تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
تاریخ بنیانگذاران صنایع ایران
محمد فاضلی
شما هم حتماً کتابهایی درباره کارآفرینان و بنیانگذاران شرکتهای بزرگ ژاپنی یا کرهای خواندهاید، کسانی نظیر هوندا، ماتسوشیتا یا سایر بنیانگذاران شرکتهای موفق ژاپنی یا کرهای، یا در فضای مجازی به تصاویر و جملاتی از آنها برخورده و حتماً پیش خودتان فکر کردهاید آیا این گونه افراد در ایران وجود داشته یا دارند؟
کاستیهای تاریخ اقتصادی – بالاخص کمبود نگارش آثاری درباره شخصیتهای کارآفرین اقتصادی در ایران – فضایی ایجاد کرده گویی افراد کارآفرین، خلاق، میهندوست و سختکوش ایرانی اصلاً وجود ندارند یا بسیار نادرند.
علیاصغر سعیدی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، کار مهمی انجام داده است. سعیدی تاکنون با انتشار چهار جلد کتاب از مجموعه «موقعیت تجار و صاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی» بهواقع کار بزرگی انجام داده و شرحی دقیق بر تاریخ فعالیت اقتصادی چهار خاندان از تجار و صنعتگران ایرانی نوشته است که هر کدام سهمی بزرگ در توسعه صنعتی ایران دهه 1330 و 1340 داشتند. این آثار عبارتند از:
* زندگی و کارنامه علی خسروشاهی (بنیانگذار شرکت مینو، کارآفرین صنایع غذایی و آرایشی و بهداشتی) – انتشار: سال 1394
* سرمایهداری خانوادگی خاندان لاجوردی. (فعال در زمینه صنایع غذایی، شوینده، نساجی و اولین توسعهدهندگان استفاده از کامپیوتر در ایران)
* زندگی و کارنامه محمدرحیم متقی ایروانی. (بنیانگذار کفش ملی)
* زندگی و کارنامه حاج محمد تقی برخوردار. (بنیانگذار قوه پارس، پارس الکتریک و کارخانجات متعدد لوازم خانگی)
من کمتر جامعهشناس ایرانی میشناسم که این گونه با پشتکار و در بیش از یک دهه، روی موضوع واحدی متمرکز شده و چهار اثر وزین در آن موضوع منتشر کرده باشد. سعیدی ترکیبی از تحلیل اسناد تاریخی، مدارک فعالیتهای اقتصادی، مصاحبه با فعالان اقتصادی و بازماندگانشان، اسناد دادگاههای مصادره اموال کارآفرینان بعد از انقلاب (در هر چهار مورد) و سایر روشها را برای ارائه شرحی دقیق از تاریخ صنعتیشدن ایران عصر پهلوی بهکار گرفته است.
علیاصغر سعیدی، اگرچه به ساختارها بیتوجه نیست، اما اثر عاملیت، کنشگری و خلاقیت فعالان اقتصادی مطالعهشده را به دقت نشان میدهد. او ساختار رفتار اقتصادی این کارآفرینان را آشکار میکند. سعیدی همچنین تاریخ صنعتیشدن ایران را پیش چشم خواننده قرار میدهد و از این مسیر به حس توانمند بودن ملی کمک میکند. تصور میکنم او در پی الگوسازی هم بوده است و پیوند عمیق صنعتیشدن جامعه ایران در دهه 1340 با جامعه آن روز را نیز نشان میدهد.
روایت علیاصغر سعیدی از صنعتیشدن ایران در دهه 1340 و داستان مصادره اموال کسانی که میتوانستند کارآفرینی و صنعت ملی ایران را بنا نهند، ابعاد پنهانی از تاریخ اقتصادی ناسازگار با صنعتیشدن را نیز آشکار میکند. او همچنین شأن خلاقیت، تجربه، دانش و بالاخص اخلاق در فعالیت اقتصادی را نیز به خوبی بررسی میکند.
ایرانیانی که از کفش ملی، بیسکوییتهای مینو، لوازم خانگی پارس، و پارچههای ایرانی خاطرات بسیار دارند، با خواندن این آثار حسی از غرور، نوستالژی و غصهای از فروپاشی هسته «اولینها» در صنعت ایران را تجربه خواهند کرد.
علیاصغر سعیدی اگر فقط همین چهار جلد کتاب را مینوشت (آثار دیگری نیز از وی منتشر شده است)، سهمی قابل توجه در جامعهشناسی و تاریخ اقتصادی صنعتیشدن ایران میداشت و قابل تقدیر و احترام بود. شما نیز از خواندن حاصل تلاشهای او در این چهار اثر، لذت فراوان خواهید برد و نیز غصه بسیار خواهید خورد. خواندن این کتابها برای مالکان و مدیران شرکتهای خصوصی، فعالان و کارآفرینان اقتصادی جوان و مدیران استارتآپها، و مدیران دولتی بسیار درسآموز خواهد بود.