری نداشته باشند. خودتان به ویدئوهای ارسالی تان در یوتوب توجه کنید بعد از ماه ها تعداد بازدید کنندگان از24 تا 150 نفراست!
یاد آوری به آقای اسماعیل نوری علا
جناب نوری علا، شما در مقام یک تلاشگرفرهنگی _ ادبی و عضو کانون نوبسندگان ایران سابقه قابل قبولی داشتید، نوشته های شما در مورد سکولاریسم و اینکه درقانون اساسی آتی باید دین از قوانین و آموزش و فرهنگ زدوده شود یک نیاز تاریخی است و چنین هم خواهد شد و لیکن نه با این نمایش های مسخره و کودکانه شما.
شما متاسفانه در دام صهیونیسم افتاده اید و حسن اعتمادی مامور و عامل صهیونیسم جهانی است و اکنون ماموریت او در تلویریون صهیونیستی من و تو پایان یافته و شما را در دام خود اسیر کرده است. این نمایش مسخره هم همانند شورای رضا پهلوی از روی پرده پائین خواهد آمد و البته با از بین رفتن اعتبار گذشتهء شما؛ پس بهوش باشید.
2018/03/27