تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

20 ارديبهشت ماه 1398 ـ  10 مه 2019

شهرسازی و شهرنشینی در کشورهای پیرامونی

ابراهيم هرندی

شهرسازی و شهرنشینی در «کشورهای پیرامونی» مردم را از زیستگاه های فرهنگی – تاریخی خود به کانون های بزرگ و خطرناکی بنام «شهر» رانده است که در آنجا بسیاری از مردم، هماره در نیمگامی به نیستی زندگی می کنند و با خطرهایی مانندِ فروریزی ساختمان ها و پل ها و آلودگی در کارگاه ها و کارخانه ها و برج ها و گردهمایی ها و نیز آلودگی های خوراک و نوشاک و تنهایی و افسردگی و هزار و یک گرفتاری دیگر دست به گریبان می شوند.

می گویم کانون های بزرگ و خطرناک، از آن رو که شهرهای کشورهای پیرامونی نه براساسِ مهندسی زیستبومی و شهری و بهداشتی ساخته می شوند و نه آغاز و پایان و کمربندی دارند. افزون بر این همه، این شهرها با بر پایهء آئین شهرداری علمی و شهربانی مدنی ساخته و اداره نمی شوند و هیچ یک از هنجارهای شهروندی و گزاره ها و پذیره های استانداردِ جهانی در آن ها بکار گرفته نمی شود.

چنین است که سرانه ی کاربردِ انرژی و میزان هدر دادن بیهوده ی آب و هوا و آرامش شهری در کشورهای پیرامونی مانندِ ایران، بسی بیش از بسیاری از شهرهای بزرگ و صنعتی اروپایی ست. بیشتر این شهرها، روستاهای بزرگی هستند که خیابان و بزرگراه و شهرداری و فرودگاه و پارک و سینما دارند، اما چشم اندازِ زیستی مردمشان ریشه در فرهنگی روستایی دارد.

شهرِ در جهانِ مدرن تنها با شمارِ خیابان ها و پارک ها و سینماهایش تعریف نمی شود. بنیادی ترین تفاوت شهرهای اروپایی و امریکای شمالی با شهرهای کشورهای پیرامونی در این است که شهرهای بزرگ در کشورهای صنعتی کانون های خدمات مدرن اداری و بارزگانی مانند بانک، بیمه، برنامه ریزی، پژوهش، آمایش و پیمایش پروژه های بزرگ جهانی هستند. این شهرها همچنین، کانون های اَبرَ اندیشه های بزرگ تاریخ ساز، مانندِ کشف میکروب و شیوه ی پارستوریزه کردن خوراک و نوشاک، اختراع ِ کامپیوتر و اینترنت و شبکه های اجتماعی، حقوق بشر، کشفِ دی ان اَ، ساختنِ واکسن و مایه کوبی همگانی و همه ی پدیده های بزرگی که زندگی انسان کنونی را آسانتر کرده است. لندن پیش از آنکه شهری توریستی و تفریحی باشد، شهری بازرگانی ست که درآمدِ سالیانه اش نزدیک به بیست درصد درآمد کُل کشور است.

اما در کشورهای پیرامونی مانندِ ایران، شهر، کانونِ مصرف و دلالی و بُنجل پرستی و اختلاس و فساد و بزه کاری و دوری مردم از یکدیگر است.

 

* برای آگاهی از برخی از گرفتاری های شهرهای کشورهای پیرامونی، نگاه کنید به پژوهشی درلینک زیر: personal.lse.ac.uk

 یادداشت های شـبانه / شماره 591 / بخشی از «واتاب های ناخواسته»

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=93050

بازگشت به خانه