تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

21 آبان ماه 1397 ـ  12 نوامبر 2018

پیرامون «شورای مدیریت دوران گذار»
(با نگاهی به سخنان مهندس حسن شریعتمداری)

احمد هاشمی

ahmad.haschemi@gmx.at

در مطلبی تحت عنوان "حقوق ملی در ائتلاف های احزاب اپوزیسیون ایران" در سایت عصر نو، در گفتگویی حسن شریعتمداری با آزاد مستوفی می گوید:
          “بنظر من هر نوع سازمان یابی، ائتلاف و گردهم آمدن احزاب، شخصیتها و گروههای سیاسی با هدف گذار از این نظام بطور مسالمت آمیز و مدنی بسیار امر مبارکی است و در حقیقت هیچ دمکراسی بدون حضور احزاب قدرتمند و غیروابسته به حکومت، قابل ادامه و استمرار نیست. ما باید چنین ائتلافهایی را تشویق کنیم. برای رشد بیشتر احزاب زمینه را آماده کنیم تا بارورتر شوند و مورد اعتماد مردم قرار بگیرند. ولی در دوران گذار بیش از آنچه که احزاب بتوانند کاری کنند، بخاطر جامعه شناسی خاص مردم ایران؛ این رهبران اصناف و گروههای مردمی و شخصیتهای فراحزبی و فراگروهی اند، که بر فراز رقابتهای معمول احزاب، اثرگذارند. احزاب باید در این مرحله با آنان تماس خود را حفظ کنند و از آنها حمایت نمایند، تا ما بتوانیم یک نهادی به عنوان ‘شورای مدیریت دوران گذار’ فراهم کنیم که همه دست اندرکاران احزاب هم نمایندههایشان در آن حضور داشته باشند و از آن حمایت کنند تا بتوانیم دوران گذار را بطور بهینه مدیریت کنیم”.
          در مصاحبه آقای مهندس حسن شریعتمداری سه موضوع مهم برجسته شده است:
          1 – مسئله ائتلاف احزاب، شخصیتها و گروههای سیاسی با هدف گذار از این نظام بطور مسالمت آمیز و مدنی
          2 – تشکیل ‘شورای مدیریت دوران گذار’ توسط رهبران اصناف و گروههای مردمی و شخصیتهای فراحزبی
          3 – وظیفه ‘شورای مدیریت دوران گذار’ مدیریت بهینه دوران گذار است.
          در این مصاحبه آقای شریعتمداری ائتلاف احزاب، شخصیت ها و گروههای سیاسی را امر مبارکی میداند، اما چندان نقشی برای این ائتلاف در دوران گذار به دلیل "بخاطر جامعه شناسی خاص مردم ایران" قائل نمی شود، آنچه که مهم است، تشکیل ‘شورای مدیریت دوران گذار’ است که باید دوران گذار را مدیریت کند.

 

چالش های اصلی مدیریت دوران گذار بر سه زمینه استوار است:

          الف- رهبری و مدیریت مبارزه برای غلبه بر استبداد
          سئوال اساسی این است که: در کدام مرحله و در چه فازی برای غلبه بر استبداد قرار داریم؟ چگونه این غلبه انجام خواهد شد؟ از بالا یا از پایین و یا از بالا و پایین انجام می شود؟ نیروهای محرکه این غلبه کدامند؟ این غلبه آیا با سازش با هسته نرم قدرت و در چارچوب یک "پیمان" خواهد بود؟ چگونه می توان همه نیروهای طرفدار دموکراسی را زیر یک چتر جمع نمود؟ مبنا و مدل ائتلاف طرفداران دموکراسی در مرحله غلبه بر استبداد کدام است؟ و در یک کلام محتوا و رویکرد راهبردی غلبه بر استبداد (انتخابات آزاد، رفراندم، و فراخوان مجلس موئسسان) چیست؟
          ب – تعیین فرم قدرت سیاسی برای ادارهء دموکراتیک ایران
          غلبه موفقیت آمیز بر استبداد و تغییر فرم قدرت سیاسی در ایران باید با: تعیین چارچوب قانونی، تامین امنیت، بازسازی تشکیلات درونی دولت، دسترسی آزاد به اطلاعات و رسانه ها، تامین مالی و حفظ دارایی های عمومی، برنامه برای مدیریت اقتصادی دوره گذار، برقراری ثبات، تنظیم روابط با منطقه و جامعه بین المللی و... همراه باشد.

          در اینجا به دلیل اهمیت موضوع تنها تعیین چارچوب قانونی برای ادارهء دموکراتیک جامعهء ایران مورد بحث قرار می گیرد.
          گذار موفقیت آمیز مستلزم ایجاد چارچوب قانونی و حقوقی جدیدی است که قانون اساسی، و قوانین مصوب قوای مقننه و مجریه را در بربگیرد. هفت مسئله در این جا اهمیت ویژه ای دارند:
          1 – حکومت انتقالی و قانون اساسی
هر حکومت انتقالی به چارچوب حقوقی نیاز دارد، لذا باید تصمیم گرفته شود که: الف- قانون اساسی جدید در فرصت کوتاه نوشته شود؟ یا اینکه قانون خاصی برای دوران گذار تدوین می گردد؟ روند و زمان بندی برای تدوین قانون اساسی جدید چگونه خواهد بود؟
          2 – ترسیم قوای سه گانه در حکومت انتقالی: در اینجا سئوال این است که آیا حکومت انتقالی باید قوای مقننه و مجریه داشته باشد و یا این دو قوه در بدنه آن باشند؟ و امر نظارت و توازون قوا به چه شکلی خواهد بود؟
          3 – قوه قضاییه دوران گذار: در این مرحله علاوه برسازکارهایی برای تضمیین عدالت و انصاف، باید مسئله رسیدگی به شکایت های مربوط به دوره های مختلف دهه های گذشته، در دستور کار قرار گیرد.
          4 – قانون گذاری در دوران گذار: قوانین چگونه باید ترمیم، تعویض و یا اعلام شوند؟ اعتبار قوانینی که در این دوران وضع می شوند چگونه است؟
          5 – پاسخگویی تشکیلات دوران گذار: اختیارات این تشکیلات تا حد است، و چگونه پاسخگو خواهد بود.
          6 – استفاده از نیروی نظامی: چه قوانینی بر تهدید به استفاده از زور و یا برکاربرد آن، حکومت می کند؟ نیروهای امنیتی چگونه در برابر مقام های غیرنظامی پاسخگو هستند؟ قوانینی که بر روابط میان نیروهای امنیتی و شهروندان حکومت می کند چگونه است؟
          7 – احزاب سیاسی و انتخابات: مشخصه های نظام چند حزبی چیست و انتخابات در چه سطحی و تناوبی باید برگزار شود؟
          ج- جلوگیری از فروپاشی و کاهش مخاطرات فروپاشی
          تردیدی در این نیست که جامعه مدنی نقش تعیین کننده ای در کاهش مخاطرات فروپاشی و جلوگیری از فروپاشی دارد، و به همین دلیل است که وجود یک جامعه مدنی سازمان یافته، سنگ بنای دموکراتیک سازی در ایران است، از این رو ایجاد هماهنگی در میان همه جنبش های متعلق به طبقات متوسط (زنان، معلمان، اصناف، کارمندان، دانشجویان، دانش آموزان و نیروهای قومی و...) و جنبش کارگران یکی از چالش های مهم مدیریتی دوران گذار محسوب می شود.
          سه زمینه اصلی چالش های مدیریت دوران گذار در بالا بحث شد. روشن است که این ارگان چه وظایف مهمی داشته و چه نقش مهمی می تواند در فرآیند دموکراتیک سازی در ایران داشته باشد. تردیدی در این نیست و نخواهد بود که چنین ارگانی باید نماینده همه طرفداران دموکراسی در ایران باشد و مهمتر از همه پروسه تشکیل آن باید با علنیت و شفافیت کامل همراه باشد و دراین پروسه باید حدافل های موازین دموکراتیک تضمین گردد.

          مدتی است که مسئله تشکیل ‘شورای مدیریت دوران گذار’ در رسانه ها مطرح است. به نظر می آید که موضوع فقط در دایره خاصی مورد بحث است، به دلیل اهمیت اساسی چنین ارگانی دو نکته بسیار مهم است:

        1 – شفافیت و علنیت: دانش و تجربه سیاسی نشانگر این موضوع است که مدریت دوران گذار از توان فرد و گروهای خاص خارج بوده و تنها در صورت برخورد و نقد افکار درجریان یک رقابت سالم و شفاف و همراه با علنیت است که امکان تصمیمات بهتر را ممکن می کند.
2 – جلوگيری اعتماد زدایی: د رمیان کنشگران سیاسی و اجتماعی در ایران، در ابعاد بسیار بالای بی اعتمادی حاکم است، طرح این گونه مسائل فقط می تواند اعتماد ناپایدار و شکننده در میان ما ایرانیان را بازهم شکننده تر کند. اعتماد زذایی بسیار ساده است اما برای ارتقا اعتماد عمومی انرژی زیاد و زمان طولانی و امکانات وسیع لازم است.

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=89799

بازگشت به خانه