تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
18 خرداد ماه 1397 ـ 8 ماه ژوئن 2018 |
|
«مطالبات اتمی ایران» و پای چوبین «دیپلماسی نگاه به شرق»
رضا تقیزاده
اندکی بعد از طرح مطالبات پنجگانه اتمی ایران توسط علی اکبر ولایتی مشاور بینالمللی علی خامنهای در روز 9 خرداد جاری و تاکید او بر تکیه بیشتر به شرق، منابع تهران روز یکشنبه 13 خرداد 97 از نامهنگاری جواد ظریف به وزرای خارجه کشور های 1+5 و هشدار وی نسبت به آنچه «پیامدهای خطرناک خروج غیرقانونی آمریکا از توافق اتمی» خوانده، خبر دادند.
محمدجواد ظریف، روزهای امضای برجام، هتل کوبورگ وین؛ 10 ژوییه 2015
در نامه ظریف نوشته شده: «اگر قرار باشد "برجام" ادامه یابد، اعضای باقی مانده باید به ما اطمینان دهند خسارات ایران ناشی از خروج آمریکا از توافق، بی قید و شرط از طریق اقدامات ملی، منطقه ای و جهانی جبران می شوند.»
مطالبات مالی و اقتصادی ایران در قبال تعلیق و یا تعویق پیگیری فعالیتهای پر هزینهای که ایجاد ظرفیت دست یافتن به بمب اتمی را در دو مسیر اورانیوم و پلوتونیوم تعقیب میکرد، تا کنون به دفعات از سوی مسئولان و رسانههای حکومت اسلامی مطرح شده.
محمدجواد ظریف، روزهای خروج آمریکا از برجام
موضوعی که تا به حال کمتر مورد اشاره قرار گرفته «مطالبات اتمی» ایران است که در متن سند توافق جامع از آنها یاد شده اما طی دو سال پس از اجرای «برجام» کمترین پیشرفتی در راه تامین هیچیک از آنها صورت نگرفته. در غیاب آمریکا، باید تحقق تعهدات اتمی را تعلیق به محال تلقی کرد.
بعید است که در غیبت آمریکا هر یک از دیگر کشور های عضو گروه 1+5 مایل و یا قادر به انجام تعهداتی باشد آن کشور برای همکاری با ایران داوطلبانه پذیرفته بود.
یک هفته پیش از دخالت علی اکبر ولایتی در بحث مطالبات اتمی ایران که میتوان محتوای آن را مطالبات نیابتی رهبر حکومت اسلامی از دولت روحانی تلقی کرد، موضوع، طی اجلاس هفته گذشته «گروه ناظر بر اجرای توافق اتمی» در وین، در غیبت نماینده آمریکا، بطور مشروح مطرح شد ولی رسانههای حکومت اسلامی از اشاره به موارد کلیدی بحثهای اجلاس وین پرهیز کردند.
ترامپ پس از امضای خروج از برجام؛ 8 مه 2018
توصیههای علی اکبر ولایتی و و محتوای نامه اخیر جواد ظریف متضمن تهدید به از سر گرفتن فعالیتهایی است که میتوانند در صورت به نتیجه رسیدن، پیش از انقضای مهلتهای تعیین شده در قطعنامه 2231 شورای امنیت، ایران را در مسیر دست یافتن به ظرفیت ساخت و یا مبادرت به آزمایش بمب اتمی قرار دهند.
سرنوشت غنیسازی در فُردو و رآکتور اراک
در متن توافق اتمی قید شده که آمریکا با کمک چین در چارچوب یک همکاری سه جانبه با ایران در طراحی و ساخت یک رآکتور اتمی تازه در اراک مشارکت خواهد کرد.
قرار بود ظرفیت کوره اتمی تازه، بعد از تخریب کوره اصلی رآکتور سابق ۴۵ مگاواتی آب سنگین اراک، در حدود ۱۵ مگاوات و فاقد ظرفیت تولید پسمانده سوخت، مناسب برای فرایند و تبدیل به مواد قابل انفجار (واکنش زنجیرهای) بمب پلوتونیومی باشد.
در انجام این بخش از تعهدات متقابل، حتی در زمان دولت اوباما هم پیشرفتی حاصل نشد و تنها یک شرکت خصوصی چینی در چند نوبت از تهران و اراک بازدیدهایی به عمل آورد که به علت هزینههای سنگین دستمزد تکنسینهای اعزامی چین که تا ساعتی 1000 دلار بابت کار از ایران مزد دریافت میکردند، رفت و آمدها متوقف ماند.
در مورد فُردو نیز که حکومت اسلامی پیش از اجرایی شدن توافق اتمی در آن اورانیوم با غلظت 20 درصد تولید میکرد، توافق شده بود که بعد از خارج ساختن سانتریفوژهای پی-1، با کمک روسیه از آن محل به عنوان یک مرکز تحقیقات اتمی استفاده شود.
تولید «ایزوتوپهای پایدار» (غیر رادیواکتیو)، و طراحی سانتریفوژهای با قدرت چرخش بیشتر از سانتریفوژ های پی-۱ (گرافیتی) از جمله فعالیتهایی بود که قرار بود در فردو آغاز شود ولی از زمان تخلیه محل و برداشتن صفحههای بتونی سنگین که زیرساخت محل نصب سانتریفوژها بود، آن محل به انبار متروکه تبدیل شده و تا کنون پای یک متخصص روس هم به آنجا نرسیده.
خروج آمریکا از «برجام» نه تنها به همکاری واشنگتن در کمیسیون سه جانبه طراحی و ساخت راکتور اتمی اراک عملا پایان داد، که با بازگشت خودکار تحریمهای اتمی معلق شده علیه سازمان انرژی اتمی ایران، همکاری هر کشور و موسسه خارجی دیگر را نیز (از جمله گروه دولتی موسوم به «مجموعه اتمی چین» و شرکت «روس اتم» روسیه) با مجموعه تحت مدیریت علی اکبر صالحی در نطفه کشته است.
میلیارد ها دلار سرمایهگذاری و سالها صرف وقت در این دو مرکز اینک به نقطه کور رسیده و با وجود ادعاهای علی اکبر صالحی، تجدید فعالیت در هر یک از دو مرکز یاد شده تا آینده قابل پیشبینی مقدور نیست.
ظرفیت های شرق
علی اکبر ولایتی که در کمیسیون داخلی نظارت بر اجرای برجام عضویت دارد و بردن نخستین سانتریفوژ نوع پی-1 از پاکستان به ایران را با هواپیمای حامل خود در کارنامه افتخاراتش ثبت کرده، طی سخنرانی اخیر تاکید کرد «روسیه نه می تواند و نه بنا دارد که به ایران زور بگوید.»
شی جیپینگ و پوتین؛ وعدههای پوچ و امیدهای واهی
بنا بر این به فرض که «فرض محال، محال نیست»، حتی در صورت پذیرفتن نظر مثبت ولایتی در مورد روسیه، و فراموشی تازهترین تصمیم کرملین در رابطه با ایران مبنی بر خروج نیرو های نظامی حکومت اسلامی از سوریه، روسها نه تنها قادر به پرکردن خلاء همکاریهای مالی و اقتصادی غرب با تهران نیستند که در زمینه همکاریهای فنی نیز، بعید است که به استقبال جریمههای سنگین مالی آمریکا بروند.
روسها همواره از حکومت اسلامی به عنوان ابزار اخذ امتیاز استفاده کرده، هر زمان ضرورت ایجاب کرده، توانسته، و بنا داشتهاند که به مسئولان حکومت اسلامی زور بگویند چنانکه در تکمیل راکتور بوشهر، طرح پنجساله را تا بیست سال ادامه دادند و تا قبل از گرفتن مجوز از جرج بوش (پسر) از حمل سوخت راکتور به بوشهر خودداری نمودند؛ تحویل سامانه دفاع موشکی اس-300 به ایران را، با وجود دریافت کامل هزینه خرید آن، تا پیش از اخذ مجوز از دولت اوباما معلق گذاشتند؛ تا این لحظه از حضور ایران در اقتصاد انرژی حوزه خزر و تعیین حدود ملی ایران در آبها و منابع کف آب ممانعت کردهاند.
روسها زمانی که نیاز داشتند، پایگاه هوایی همدان را برای انجام عملیات بمباران سوریه و حمل سلاح و تجهیزات در اختیار گرفتند، اما، در زمان بمباران پایگاههای حکومت اسلامی در درعا، قنیطره و اطراف دمشق و کشتار دهها سپاهی عضو نیرو های قدس توسط نیروی هوایی اسرائیل نه تنها از سامانه موشکی خود برای دفاع از «شرکای استراتژیک» استفاده نکردند که به عنوان پشت دستی به برادر کوچکتر و تحمیل خفت تازهای به رهبران حکومت اسلامی در همان ساعات انجام بمباران از نخست وزیر اسرائیل در مسکو استقبال و او را به مراسم سان و رژه نظامی خود بردند.
شی جیپینگ و پوتین؛ واقعیت این است که حکومت اسلامی در برابر مناسبات اقتصادی شرق و غرب، عددی به شمار نمیرود!
تکلیف چین در زمینه همکاری های اتمی با حکومت اسلامی از روسیه نیز روشنتر است، از این جهت که گردانندگان سیاسی پکن تنها به سخن پول گوش میدهند و شریکان راهبردی پکن تنها با عینک پول قابل دیدن است. این «رفقای راهبردی» تهران در زمان حادثه مرگبار نفتکش سانچی نه تنها از پذیرفتن جواد ظریف وزیر خارجه حکومت اسلامی در کشور خود خودداری کردند، که به بهانه در سفر بودن معاون نخست وزیر، حتی از پاسخ دادن به تماس تلفنی جهانگیری، معاون اجرایی حسن روحانی نیز پرهیز کردند!
ساخت راکتور آب سنگین تخریب شده اراک که یکی از «نتایج تاریخی دیپلماسی اتمی جواد ظریف» محسوب میشود بیست سال پیش با کمک چینیها آغاز شد ولی آنها با نهیب آمریکا از کار کنار کشیدند و تکمیل طرح یاد شده به پیونگ یانگ کره شمالی سپرده شد که امروز در اجرای طرح « شبهجزیره عاری از سلاح اتمی» آماده واگذاری بمبهای اتمی خود به آمریکا میشود.
جواد ظریف در نامه اخیر خود به وزرای خارجه کشورهای عضو گروه 1+5 به بهانه «پاسخ کوبنده به نقض عهد آمریکا»، و علی اکبر ولایتی سه روز پیش از او، هریک به زبانی، تهدید به « تعلیق اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی»، ساختن موتورهای اتمی برای استفاده در کشتیها و زیردریاییهای اتمی(!)، و تولید ایزوتوپهای پایدار میکنند، حال آنکه مدتی است سبوی اتمی حکومت شکسته و تنها گلایه معتبر آنها بعد از خوردن چوب و پیاز بعد از اجرایی شدن توافق اتمی، غفلت آقای ظریف و لشکر حقوقدانان همراه او در آماده نکردن «برجام» در دو زبان فارسی و زبان طرف دیگر است؛ تامین شرطی که بنا بر قول ولایتی، دولت روحانی میتوانست با تمسک به آن، توافق اتمی را شانه به شانه با دو عهد نامه گلستان و ترکمانچای قرار دهد.
سه شنبه 15 خرداد 1397 برابر با 5 ژوئن 2018