تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
گزارش صدای آلمان
ا شروع تحریمهای نفتی و بانکی نه مردم و نه بازار ایران را دچار سکته کرد، زیرا با اولین تهدیدهای آمریکا نابسامانی اقتصادی در اشکال مختلف تشدید شد. اما کارشناسان معتقدند این تازه ابتدای هزینهای است که مردم باید تحمل کنند.
ا از ماهها پیش روشن بود که چنین روزی میرسد: آغاز دور جدید تحریمهای آمریکا برای اعمال محدودیتهای گسترده بر صادرات نفتی، مراودات بانکی، خطوط هوایی و کشتیرانی ایران و تحریم صدها شخصیت حقیقی و حقوقی از میان دستاندرکاران رده بالای سیاست و اقتصاد جمهوری اسلامی.
ا تحریمهایی که صرف اشاره به آنها باعث شد سرمایههای بزرگ خارجی دست و پای خود را جمع کنند و عطای سرمایهگذاری در ساختار ناروشن و فسادزده ایران را به لقایش ببخشند. تلاشهای اروپا برای ایجاد ساز و کاری در حمایت از ایران در برابر تحریمها نیز هنوز به راهحلی عمل تبدیل نشده است.
با وجود "افتخار" دولت برای "دور زدن تحریمها" و تمهیداتی مانند صدور نفت با نفتکش هایی با رادار خاموش یا شعارهایی با ادعای "افول آمریکا به واقعیت تبدیل شده است..." آنچه بیش از همه افول کرده، سطح معیشت مردم ایران است و آنچه جای افتخار باقی نگذاشته، روند شتابان رشد گرانی و تورم است. حتی اگر روز 14 آبان یعنی روز شروع تحریمهای جدید آمریکا بازار ایران با تشنج خاصی روبرو نشده باشد، پیامدهای چند ماه آینده بر زندگی مردم چه خواهد بود؟ دويچه وله با سه کارشناس گفت و گو کرده است.
«تدابیر فعلی تنها در کوتاه مدت جواب میدهند»
ایرج جمشیدی، مدیر مسئول "روزنامه اقتصادی آسیا" در تهران، در گفتوگو با دویچهوله فارسی درباره تاثیر روانی شروع تحریمها از امروز (دوشنبه14 آبان) بر بازار ايران می گويد:
«اگرچه امروز وضعیت قیمتها یک مقداری با نوسان همراه است، اما آن رکوردزنیای که ما در در ماههای پیش در قیمت دلار داشتیم، در این یکی دو روزه اتفاق نیفتاد. پیشگویی این که فردا یا یک هفته دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد کار دشواری است».
به نظر این کارشناس دولت پیشاپیش برخی تدابیر مانند جلوگیری از واردات کالاهای غیر ضروری را انجام داده است. افزایش قیمت نفت هم کمک موثری به دولت بوده است. او میگوید
ا «علیرغم کاهش فروش نفت، دولت میتواند به همان میزان ارزی که قبل از کاهش صادرات نفتاش داشته، دوباره برسد. بر فرض ایران با دو میلیون بشکه صادرات نفت روزی صد میلیون دلار درآمد داشت، الان با عرضه نفت 70 دلاری با یک و میلیون بشکه میتواند به همان درآمد برسد. از سوی دیگر تا حد زیادی هم جلو مخارج ارزی را برای واردات کالاهای لوکس و نیمه لوکس گرفتهاند که اینها هم مجموعا به این منجر شده است که دولت ایران چندان غافلگیر نشود».ه
اما همه ایناقدامات تنها میتواند به دولت در کوتاه مدت برای ساماندهی اوضاع کمک کنند. ایرج جمشیدی درباره آینده این ارزیابی را دارد که: «در کوتاه مدت ظرف چند هفته و یکی دو ماه میتوانند اوضاع را به همین وضعیتی که هست مدیریت کنند. اما یک فشار خزندهای یا یک وضعیت فشار زیرپوستی هم هست که ممکن است دوباره فنر اقتصادی ایران را به خاطر کمبود ارز فشرده کند و پیامدهای آن دوباره سر باز کنند.«
کدام عوامل در این میان موثرند؟ ایرج جمشيدی می گويد:
«بر فرض مثال اگر اروپاییها به وعدههایی که به ایران دادند، برای اینکه صادرات نفت ایران مختل نشود یا اینکه شدیدا مختل نشود، عمل کنند. در عین حال باید دید نقشی که چین و هند و روسیه برای کمک به ایران برای دورزدن تحریمها تا چه حد واقعا وارد معاملات نفتی با ایران خواهند شد. اینها همگی متغیرهایی هستند که در آینده اثراتشان معلوم خواهد شد. اگر این تدابیر عمل کنند، احتمال اینکه ایران بتواند تحریمهای ترامپ را شکست بدهد وجود دارد. اما اگر این متغیرها کار نکنند یا به اندازه کافی کار نکنند، وضعیت برای دولت ایران پيچيده تر خواهد شد».
تحریمها به زبان بیکاری و گرانی حرف میزنند
آرش آزرمی، کارشناس اقتصاد سیاسی، به دویچهوله میگوید تاثیر تحریمها بسیار زودتر از امروز آغاز شده است. او این تاثیرات را با شاخصهای اقتصاد کلان ایران، از جمله رشد نرخ تورم، توضيح می دهد:
«تورم پنج ماهه اخیر یک رکورد در کل دوره پس از انقلاب است. اگر این روند در ماههای بعد ادامه پیدا کند (که تمام شواهد نشان میدهند که ادامه پیدا خواهد کرد)، ما در پایان امسال با میانگین تورم سالانه 40 درصدی در مقایسه با 12 ماه منتهی به اسفند 96 روبرو خواهیم شد. تورم نقطه به نقطه یعنی اسفند 97 به اسفند 96 بالغ بر 75 درصد خواهد شد که همه اين ها در تاريخ اقتصادی ايران بی سابقه است».
شاخص دیگری که او به آن اشاره میکند نرخ منفی رشد اقتصادی است. او می گويد:
ا هرچند آمار رسمی هنوز منتشر نشده، اما آمار رشد اقتصادی بهار نود و هفت که منتشر شده، نشان دهنده یک کاهش شدید است. پیشبینی مرکز پژوهشهای مجلس به عنوان یک نهاد داخلی و پیشبینی صندوق بینالمللی پول به عنوان یک نهاد بینالمللی هم رشد اقتصادی منفی را در امسال نشان میدهند. تا پایان سال و به ویژه در سال بعد این کاهش تشدید خواهد شد. نرخ رشد اقتصادی به حدود منفی شش درصد میرسد که در واقع پیشبینی مرکز پژوهشهای مجلس است.
ا شاخص دیگری که آرش آزرمی به آن اشاره میکند بیکاری است که به گزارش مرکز آمار تا پایان امسال احتمالا به حدود 20 درصد خواهد رسید. او میگوید:
«چند وقت پیش وزیر اسبق کار در صحبتهایش گفته بود یک میلیون شغل براثر تحریمها از بین خواهد رفت که این نتیجه رکود صنعتی و رکود در سایر بخشهای اقتصاد خواهد بود که سال آینده هم این مسئله تشدیدپذیر است. در مجموع اثر تحریمها روی اقتصاد ایران شاید از ابتدای سال 97 و یا حتی زودتر از آن از اواخر سال 96 با التهاب بازار ارزی شروع شد و سیاستهای داخلی و دولت هم در تشدید این وضعیت بسیار تاثیرگذار بود.»
این کارشناس نیز به نقش اتحادیه اروپا، چین و روسیه اشاره میکند که مواضعی متفاوت با آمریکا در قبال برجام دارند:
«اروپا سازوکار ویژه مالی را طراحی کرده است که حالا در حد تئوری دارد روی آن کار میشود. آنها اعلام کردهاند که این طرح شاید در ظرف یک ماه آینده اجرایی بشود، برای اینکه ایران بتواند یک حداقلی نفت بفروشد و واردات اساسی خودش نظیر کالاهایی که معافیت از تحریم دارند را وارد بکند. چین و هند هم همین طور. ما میبینیم که آمریکا فعلا معافیتهایی هم به هشت کشور در حوزههای نفتی داده است. یعنی در واقع شرایط به این طریق متفاوت است و شاید ایران بتواند یک حداقل نفتی را بفروشد و به پولش برای کالاهای وارداتی دسترسی پیدا کند.»
علیرغم همه اینها آرش آزرمی معتقد است که وضعیت اقتصاد ایران نسبت دور قبل شکنندهتر است و این باعث میشود که مردم فشار تحریمها را بیشتر روی دوش خود حس کنند.
بهای سنگینی که مردم "بیهوده برای آمریکاستیزی" میدهند
صادق زیباکلام، تحلیلگر و استاد علوم سیاسی در ایران، نیز میگوید که زندگی ظاهرا به روال معمول خود ادامه دارد و دولت و مسئولین هم تلاش زیادی میکنند که بگویند «ما آمادگی داریم، ارزاق عمومی را تهیه کردهایم و به اندازه کافی ذخیره دلار داریم».
تحلیل او این است که در آینده نزدیک ارزاق عمومی و دارو باز هم گرانتر خواهد شد و وضع زندگی مردم در مجموع دشوارتر. زيبا کلام می گويد:
«زندگی ما 80 میلیون ایرانی ادامه پیدا خواهد کرد. ولی این بهای بیهودهای است که داریم میدهیم. بهایی است که 40 سال برای جنگیدن با دشمنی به نام آمریکا که برای خودمان درست کردهایم، داریم میپردازیم و ظرف این 40 سال کشورهایی مثل ترکیه و سنگاپور یا مثل هند و مالزی دچار جهش اقتصادی شدهاند، ولی ما به واسطه همین آمریکاستیزی و تحریمها متاسفانه نتوانستیم پیشرفتی داشته باشیم. درست است که در این دور جدید تحریمها هم کسی از بین نمیرود و زندگی فلج نمیشود، ولی قطعا جلوی پیشرفت و ترقی کشور گرفته خواهد شد، همچنان که ظرف 40 سال گذشته گرفته شده است.»
«زندگی مردم برای مسئولین اهمیتی نداشته و ندارد»
در روز شروع تحریمها، کاربران دویچهوله چه گفتند؟
بیشتر کاربران به نقش فساد و اختلاس اشاره کردهاند و معتقدند که تحریمها بر مسئولان که همه منابع مالی و اقتصادی را در دست دارند اثر چندانی نمیگذارد و پیامدهای آن متوجه مردم است. ما چند نمونه را در این جا منعکس می کنيم.
حسین میگوید: «همه چیز گرانتر شده و هیچ نظارتی روی قیمتها نیست. این فشار اقتصادی آمریکا فقط بر روی مردم است و نه مسئولین و مسئولان هم از طرف ما حرف می زنند».
یک کاربر دیگر نوشته است که 95 درصد فشار تحریمها بر مردم است و «اختلافات، باندبازی، فامیلگرایی، اختلاسها و دیگر مسائل باعث شده است این تحریمها رنگ و بوی دیگری بگیرد. از سوی دیگر مردم با شنیدن کلمه تحریم سراسیمه به تهیه دلار، احتکار و نشر اکاذیب دامن میزنند».
علی نجفی میگوید: «فشار به طور مستقیم و فقط به مردم ایران و آنهم به قشر ضعیف جامعه وارد خواهد شد. کسانی که تمامی امکانات از جمله منابع و معادن و انرژی در دستان آنان قرار دارد، میگویند تحریمها بیتاثیر است. بله تحریمها برای شما بیتاثیر است.» علی معتقد است که «زندگی مردم عادی برای مسئولین اهمیتی نداشته و ندارد».
کاربر دیگری نوشته است: «حکومت در حال خفه کردن اتفاقات و کنترل شدید بازار ایران است. در همین راستا در حال افزایش حقوق کارمندان و نیروی مسلح است و در حال کنترل امنیتی جامعه.» به باور این کاربر سران رده بالای حکومت «در حال آماده شدن برای خروج از ایران هستند«.
در میان پیامها هستند کسانی که نگاه دیگری دارند. کاربری به نام محمدی نوشته است: «قطعا تحریمها ظالمانه معیشت مردم ایران را هدف گرفته است ولی با توجه به اینکه در چند ماه گذشته تاثیر خودش را بر اقتصاد کشور گذاشته توانایی ایجاد موج دیگری را نخواهد داشت مگر اینکه لیبرالهای داخل ایران بخواهند نقش ستون پنجم غرب را ایفا کنند».
https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-46162060?maca=per-rss-per_politik-4076-xml-mrss