تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 16 دی ماه 1398 ـ  6 ژانويه 2020

مقایسه ای بین ایران و عراق
سام قندچی

       این یادداشت نه مقاله ی تئوریک است و نه کاری پژوهشی؛ فقط مجموع ملاحظاتی است که بنظرم می رسند و می تواند کاملاً غلط باشد، اما گفتم به هر حال منتشر کنم و امیدوارم به احساسات ملی دوستان خواننده بر نخورد.

       1. بنظر من فکر "مردم عادی ایرانی" این نیست که یخواهند مبارزه ی مسلحانه بکنند یا نکنند.

       2. آنها از مبارزات بخش فعال سیاسی و مدنی در جامعه که قدم به جلو می گذارد، چندان حمایتی نمی کنند و بزودی می روند دنبال زندگی شان به دلائل مختلف که لزوماً هم نمی شود به آنها خرده گرفت و به هرحال اینگونه تصمیم می گیرند

       3. در زمان شاه یک بخش مهم جمعیت مردم عادی که برای بازگرداندن اسلامیت به کشور تلاش می کرد و در مساجد هر روز حضور داشت، پشت مبارزات فعالان سیاسی اسلامی بودند(+)، در 40 سال گذشته چنین چیزی خیلی کم بوده است

       4. اما نمی شود گفت که اين امر فقط به خاطر اختناق است.

       5. همچنین به استثنا کسانی نظیر اعضای حزب سکولار دموکرات ایرانیان، اکثریت نیروهای سیاسی ایران همان حرف های 40 سال پیش یا بهتر بگویم 100 سال پیش یا بهتر بگویم 1400 سال پیش، یا باز هم بهتر بگویم، 2500 سال پیش و 4000 سال پیش و قبل از آن را تکرار می کنند و از هر خط سیاسی که هستند دنبال یک امام زمانی می گردند که از آسمان نازل شود، رهبر نمی خواهند، امام زمان می خواهند و برای همین مرتب خمینی را بعنوان سمبل یک رهبرِ انقلاب مثال میزنند و تازه آن داستان را هم درست متوجه نشده اند(+): سلطنت طلبان، مجاهدین، جبهه ملی، چپی ها، اصلاح طلبان، گروه های اتنیکی، جریانات مدنی و حقوق بشری. نمی گویم خوب است یا بد، اما واقعیت این است.

       6. در نتیجه، گرچه اپوزیسیون در ایران بسیار بزرگ تر و قوی تر از عراق است اما حرف تازه ای ندارد. در عراق نه زمان صدام و نه حالا، اساساً اپوزیسیونی نبود به استثنای کردها، و جریانات سیاسی کشور یا با آمریکا بودند و یا با رژیم اسلامی در ایران و حتی خیلی هایشان در قم ساله ا زندگی می کردند. اما سیاستمداران عراق خیلی به روز هستند و در تاریخ سیر نمی کنند، حتی آنها که اسلامیِ سفت و سخت هستند. مثلاً همین عادل عبدالمهدی نخست وزیر مستعفی عراق مثل توده ای های ایران بود که اسلامی شده بود و طرح های پراگماتیستی در رابطه با حشد الشعبی داد که کار نکرد و نه مردم راضی شدند و نه رژیم اسلامی ایران راضی شد و نه آمریکا و او هم کنار رفت و حالا هم نوبت مقتدی صدر است. منظورم این است که اینها هیچکدام مثل اسلامی های شیعه حاکم بر ایران نیستند که صبح تا شب بحث های اسلام هزار و چهارصد سال پیش را بکنند؛ آنها پراگماتیست هستند.

       7. مردم عادی در عراق خیلی جدی می خواهند رژیم اسلامی ایران را بیرون کنند و شاید هم موفق شوند و در آنصورت ممکن است  عراق بتواند راه کره جنوبی را در پیش گیرد.

       8. البته «شهرهای مقدس» مثل نجف و کربلا ممکن است مسأله باشند اما مگر عربستان سعودی، مکه و مدینه ندارد و در همان حال راه حل های پراگماتیستی سالها در پیش نگرفته است؟

       9. در عراق تنها جایی که در گذشته اپوزیسیون جدی داشت و امروز نیروی سیاسی جدی و به روز دارد، کردها هستند که دو سازمان سیاسی اصلی آنها حزب دموکرات بارزانی و اتحادیه میهنی زنده یاد جلال طالبانی است. در ایران هم همینطور است و کردها دو نیروی سیاسی جدی حزب دموکرات کردستان (ایران) یادگار زنده یادان قاضی محمد و دکتر عبدالرحمن قاسملو، و کومله ی (مهتدی) را دارند.

       10. اما شباهت همینجا تمام می شود و همانطور که گفتم در بقیهء عراق، نیروهای سیاسی قدیمی مهمی نیستند و سیاستمداران پراگماتیست وجود دارند در حالیکه در ایران از ملیون تا چپ بیش از صد سال قدمت دارند، و از سلطنت تا روحانیت بیش از هزار سال قدمت دارند.

       11. خلاصه امیدوارم ایران با این روحیات مردم عادی و نگرش های اپوزیسیون سیاسی، به کره شمالی تازه ای تبدیل نشود در حالی که عراق، با بیرون انداختن رژیم اسلامی ایران، شانس کره جنوبی شدن را ممکن است به دست آورد، و البته در آن صورت گرفتاری شان هم نظیر کره جنوبی خواهد شد که باید از دست کره شمالی در همسایگی اش "پناه به خدا" ببرد!

       12. کره شمالی که بیش از 70 سال است دنیایی را زله کرده و مردمش هم علف می خورند که حتی پوتین نیز اذعان کرده است و برخی از دوستان چپی ما آرزوی کره شمالی برای ایران دارند! خیلی عجیب خواهد بود چون ما همیشه فکر کرده ایم خیلی از عراق جلوتر هستیم در حالیکه اگر اوضاع به این شکل جلو برود، تهدید اصلی برای عراق، رژیم اسلامی ایران خواهد بود همانطور که کره جنوبی کشور موفقی است که با تعریف چپی های ما لابد "مستقل" نیست، و همیشه باید مواظب حملات نظامی کره شمالی باشد که با تعریف چپی های ما "مستقل" است و حتی ایده ی «جوچه» ی پدربزرگ این آقای کیم جونگ-اون که رقیب «اندیشه مائو» ی اختراع مائوئیستهای چین بود، نوعی ایدئولوژی اختراعی کیم ایل سونگ بود که از محتوا و مضمونِ "استقلال" ساخته شده است.

       باری، امیدوارم آنچه در این سطور نوشتم همه اش غلط باشد، و به خاطر خستگی زیاد این افکار سراغم آمده باشد. به هرحال مردم عادی در کشور ما ایران نیز باید بدانند که نمیشود همیشه رفت دنبال زندگی خود و انتظار داشت کشورِ موفق و مدرنی داشت، و این پیام جانباختگانی نظیر پویا بختیاری و مادر و پدر شجاعش خانم ناهید شیرپیشه و آقای منوچهر بختیاری بود و معلوم نیست اپوزیسیون ایران و مردم عادی ایران این پیام را شنیدند یا نه. فقط نمی شود یک عده زحمت بکشند و از جان و مال خود مایه بگذارند و بقیه در عالم هپروتِ صد سال پیش و هزار سال پیش سیر کنند و کاری نداشته باشند که فکرشان به روز است یا نه و فقط آیفونشان به روز باشد.

       به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

هفدهم آذر ماه 1398 - December 8, 2019

http://www.ghandchi.com/2985-iran-vs-iraq.htm

بازگشت به خانه