تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

11 دی ماه 1397 ـ  1 ژانويه 2019

مبنای دکترین دفاعی حکومت اسلامی: اوهام، و ایمان به تخیل

گزارش کيهان لندن

ا     ارتباط، و فراتر از آن زیستن کنار یک روح، بیش از آنکه واقعیتی عمومی باشد ماجرای جذاب فیلمها و سریال‌های‌ متافیزیکی است. البته در گوشه و کنار دنیا و حتی اطراف ما شاید کم نباشند آنهایی که به شکل‌های مختلف مدعی ارتباط با ماوراء طبیعه هستند.

 

ا      در ایران اما نحوه‌ی خاصی از باورهای تخیّلی رشد کرده که بیشتر توهمات ذهنی و مبتنی بر آرمان‌ها و اعتقاداتی است که نهادهای حکومتی بر اساس منافع خود به اسم ارزش‌های معنوی به جامعه تزریق کرده‌اند و فردی که تحث تأثیر این تبلیغات قرار می‌گیرد احساس می‌کند جایگاه ویژه‌ای هم نزد جامعه و هم انبیاء و فرشتگان و پروردگار دارد.

مهران محمدی فعال سیاسی در مورد پدیده‌ای توییت می‌کند که شاید کمتر عمومی شده باشد: «ارتباط روحی دختران چادری عضو بسیج و ازدواج اسمی آنان با شهدای جنگ تحمیلی ایران و عراق».

مهران، که در شبکههای اجتماعی فعال است، در تاريخ 29 آذر، در توییترش نوشت «رفتم گلستان شهدا سر قبر مسعود دیدم یک دختر خانم خوشگل چادری نشسته سر قبر! اول گفتم شاید آشنا باشد. سلام کردم گفتم شما با این شهید نسبتی دارید؟ گفت بله نامزدشان هستم! گفتم یعنی چی؟ ایشان که نامزد نداشت! گفت ما یک تعداد بسیجی هستیم که برای ارتباط روحی خودمان را با شهدا گره می زنيم!»

این ادعا در توییتر نه تنها رد نشد بلکه مینو اصلانی، رییس بسیج جامعه زنان، به آن واکنش نشان داد و گفت، «این افراد متوهم، افسرده و روانپریش هستند، به لحاظ عقلانی چنین موضوعی قابل قبول نیست و چنین ادعاهایی بسیار عجیب و غیرعقلانی هستند.»

او تاکید کرده «ادعای نامزد شدن با شهید با هیچ عقل سلیمی قابل درک نیست.»

اصلانی با بیان اینکه مطرح کردن چنین مسائلی در جامعه دامن زدن به یک سری توهمات و روانپریشی‌ها است، تصریح کرد: «این افراد دچار نوعی روانپریشی هستند و باید با یک روانشناس در این زمینه صحبت شود، چرا که این موضوع هیچ ارتباطی با فرهنگ شهادت و شهید ندارد و هر کسی می شنود تعجب می کند».

برای پیگیری بیشتر این موضوع، کیهان لندن تلاش کرد با رزمندگان و اعضای خانواده تعدادی از کشته شدگان جنگ ایران و عراق گفتگو کند تا نظر آنها را درباره این موضوع بپرسد. بعضی از آنها صحبت در مورد این مسائل را وهن و بدعت‌ گذاری دانستند و حاضر به گفتگو نشدند. تعدادی دیگر اما مشروط به محفوظ ماندن نام و مشخصات‌شان تجربه و مشاهدات خود را در همین رابطه بیان کردند.

 

شهید را نشان میکنند و به او سر میزنند

          همسر یکی از شهدا به کیهان لندن میگوید: «خود من هم تا پیش از این نشنیده بودم کسی ادعا کند با روح شهید ازدواج کرده است، اما سال 76 یکی از جانبازان دوران جنگ به شهادت رسید و در مراسم تشییع پیکر و تدفین او در قطعه شهدا شرکت کردیم. خبر داشتیم آن فرد به جز یک برادر و یک فرزند کسی را نداشت، از همان سالهای ابتدایی یک خانم بر مزار این شهید حاضر میشد و اشک میریخت و با شور و حرارت در بارهی او صحبت میکرد و نام شهید را مدام تکرار میکرد، گویی که شهید برادر یا همسر اوست اما هیچ نسبتی با او ندارد و همچنان مرتب به مزار این شهید سر می‏‌زند و از این موارد بسیار زیاد است. افرادی که هیچ شهیدی ندارند اما یک شهید را نشان میکنند و دائم به او سر می‌‏زنند و حتی گاهی بیشتر از خانواده خود شهدا به بهشت زهرا میآیند.» 

 

پسر یکی از شهدای جنگ ایران و عراق با انتشار تصویری قدیمی از کودکی خود در آغوش پدر، حضور دختران جوان در مزار شهدا را سوژه توییت خود کرده و نوشته «برویم آگهی بزنیم روی قبرشان نامبرده زن و بچه دارد و از داشتههای نداشتهمان دفاع کنیم.»

فرزند یکی دیگر از شهدای جنگ به کیهان لندن میگوید، «من وقتی به مزار پدرم میروم آرامش میگیرم، ولی به نظرم ربطی به شهید بودن او ندارد، ولی اگر به فرض در خیابان تصادف هم کرده بود و فوت میکرد و بجای قطعه شهدا در قطعه عادی هم دفن میشد وقتی به مزارش می‏رفتم آرامش میگرفتم و این حس را داشتم. اما افرادی هستند که دوست دارند شهید داشته باشند. به‌خصوص الان که این مدافعان حرم هم برای خودش ماجرایی شده است».

او در ادامه نقل میکند، «در قطعه شهدا با زنی روبرو شدم که به برادرش اصرار میکرد برو مدافع حرم شو، شهید بشی و من خواهر شهید شوم! لزوماً انگیزه مالی پشت این ماجرا نیست، البته اگر از خانواده شهیدانی باشی که به حاکمیت وصل بوده شاید منافع مالی زیادی هم داشته باشد.»

اخیراً در شبکههای اجتماعی ویدئویی جنجالی از اردوی «راهیان نور» منتشر شد. در این ویدئو یک جوان بسیجی دعا میکند که در راه ظهور «امام زمان» دانشآموزان و خانوادههاشان «تکه تکه» شوند. در این اردوها دانش ‌آموزان و دانشجویان را برای بازدید از مناطق جنگی به استان خوزستان میبرند و برای آنهای روایات از جمله عجیب و غریب جنگ در آن مناطق را بازگو میکنند تا فرهنگ ایثار و شهادت را ترویج کنند. «راهیان نور» به دلیل تصادفاتی که اتوبوس‌های حامل دانش‌آموزان تا کنون در مسیر رفت و برگشت به مناطق جنگی داشته و طی آنها ده‌ها دانش‌آموز کشته شده‌اند، به «راهیان گور» معروف شده است.

سخنان این جوان بسیجی که به نوعی «تور لیدر» اردوهای «راهیان نور» است چندان عجیب نیست وقتی بدانیم که در واقع برگرفته از «دکترین دفاعی» حکومت اسلامی است! بیش از یک دهه است حکومت اسلامی دکترین نظامی و دفاعی خود را بر «مهدویت» و اعتقاد به «ظهور» منجی که همان «امام زمان» باشد گره زده است. به اعتقاد استراتژیستهای حکومت، ترویج مهدویت در دکترین نظامی «ضریب تصاعدی عنصر رزم» است. به بیان ساده اینکه هرچه رزمنده امامزمانی‏تر باشد قدرت او برای از جان گذشتن در راه آرمانهای انقلاب اسلامی بیشتر می شود.

این استراتژی پای مراجع و روحانیون را نیز به امور نظامی ایران باز کرده است. 29 آذر 1397، همایش ملی «فرهنگ دفاعی امنیتی بر اساس آموزههای مهدوی» در قم برگزار شد که عبدالله جوادی آملی سخنران اصلی آن بود. این مرجع تقلید صاحب نفوذ در سخنان خود گفت «عظمت نیرو‌های مسلح ریشه در فرهنگ مهدویت دارد». او با اشاره به لزوم حماسه ‏سرایی بر اساس فرهنگ مهدوی تاکید کرد «نباید در کشور دائم از عنصر گریه برای بیان آن ارزش‌ها استفاده کرد».

  

در چنین شرایطی نه تنها «شهید دادن» برای بخشی از جامعه عزت‌آفرین قلمداد می‌شود بلکه «طبقهبندی» شهدا نیز رونق میگیرد و آن شهیدی برتر محسوب میشود که جان خود را فدای انقلاب و اسلام ولایتی کرده باشد و نه انگیزههای ملّی- میهنی و اعتقادات قلبی.

حجتالاسلام سید مهدی قریشی، امام جمعه و نمایندهء ولی فقیه در آذربایجان غربی، سوم دیماه 97، در دیدار با خانواده یکی از کشتهشدگان جنگ سوریه میگوید: «مقام شهدای مدافع حرم بسیار بالاتر از دیگر شهداست زیرا آنان در راه دفاع از حریم اهل بیت به شهادت رسیده‌اند.» در واقع در باور سردمداران حکومت اسلامی آن جان‌فداکنندگانی برترند که در راه اسلام و انبیاء کشته شده‌ باشند تا آنهایی که در راه دفاع از سرزمین خود تا پای جان ایستاده‌اند.

 

دیسکوی شهادت

ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بر اساس باورهای ایئولوژیک انقلابی و ولایتی و مهدوی، افراد و خانواده‌ها را به جایی می‏‌رساند که حتی آرزوی مرگ میکنند و در این راه از هیچ کوششی فرو نمی‌گذارند. پس از کشته شدن فرد، مرحله‌ی دوم پروژه شهیدسازی که ترویج فرهنگ شهیدپرور است توسط خانوادههای آنان آغاز میشود.

در يکی از ویدئوها با آشکارا پیداست که فرزندان کشته شدگان ایرانی در سوریه چنان تحت آموزشها و تبلیغات شدید شستشوی مغزی شدند که پس از دیدار با علی خامنهای در پوست خود نمیجنگند و یک سرود با آهنگ پاپ با محتوای استشهادی میخوانند: «دوباره خبر رسید که یه لاله پر کشید، کوچه مشکی شد برات… تو یه یاقوتی، توی تابوتی»!

برای داغ تر کردن این جریان استفاده نامحدود از هر روش و ابزاری ممکن است. حتی اگر سوار شدن بر موج جشنهای ملّی و یا به میدان کشیدن چهرهها مشهور و سلبریتی‏ها باشد؛‌ به عنوان نمونه مهدی مهدوی کیا کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال ایران به مناسبت شب یلدا به دیدار خانواده یکی از کشتهشدگان «مدافع حرم» رفته است.

 

آرزو داشتیم عزیزانمان سالم برگردند

همسر یک شهید جنگ ایران و عراق که تعداد زیادی از مردان فامیل او نیز همزمان در جبهه حضور داشتند، درباره «شهیدپروری» به کیهان لندن میگوید: «من و بقیهء زنان فامیل تا مادامی که همسران و برادرانمان در جبهه بودند هر لحظه دلمان میلرزید، اصلاً نمیخواستیم شهید شوند، دلمان میخواست سالم برگردند، آنها هم خودشان دل شان نمیخواست شهید شوند، دل شان میخواسته دفاع کنند و سالم برگردند، اغلبشان همینطور بودند، ولی اگر شهید میشدند افتخار بود، اما الان در بین این مدافعان حرم میبینیم افرادی را که با آرزوی شهادت به اسم مدافع حرم به سوریه می‏‌روند و خانواده‌های آنان هم آرزو دارند فرزندان و همسرانشان شهید شوند!»

او ادامه می‌دهد: «وقتی خانوادهء شهدای جنگ و مدافعان حرم را مقایسه میکنم حس میکنم اینها خیلی مطیعترند، بسیاری از خانواده شهدای جنگ ایران و عراق گوش به فرمان [نظام] نیستند و استقلال دارند، تعداد آنهایی که اینطورند کم است اما اغلب خانواده های مدافعان حرم گوش به فرمان‌ و مطيع اند».

البته کم نیستند خانوادههای شهدایی که فرزندان و یا همسران آنها با حکومت بسیار زاویه دارند و با آن مخالفت نيز می کنند.

این همه در حالی ست که سالهاست نهادهای انقلابی و «کاسبان مرگ» با بودجههای دولتی دستورالعمل «نحوه ارتباط با شهدا» را تبلیغ میکنند. به این ترتیب این پدیده بسیار فراتر از مسائل روحی و روانی یک یا چند نفر است. با تبلیغات مداوم و مغزشویی‌های دائم بطور مسلسل این فرهنگ به خانواده‌های مذهبی تزریق می‌شود و بطور فزاینده در نسل‌های جوانتر بسیجی‌ها و «خانواده  شهدای مدافع حرم» اثرگذار است.

https://kayhan.london/fa/?p=141054

بازگشت به خانه