تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
چنبرهء فساد سیاه بر ایران
گزارش دیدبان شهروند
در سالهای اخیر که فشار اقتصادی در ایران به اوج خود رسیده و فقر فزاینده گریبان تعداد بیشتری از مردم ایران را گرفته است نگاههای بیشتری به سوی هزینه های هنگفت حکومت اسلامی برای گروههای شبه نظامی جلب شده است.
هلال شیعی
پس از استقرار حکومت اسلامی و چیرگی یک حکومت شیعی بر ایران تغییرات اساسی در سیاستهای منطقهای بوجود آمد. حکومت نوپای ولایت فقیه برآن شد تا بر پهنه انقلاب خود در خاورمیانه بیفزاید. از همین رو سیاست معروف هلال شیعی برای خود تعریف کرد.
ردپای حکومت اسلامی و شبهنظامیان وابستهاش در تمام این آتش خانمانسوزی که خاور میانه را فرا گرفته به آشکارا نمایان است. میلیونها آواره و هزاران کشتهای که خاورمیانه را به کشتارگاه مردم بی گناه دگرگون کرده است، پیامد همان سیاست های جنگ طلبانه هلال شیعی است. هلالی از آتش، خون و مرگ که از عراق و لبنان در مرز اسراییل تا یمن و بحرین و سوریه گسترش داده شد.
اولویتهای اصلی حکومت اسلامی در سیاست خارجی
با نگاهی به گفتههای رهبران این نظام درمیابیم که اولین اولیت حکومت اسلامی در سیاست خارجی، پروژه صدورانقلاب اسلامی به کشورهای منطقه و حتی جهان است. روحالله خمینی بنیانگذار حکومت اسلامی در اولین روزهای بعد از مستقر شدن حکومت اسلامی اعلام کرد: «ما که نهضت کردیم، برای اسلام نهضت کردیم. جمهوری، حکومت اسلامی است. نهضت برای اسلام نمی تواند محصور باشد در یک کشور و نمی تواند محصور باشد؛ حتی در کشورهای اسلامی. نهضت برای اسلام همان دنباله نهضت انبیاست. نهضت انبیا برای یک محل نبوده است. پیغمبر اکرم(ص) اهل عربستان است؛ لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان، دعوتش مال همه عالم است.»
یا در جایی دیگر میگوید که «مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت است. مسایل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسؤولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند، منصرف کند، خطر بزرگ و خیانت سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت حکومت اسلامی تمامی توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید؛ ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است، منصرف کند.»
دومین اولویت حکومت اسلامی در ترسیم خط سیاست خارجیاش را میتوان دشمنی با اسراییل و تلاش برای نابودی این کشوردانست. این هدف نیز از روزهای ابتدایی شکلگیری حکومت اسلامی همواره با این حکومت بوده است. اختصاص آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز قدس در سال 58 تا حک کردن این جمله معروف خمینی: «اسراییل باید از صحنه روزگار محو شود» روی موشکهای دور برد به زبان عبری در سال 94 را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد.
اجرایی کردن این سیاستها و دستیابی به اهداف ماجراجویانه سرآغازی بود بر تشکیل گروههای شبه نظامی شیعی در کشورهای منطقه زیر نظر نیروی قدس شاخه برون مرزی سپاه پاسداران. گروههایی مسئولیتشان نفوذ در کشورهای منطقه برای هموار کردن حضور حکومت اسلامی در کشورهای هدف بود. گروههایی مانند حزبالله در لبنان، حشدالشعبی در عراق، جیشالشعبی در سوریه. گروههایی که نه از حکومت اسلامی که از شیره جان مردم ایران تغذیه میکنند.
اهمیت سیاستهای منطقهای حکومت اسلامی برای مردم ایران
در سالهای اخیرکه فشار اقتصادی در ایران به اوج خود رسیده و فقر فزاینده گریبان تعداد بیشتری از مردم ایران را گرفته است نگاههای بیشتری به سوی هزینههای هنگفت حکومت اسلامی برای گروههای شبه نظامی جلب شده است. مردم ایران این روزها از هر فرصتی استفاده میکنند وبا شعارهایی چون سوریه رو رها کن فکری به حال ما کن- نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران- فلسطین سوریه عامل بدبختیه، علیه سیاستهای منطقهای حکومت اسلامی اعتراض میکنند. با بررسی ساز و کار و هزینههایی که توسط حکومت اسلامی برای این گروههای شبه نظامی میشود خشم و عصبانیت مردم ایران را بهتر میتوان درک کرد.
نفوذ به لبنان
حزب الله لبنان که بیشتر فرماندههان رده بالای آن توسط دولت امریکا تحریم شدهاند، یکی از قدیمیترین و بزرگترین گروههای نظامیست که توسط حکومت اسلامی تشکیل شده است.
این گروه در سال 1980 و در هنگامه جنگ داخلی در لبنان با کمک سپاه پاسداران و بر اساس آموزههای روحالله خمینی تشکیل شد. حسن نصرالله رهبر فعلی این گروه در سال 2000 در یک سخنرانی در دانشگاه تهران به زبان فارسی در مورد نحوه تشکیل این گروه میگوید:
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی منطقه ما به مرحله یاس و نا امیدی رسیده بود، دولت های عربی به این نتیجه رسیده بودند که با اسراییل نمی شه جنگید، و باید تسلیم شد و رفت توی خط مذاکره سازمان آزادی بخش فلسطین به ریاست یاسر عرفات همواره دنبال راهی بود که با اسراییلیها مذاکره کند. وقتی این اتفاقات را دیدیم ما جمعی از علمای شیعه به رهبری شهید عباس موسوی آمدیم خدمت امام خمینی و گفتیم آقا ما مقلد شما هستیم وظیفه ما چیه در این وضع؟ ما مقلد شماییم هرکاری شما بگید ما عمل میکنیم. ما خودمون هیچ امکاناتی نداریم و خصوصا از نظر مالی در مقابل اسراییل هیچی نیستیم امام فرمودند وظیفه اصلی شما اینه که برید بجنگید و مبارزه کنید و مقاومت کنید و لبنان رو تبدیل کنید به قبرستان یهودیها لبنان باید بشود قبرستان سربازان اسراییلی.
شکلگیری حزبالله لبنان در مرز با اسراییل را میتوان مهمترین پروژه حکومت اسلامی برای تشکیل هلال شیعی قلمداد کرد. حسین همدانی از فرماندههان ارشد سپاه پاسداران که نقش پررنگی در سرکوب مخالفان بشار اسد در سوریه داشته است برای توجیه حضور نظامی حکومت اسلامی در سوریه میگوید: اگر امروز سوریه نبود “حزبالله که بزرگترین پایگاه و دستاورد حکومت اسلامی” در این منطقه بود، از بین میرفت. ما از طریق سوریه، حزبالله را کمک کردیم و راه انداختیم. ما که با دولت لبنان رابطهای نداشتیم، نه قبلا و نه امروز.
اما حزبالله لبنان، این «مهمترین دستاورد حکومت اسلامی در منطقه» چه هزینههایی را روی دوش ملت ایران گذاشته است؟
حزب الله لبنان از حدود 50 هزار شبه نظامی شیعی تشکیل شده است که جنوب لبنان را در تسخیر خود دارد و نقش پررنگی در جهتگیریهای سیاسی این کشور در منطقه ایفا میکند. تمام هزینهها و امکانات تسلیحاتی این گروه توسط حکومت اسلامی تامین میشود. طی این سالها حکومت اسلامی همواره کوشیده تا کمکهای مالی و تسلیحاتی خود به شبه نظامیانش مخفی نگه دارد. اما حسن نصر الله فرمانده شبه نظامیان حزبالله با کنار زدن پردهها آب پاکی را روی دست مردم ایران میریزد و میگوید: «ما خیلی صریح و بی پرده میگوییم، بودجه و هزینه خورد و خوراک وسلاح و موشکهای حزبالله از حکومت اسلامی میرسد. تا زمانی که در ایران پول وجود داشته باشد، ما هم پول داریم.»
هیچ آمار دقیقی از مقدار این کمکهای مالی که رهبر حزبالله از آن سخن میگوید وجود ندارد، اما بسیاری منابع معتبر مقدار کمکهای حکومت اسلامی را تا سال 2006 دویست میلیون دلار در سال تخمین زدهاند. در سال 2006 و شروع جنگ مستقیم بین حزب الله لبنان و اسراییل کمکهای مالی-تسلیحاتی حکومت اسلامی به صورت چشمگیری افزایش پیدا کرد. اما در سال 2009 و با تشدید تحریمهای بینالمللی علیه حکومت ایران مقدار این کمکها مجددا به حدود 200 میلیون دلار کاهش پیدا کرد. پس آنکه توافق هستهای بین حکومت ایران و کشورهای 1+5 شکل گرفت و دولت اوباما پولهای بلوکه شدهای که متعلق به مردم ایران بود را در اختیار حکومت اسلامی قرار داد، میزان کمکها به این گروه 4 برابر افزایش داشت و به مبلغی در حدود 800 میلیون دلار در سال رسید.
با در نظر گرفتن دلار 10 هزار تومانی مشخص میشود که حکومت اسلامی سالانه 8 هزار میلیارد تومان فقط و فقط به حزبالله لبنان کمک مالی میکند. این پول معادل است با تقریبا 10 ماه حقوق 666 هزارکارگر ایرانی که اگر این پول را از کارفرما دریافت کنند، باز هم زیر خط فقر خواهند بود. کارگرانی که این روزها خبر اعتصابها و عدم دریافت حقوقشان در صدر اخبار قرار دارد و متاسفانه هر ازگاهی شاهد خودکشی و خودسوزی برخی از این کارگران به جان آمده هستیم.
این اما پایان کار نیست و حزبالله لبنان تنها گروهی نیست که اینطور بر گرده مردم ایرن سوار شده و ثروت و سرمایه آنها را به تاراج میبرد.
نفوذ حکومت اسلامی در عراق
بعد از اینکه در سال 2011 سربازان امریکایی از عراق خارج شدند و نوری مالکی که نزدیک به حکومت اسلامی بود بر مسند قدرت در این کشور نشست، امکان تسلط و نفوذ حکومت اسلامی در این کشور بیشتر شد. کشوری با اکثریت شیعی که میتوانست مسیر هلال شیعی بین لبنان و عراق را برقرار کند
لقمهای نبود که حکومت اسلامی بخواهد به راحتی از آن چشمپوشی کند. ورود نیروهای داعش به عراق در سال 2014 شاید بهترین بهانه برای حکومت اسلامی بود که شبه نظامیان خودش را به این کشور گسیل کند.
حکومت اسلامی با همکاری دولت وقت عراق توانست به سرعت بر مناطق شیعه نشین عراق مسلط شود و در فاصله کوتاهی شبکهای از شبهنظامیان وابسته به خودش را ایجاد کند. شبه نظامیانی که یا از اساس و پایه توسط خود حکومت اسلامی شکل گرفته بودند و یا پول و سلاح و تمام امکاناتشان توسط حکومت ایران تامین میشد.
حشدالشعبی
حشدالشعبی معروفترین و بزرگترین گروه شبه نظامی در عراق است. این گروه که بیش از 100 هزار جنگجو دارد خود از حدود 50 گروه شبه نظامی و نظامی کوچکتر تشکیل است. گروههایی که بسیاری از آنها تمام پول و امکاناتشان توسط حکومت اسلامی تامین میشود. گروههایی مانند سپاه بدر به رهبری هادی عامری، حرکت النجباء به رهبری اکرمالکعبی، کتائب حزب الله به رهبری ابو مهدی مهندس، جیش المختار به رهبری واثق البطاط، عصائب اهل حق به رهبری قیس الخزعلی. تمامی این گروهها با پول مردم ایران، زیر نظر سپاه قدس و فرماندهی قاسم سلیمانی در عراق مشغول فعالیت هستند و سیاستهای حکومت اسلامی را در آن کشور پیش میبرند.
حضور حکومت اسلامی در سوریه و هزینههای میلیاردی در این کشور
حکومت اسلامی برای محکمتر شدن هلال شیعی و دسترسی مستقیم به حزبالله لبنان، به بشار اسد و مرزهای سوریه نیاز مبرم داشت. از اینرو در هنگامه بهارعربی که مردم سوریه علیه بشار اسد به پا خواسته بودند، شبه نظامیان خود را به رهبری حسین همدانی برای دفاع از دیکتاتور آدمکش سوریه و مقابله با ارتش آزاد، به سوریه فرستاد.
حسین همدانی با الگو برداری از نیروی بسیج حکومت اسلامی و تجربیاتی که از سرکوب مردم تهران در سال 88 بدست آورده بود شروع به ایجاد نیرویی مشابه در سوریه کرد.
جیشالشعبی (بسیج مردمی)
بر اساس اظهارات فرماندههان سپاه پاسداران «این گروه شبه نظامی از 42 تیپ 138 گردان حدود 70 هزار جنگجو تشکیل شده است.» تمامی هزینههای خورد و خوراک و پوشاک و تسلیحات نظامی این گروه را حکومت ایران تامین میکند. بر اساس آمار بدست آمده حکومت ایران به اعضای جیشالشعبی دست کم حقوقی در حدود 650 دلار در ماه پرداخت میکند که با دلار 10 هزارتومانی میشود 6 میلیون و پانصدهزارتومان درماه که بیش از 5 برابر دست مزد یک کارگر در کشور ایران است. همچنین سپاه پاسداران حدود 30 هزار نفر از این شبه نظامیان را در خاک ایران و با پول مردم ایران آموزش داده است.
جیشالشعبی تنها یکی از دهها گروه شبه نظامی در سوریه است که توسط حکومت اسلامی تامین مالی میشود. از نیروهای حزبالله لبنان که به سوریه اعزام شدهاند تا شبه نظامیان وابسته به سپاه قدس مانند تیپ فاطمیون، تیپ زنیبیون، نیروهای بسیجی که تحت نام مدافع حرم به سوریه فرستاده میشوند و هزاران شبه نظامی دیگر، همه و همه از ثروتی که متعلق به مردم ایران است ارتزاق میکنند.
این حاتم بخشیها به شبه نظامیان دستپروده حکومت اسلامی فارغ از مبلغ باور نکردنی 6 تا 15 میلیارد دلاری است که حکومت ایران سالانه در اختیار بشار اسد و دولت سوریه قرار میدهد.
حال با دیدن این ارقام و شناخت برخی از این گروهها میتوانیم بیشتر و بهتر متوجه خشم فراوان مردم علیه سیاستهای منطقهای حکومت اسلامی شویم. مردمی که به نظر میرسد این روزها به این نتیجه رسیدهاند که بیشترین هدر رفت سرمایه مالی و انسانی در چرخه غلط سیاست خارجهی نظام اتفاق میافتد و برای مقابله با آن باید پایههای اصلی و ایدئولوژیک نظام را هدف قرار داد و اجازه ندهند منابعی که میتواند به افزایش خیر عمومی در ایران منجر شود، خرج ماجراجوییها و دشمنیهای این نظام شود.
سه فايل تصويری:
https://www.youtube.com/watch?v=yMfF-BeK2R8
https://www.youtube.com/watch?v=xKZqcZuT1Sg