تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
25 خرداد ماه 1397 ـ 15 ماه ژوئن 2018 |
|
جابجائی پهنهء رویداد ها برای جستجوی راه حل
طاهره بارئی
در گفتگوئی با تلویزیون ایران اینترنشتال، آقای کدیور راه حل های قانونی اصلاحات را غیرممکن می دانند چرا که همه ی این راه ها از طریق تعبیه ی سوپاپ هائی در خود قانون، مسدود شده اند.
آقای زیبا کلام اما در همان تلویزیون و در همان برنامه، می گویند با همین نیروی سیاسی موجود باید اصلاحات را انجام شدنی ساخت. ایشان البته توضیح نمی دهند که «همین نیرو» را به چه شیوه، سَبک و در چه بستر و چهارچوبی می توانند به تولید راه های اصلاحات جاری کنند.
اما هدف این نوشته پرداختن به جزئیات این دو نقطه نظر و بر انگیختن پرسش هائی از دل آنها نیست. و الّا می گفتم اصلاحات مورد نظر آقای کدیور اگر هم از راه هایی که ایشان ذکر می کنند انجام نپذیرد، به هر حال تحول خاموشی نمی گیرد چرا که این قانون نه در طومار مجلس ها بلکه در ذات جهان است. یک سیل، یک زلزله، یکباره داده ها را تغییر میدهد. کما اینکه ریز گردها و کمبود آب، عوامل تغییر و تحول قرار می گیرند.
"اولافور الیاسون" هنرمند دانمارکی ایسلندی می گوید علت انقلاب فرانسه، آتشفشان های ایسلند بود که در اروپا ایجاد قحطی و گرسنگی کرد و اگر این اتفاق نیفتاده بود الزاماً خشم گرسنگان و انقلاب فرانسه هم روی نمی داد.
یا فوت و درگذشت یا حتی بیماری یک فرد مهم سیاسی یکباره می تواند داده ها را تغییر دهد. کما اینکه مهدی کروبی نیز اخیراً گفت تبعید خانگی او را عزرائیل بالاخره حل خواهد کرد. یا اتفاقاتی در منطقه، در جهان. اما سوژه این مقاله پرداختن به اصل تحول و اعتقاد به حضور پنهان و نادیدنی آن هم نیست.
این مقاله می خواهد بطور کوتاه و فشرده به طرح این مسئله بپردازد که وقتی راهی در یک ساحت مسدود می نماید و ذهن با همهء تکاپویش از یافتن راه حلی برای معضلی عاجز شد، می توان با انتقال مسئله به پهنه ای دیگر و تغییر کانال ها، راه حل را در زمینه ی جدید جستجو کرده و بعد از یافتن، آنها را به زمینه قبلی ترانسفر و آنجا در داخل شرایط بررسی و تطبیق داد.
برای نمونه، مشکل «انسداد تمام راه حل های قانونی ِ تغییر یا اصلاح» را به حیطه ی دیگری می بریم:
فکر کنید با اتومبیل تان در حال رفتن به نقطه ی مورد نظرتان هستید. جاده شیب دار است، زمان شب است، زمستان و جاده یخ زده. در یک جا متوجه می شوید تنه ی سنگین درختی که می تواند چند تُن وزن داشته باشد، وسط راه افتاده و شما نه می توانید آن را جابجا کنید و نه با حضورش راه تان را بسوی مقصد مورد نظر ادامه دهید.
چاره ای نیست مگر آنکه راه حل هائی با توجه به قوانین فیزیک از حافظه خود بیرون بکشید.
- تنه ی درخت سنگین هست اما تمام آن دارای مقاومت مصالح یکدست نیست، بعضی جاها پوسیده، بعضی جا ها در اثر سقوط روی جاده شکاف برداشته. باید بطور جدی مقاومت مصالح این تنه را سنجید تا دید از کجا میتوان برای خورد کردن و جابجائی آن استفاده کرد. همیشه یک سر ِ این تنه قابلیت خرد شدن و شکافتن بیشتری دارد و بهتر است از آن قسمت شروع کرد.
- جاده شیب دارد و یخ زده هم هست، روی اصطکاک تنه درخت با جاده می شود کار کرد. هر چه یخ ها را با حرارت چراغ ماشین یا وسیله ای از درون اتومبیلتان، در دو سر درخت، آب کنید، امکان جابجائی و لغزاندن آن را بیشتر می کنید.
- تاریکی باعث از چشم پنهان ماندن جزئیات میشود که اتفاقا در اینطور موارد بسیار مهم هستند. باید روشنائی را به حداکثر رساند و تمام وسیله های منّور را روشن نگاه داشت. به عبارت دیگر شفافیت ایجاد کرد و جزئیات را تا حداکثر ممکن پیش رو قرار داد.
- باید تنه درخت را در ریز ترین وجوه آن مطالعه و در کلّیات و بزرگی قد و قواره اش که امکان رویاروئی با آن و کنار کشاندنش را دچارتردید و تعلّل میکند، گم نشد. گاه یک نکته ریز می تواند راه حلی را مخابره کند که تئوری ها ی کلی گرای پیچیده نمی توانند.
- ممکن است در معاینه با جانورانی مواجه شوید که درون خلل و فرج درخت لانه کرده اند و با آزاد کردن آنها و راندن شان به جلو، نه به سوی ماشین و خودتان، هم وزن تنه را کمتر و هم ایجاد دینامیسم خواهید کرد.
- چون امکان سقوط درخت روی ماشین خودتان در اثر لغزش و آب شدن یخ وجود دارد، باید اتومبیل را درست در بهترین موقعیت نسبت با طول و حجم درخت نگاه دارید، که حتی لغزیدن احتمالی آن نتواند اتومبیل شما را زیاد بلغزاند. نقطه ای که در بهترین تعادل نسبت به وزن درخت قرار دارد.
- می توان فرض کرد قطر درخت آنچنان است که به شما اجازه میدهد از روی آن پریده و به آنطرف درخت بروید. البته بدون اتومبیل. آنوقت از آنطرف لغزاندن درخت در جهت شیب رو به پائین برای شما خطری نخواهد داشت هر چند که برای اتومبیل تان چرا.
- می توان تصور کرد که اتومبیل های دیگری بتدریج برای طی همان جاده به شما می پیوندند. با گفتگو و تنظیم سرعت می توان در یک لحظه به طرف آن سر درخت که مقاومت کمتری دارد حرکت کرده به آن فشار آورد تا نسبت به امتداد جاده دچار زاویه شود. باریکه راهی باز می شود که همچنان با بازی مکرر از طریق بررسی دقیق سرعت و تعداد اتومبیل ها میتوان به این زاویه افزوده و راه باز شده را عریض تر نمود.
- اگر قطر تنهء درخت خیلی زیاد نباشد، می توان در یک لحظه با سرعت گرفتن توسط کاروانی از اتومبیل ها از روی آن گذشت. در اثر این حرکت تنه ی درخت روی شیب با سرعت لغزیده و سقوط خواهد کرد.
- باید بررسی کرد آیا این تنه ی درخت هنوز با بخشی از کل درخت ارتباط دارد یا از آن کاملا گسسته. اگر با ریشه ها یا جائی در بیرون جاده و پائین شیب ارتباط و اتصال داشته باشد باید این موضوع را در مطالعه ی راه حل گنجاند. اولویت را به قطع این اتصال بدهیم یا آنرا نگاه داریم؟ کدام به کارها و آینده توفیق گذر از روی درخت مفید است، کدام صدمه میزند؟
- ممکن است شما وقتی را به انتظار گذرانده و با تلفن به دوستان یا مرکز کمک روستای نزدیک و پائین تپه زنگ بزنید و درخواست کمک کنید. آیا در این فاصله امکان لغزش تنه درخت در یک حادثه طبیعی شما را تهدید نمیکند؟ آیا به تلفن شما پاسخ خواهند داد یا دزدان سرگردنه را به سراغ تان خواهند فرستاد؟ بررسی شما از موقعیت سوق الجیشی نقطه ای که در آن متوقف شده اید چیست؟ تاریخ رویداد های آن نقطه را با کمک تلفن دستیتان میتوانید بررسی کنید؟
تمام آنچه در این لیست به آن اشاره شده مشتی از خروار است. می توانید آن را تا آنجا که ذهن تان می کشد ادامه دهید.
بعد راه حل های این کانال ها و دست آورد های مطالعه ی این ساحت را می توان برد به ساحت قبلی، جائی که برایش هیچ راه حلی پیش رو نداشتیم. و آنجا مسائل را با دید تازه ای سنجید.
این مطلب را با لطیفه ای به پایان می برم.
امکان آخر: می توان سوار تنه ی درخت شد و همراه آن تا ته تپه یا دره سقوط کرد و ماشین را هم با خود برد.
______________________________________
* مصاحبهء علی خردپیر و بردیا گرشاسبی با صادق زیباکلام و محسن کدیور - در برنامه چشم انداز تلویزیون ایران اینترنشنال، یکشنبه 6 خرداد 13997