تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

23 ارديبهشت ماه 1398 ـ  13 مه 2019

تاريخ شناسی يا جعل تاريخ؟

جلال ایجادی

       آقای محمدرضا نیکفر بتازگی در یک پیامک مطرح کرد: «فکر آزادی و صلح، نیازمند ساختارشکنی جعلیات تاریخی است» و «نژاد آریایی یک جعل فاشیستی است. مملکت محروسه‌ای که در آن دولتی پیوسته به نام "ایران" وجود داشته، افسانه‌ای بیش نیست.». او می افزاید: «اما در مورد اسلام: اسلام یک حادثه بیرونی نسبت به ساحت ایران، با توصیفی که شد، نبوده است. اسلام در "درون" ایران رخ داده است. اما اسلام هم یک محصول مشترک است: یهودی، مسیحی، زرتشتی... فقه آن به عنوان مثال بدون حقوق رومی شاخ و برگ نمی یافت».

       یکم: آقای نیکفر «جعلیات» را رد می کند ولی متاسفانه خود به جعل و تحریف حیرت انگیز می پردازد. دوست گرامی، آزادی هرگز نمی تواند به معنای نفی واقعیت تاریخی باشد. زبانی که واقعیت فرهنگی تاریخی ایران را نفی می کند جز تحریف تاریخی کار دیگری نمی کند. این زبان از آن آقای نیکفر است. فردوسی گفته است: «چو ایران نباشد تن من مباد / بدین بوم و بر زنده یک تن مباد». سرود ملی مشهور که در سال 1929 اجرا شد بر ایرانی بودن پافشاری می کند: «ای ایران ای مرز پرگُهر / ای خاکت سرچشمه‌ی هنر / دور از تو اندیشه‌ی بَدان / پاینده مانی تو جاودان». زبانی که جنبه های تاریخی متعلق به دوران هخامنشی را نادیده می انگارد و واژهء «آریایی» را ساخت فاشیسم دوران جنگ جهانی دوم معرفی می کند، زبان آقای نیکفر است. در کتیبه‌ی داریوش آمده است: «من داریوش هستم، شاه شاهان، آریایی (آریانی)، پسر آریایی (آریانی).». البته آقای نیکفر به دلیل ایدئولوژیک می تواند مخالف تاریخ و منقد این نشانه های تاریخی باشد، ولی جعل و تحریف تاریخی نادرست و غیرصادقانه است. گئورگ ویلهلم هگل می نویسد: «از دیدگاه سیاسی، ایران زادگاه نخستین امپراتوری راستین و حکومتی کامل است که از عناصری ناهمگن (بی گمان به معنای نسبی) فراهم می آید.» هرودت از اولین «امپراتوری ایرانی» صحبت می کند. روشن است که «پرشیا» از دیر باز توسط برخی یونانی ها بکار رفته است ولی واژهء ایران بمعنای سرزمین آریایی ها نیز مورد استفاده بوده است. برخلاف نظر آقای نیکفر، که می خواهد یک برداشت منفی را تحمیل کند، در تاریخ ما، ایران و آریایی بمعنای نژادی یا «راسیال» و برتری نژادی نبوده است. البته در نزد برخی قوم شناسان و زبانشناسان و انسان شناسان مانند «ژرژ دو مزیل»، واژه آریا بمعنای ریشهء اتنیک بکار گرفته شده است. همانگونه که در مورد مردمان دیگر گفته میشود «گل ها»، «اسلاوها»، «سامی ها» و غیره. بنابراین مسائل تاریخی و فرهنگی و قوم شناسی، هیچ ربطی به شوینیسم و ناسیونالیسم و نازیسم و فاشیسم ندارد. ایران ما دربرگیرنده مردمان گوناگونی می باشد که در طول تاریخ کنار هم زندگی کرده اند و هم سرنوشت بوده اند.

       دوم: جعل تاریخی دیگر آقای نیکفر در بارهء اسلام است. طرز بیان دوست ما، آقای نیکفر، علمی نیست بلکه مماشات جویانه با هدف پوشاندن واقعیت تاریخی است. اینکه همهء فرهنگ ها و ادیان در دوره های گوناگون بر یکدیگر تاثیر داشته اند درست است. ولی اینکه لشگر اسلامیون عرب با اوباشان و راهزنان و دزدان و چپاولگران به ایران زمین حمله نمودند نیز یک واقعیت انکارناپذیر است. اسلام به فرماندهی عمر، خلیفه دوم، یک عامل تهاجمی «خارجی» بود که در درون ما پیروز شد زیرا فشار دین رسمی و تناقضات و بحران سیاسی ساسانیان این پیروزی را آسان نمود. پس از آن اسلام با خشونت گری و واپسگرایی خود ما را ازخود بیگانه نمود. بله، اسلام در ما نشسته است ولی همچون یک طاعون ما را له کرده است. بدی ها و زشتی ما با اسلام ابعاد هولناکی پیدا کرد. اسلام و شیعه گری ما را به پائین ترین نقطه کشاند. ما باید برای نجات خود به کار فرهنگی و خردمندانه و فلسفی ادامه دهیم. باید از فرهنگ جهانی حقوق بشری و آزادی خواهانه بیاموزیم و مدرنیته را در خود تقویت کنیم. ما باید در برابر ایدئولوژی اسارت بار و تبعیض آلود اسلامی و قرآنی و شیعه بر مقاومت خود بیافزاییم. همهء مردمان جهان دوست ما هستند و ما باید آزادی و صلح را برای یکدیگر طلب کنیم ولی اسلام و جهان وطنی چپگرا و شوینیسم کور و پوپولیسم عوامفریب و کرنش اسلاموفیلی، پرتگاه ما هستند.

       سوم: آقای نیکفر بجای این گفته های ناسنجیده و افکار اسلاموفیلی، کاش در طول این سالیان متمادی چند نوشته محکم فلسفی می نوشت، کاش در راستای «الهیات شکنجه» بازهم تولید می کرد و از شیفتگی نسبت به ایدئولوژی منحط شریعتی دوری می جست، کاش روشنفکر آزاد منش باقی می ماند و از مصلحت جوئی سیاسی و امتیاز دادن به اسلامگرایان و پوپولیست ها اجتناب می نمود. دوست گرامی، آقای نیکفر! جامعه به توان شما نیازمند است.

16 اردیبهشت 1398 - 6 ماه مه 2019

برگرفته از فیس بوک نویسنده

بازگشت به خانه