تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
مناظره دربارهء سخنان رضا پهلوی
بين يک جمهوريخواه و يک پادشاهی طلب*
کورش زعیم و رامین پرهام
مجری: سمیرا گرایی- از راديو فردا
مجری: شاهزاده رضا پهلوی، روز چهارشنبه بیست و پنجم دی در موسسهء «هادسون» در واشینگتن سخنرانی کرد. می خواهیم همراه بشویم با کورش زعیم، عضو جبههء ملی و فعال مدنی سیاسی، و رامین پرهام، عضو اتحاد برای دموکراسی در ایران و فعال سیاسی برای بررسی مفاد اين سخنرانی.
1. دربارهء پايان عمر رژيم
مجری: ابتدا اجازه بدهید که به بخشی از سخنان آقای پهلوی توجه کنيم:
رضا پهلوی (ترجمه)- ما شاهد پایان عمر این رژیم هستیم. تنها چیزی که می توانیم به رهبر حکومت اسلامی بگوییم این است که وقت اش رسیده که از قدرت کناره گیری کنی و اجازه دهی تا مردم با کمترین تلفات خود را آزاد کنند. به نیروهای مسلح هم که مردم را سرکوب می کنند می گویم هر چقدر آدم بکشید نمی توانید رژیم را حفظ کنید. کنار بکشید و به مردم بپیوندید.
مجری- آقای زعیم، اجازه بدهید که گفتگو را با شما شروع کنم. به زعم شما این گفته ها را آقای پهلوی بر پایهء چه شواهدی است؟ و آیا بر اساس بحران های یک ماههء اخیر به این نتیجه رسیده اند که شاهد پایان حکومت اسلامی هستیم؟
کورش زعیم- من نمی دانم ایشان بر چه پایه ای این صحبت را کرده اند. ولی ما در جبههء ملی ایران، حدود یکم آبان 97، با ذکر دلایل و مقایسهء شرایط کنونی حکومت اسلامی با شرایط پایانی شوروی، اعلام کردیم که ما در آستانهء فروپاشی حکومت اسلامی هستیم. این حرف تازه ای نیست. ما یک سال و نیم پیش این را گفته ایم. در 27 آبان 1398 هم در نوشتاری آخرین هشدار فروپاشی را اعلام کرده ایم.
مجری- آقای پرهام! آقای زعیم اشاره می کنند که در سال 97، جبههء ملی راجع به این پایان صحبت کرده. شما فکر می کنید که آقای پهلوی چرا دیشب در این سخنرانی راجع به پایان حکومت اسلامی گفتند؟
پرهام- ببینید، چنانکه آقای زعیم اشاره کردند، اين سخن تازه ای نیست و شاهزاده رضا پهلوی هم پس از نخستین موج اعتراضات سراسری دو سال پیش، فکر می کنم در دی ماه، در بیانیه ای خطاب به جامعهء مدنی، که در لندن خوانده شد، به این موضوع اشاره کردند که حکومت اسلامی در راه سقوط قرار گرفته؛ و از جامعهء مدنی خواستند که هرچه سریع تر و هماهنگ تر، در یک اقدام ملی، خلاء قدرتی را که پس از سقوط این رژیم یا هر رژیم دیگر می تواند بوجود بیاید پر کنند؛ چرا که اگر این خلاء از اکنون پر نشود «آنارشی» بوجود خواهد آمد، هرج و مرج، و از درون هرج و مرج هم یک نوع فاشیسم.
2. همکاری نیروهای سیاسی
مجری: آقای پرهام نظر شما در مورد اين پیشنهاد همکاری نيروهای سیاسی چیست؟
پرهام: اشارهء شما به صحبت های شاهزاده است در اين مورد که باید با نخبگان ایران و متخصصین ایران [گفتگو کرد]، از جمله با آقای کورش زعیم و همکاران شان در جبههء، ملی. توجه کنيد که جبههء ملی یک تشکل سیاسی است، و خیلی هم طبیعی ست که به عنوان یک تشکل سیاسی مدام پیش بینی های خودشان و گفته های خودشان را جلو بگذارند و بگویند که ما پیش بینی کرده بودیم، ما گفته بودیم. خوب، یک گروه سیاسی در پی قدرت است و طبیعی ست. ولی این در جایگاه معنوی و ملی و اخلاقی شاهزاده رضا پهلوی است که چشم اندازهای کلان را ترسیم بکنند؛ و یکی از این ها ضرورت همکاری شخصیت های ملی ملی گرا و عمل گرا و واقع بین است. جامعهء مدنی و جامعهء سیاسی و اقشار لشگری و کشوری در درون کشور و شخصیت های مشابه در بیرون کشور دست به دست هم بدهند و در یک کارستان ملی سقوط حکومت اسلامی به پرتگاه را تسریع بکنند و از سقوط ایران در این پرتگاه جلوگیری بکنند.
مجری- آقای زعیم، آقای پرهام اشاره می کنند به گفتگو میان گروه های مختلف و احزاب مختلف. می گویند که جبههء ملی هم بعنوان یکی از اعضای این برنامه کلی برای آینده ایران خواهد بود. آیا در طرحی که داريد، يعنی در طرح جبههء ملی، شاهزاده رضا پهلوی هم جایی دارد؟
کورش زعیم- ببينيد، جبههء ملی ایران یک سازمان جمهوریخواه است و ما این را در طول تاریخ اثبات کرده ایم. تمام طرح های ما برای آیندهء ایران یک حکومت جمهوری است که موروثی نباشد. من بارها در مصاحبه هایم در تلویزیون های مختلف گفته ام که ما با اینکه سرنوشت مردم کشور دست خودشان نباشد و با رأی خودشان نباشد مخالفیم. ما بارها این را اعلام کرده ایم و در این طرحی هم که ما داده ایم، تمام این روند را طراحی کرده ایم و آنچه را که بعد از این روند رخ خواهد داد و چگونه ایران باید مدیریت شود را، آن هم با جزئیات، طراحی کرده ایم و نوشته ایم و منتشر کرده ایم. حتی اینکه انتخابات چگونه باید انجام بشود. چه قانون هایی باید تصویب شود، و سیستم های مدیریتی، انتخاباتی و سیستم قضائی و نظامی و غیره، همه را طراحی کرده ایم و تقریباً هفتاد هشتاد درصد آن را هم منتشر کرده ایم. در این چارچوب، همهء ایرانیان داخل و خارج کشور دعوت می شوند بیایند در این انتخابات [شرکت کنند] و حتی حزب تشکیل بدهند. من حتی به دبیرکل حزب مشروطه، در یک گفتگوی تلویزیونی که بحث می کردیم، گفتم حزب مشروطه هم می تواند بیاید در ایران حزب تشکیل بدهد، کمونیست ها هم می توانند بیایند حزب تشکیل بدهند. آزادی اندیشه، آزادی فعالیت سیاسی صلح آمیز باشد و رأی بگیرند. بیایند در مجلس، اگر تعداد کرسی هایشان حاکم شد سرنوشت آیندهء ایران را رقم بزنند و ما به ایشان تبریک می گوییم، و اگر نشد باید تبعیت کنند از خواست اکثریت مردم، و اکثریت نمایندگان مردم بروند در مجلس شورای ملی آینده که امیدوارم یک مجلس ملی بی خدشه و درست باشد بر پایهء قانون های بین المللی که زیر سایه سازمان ملل انجام بگیرد.
پرهام: در رابطه با صحبت های جناب زعیم هم گفتم که جناب زعیم خیلی طبیعی ست که مدام جبهه ملی را جلو بگذارند، تا آنجا که بگویند جبههء ملی ششم هشتاد نود درصد کارها را هم طراحی کرده است، و از بقیه هم دعوت کند. ایشان رئیس یا از روسای یک سازمان سیاسی هستند و می خواهند وارد رقابت های سیاسی بشوند. خیلی هم طبیعی ست. باقی گفته های ایشان هم دربارهء انتخابات و اکثریت و اقلیت کلیات ادبیات سیاسی است که بدیهی ست. ولی ايشان به یک نکته ای هم در ابتدای سخن شان اشاره کردند که اگر درست فهمیده باشم نکتهء غلطی است؛ آنجا که از موروثی بودن در چارچوب نظام پادشاهی صحبت می کنند و بعد بلافاصله می گویند که ما مخالف موروثی هستیم و موافق حاکمیت مردم و رأی مردم هستیم. این حرف غلط است. در انگلستان و کشورهای دیگر اروپایی ما پادشاهی موروثی داریم. من تا حالا جایی ندیده ام که مردم نوشته باشند مردم انگلستان حاکم بر سرنوشت خودشان نیستند. سوای این، تدوین یک نظریهء سیاسی نوین، آن هم در کشوری که از چهل سال ولایت مطلقه جهل بیرون می آید، به زمان نیاز دارد. امیدوارم ما روزی را ببینیم که من خودم به شخصه بتوانم به تهران برگردم و در دانشگاه تهران، مثلاً، یا در تلویزیون ملی ایران، با آقای کورش زعیم در رابطه با این نظریه مناظره داشته باشم.
3 - شعارهای داخل کشور
مجری- آقای پرهام، اگر در روزهای اخیر نگاه کنیم به ویدیوهای اعتراضی که از تهران آمده، شعاری را می شنویم که جالب است: “نه شاه می خواهیم نه رهبر، نه بد می خواهیم نه بدتر”. شما راجع به خواست ملت ایران در مورد حکومتی که بعد از حکومت اسلامی روی کار بیاید چه می گویید؟
پرهام- ببینید؛ در دی ماه دو سال پیش و بعد در آبان امسال شعارهای زیادی داده شده. در میان شعارهایی که در دو سالهء اخیر داده شده، فکر می کنم واقعا اگر واقع بینانه بخواهیم نگاه بکنبم، و اگر چهل سال تاریخ اخیر را جلوی خودمان بگذاریم، چهل سال پس از انقلاب ۵۷ را، برای نسلی که چهل سال است، از دبستان تا دانشگاه، صبح تا شب از طریق رسانه ها، در معرض تبلیغ علیه پهلوی و علیه آنچه که قبل از ۵۷ بود ستند، شاخص ترین شعاری که از گوهرشاد شروع شد و به همه جا رسید «رضاشاه» بود؛ شعار رضاشاه. شعار در حمایت از نماد پادشاهی یا آن یادگاری که از پادشاهان پهلوی در ذهن مردم شکل گرفته بود. این است که می خواستم اینجا هم یک اصلاحات کوتاهی با اجازه خودتان بکنم و آن اينکه اجازه بدهید ببينيم شعارها را کدام کس انتخاب می کند.
3 دربارهء انتقال کنترل شده
مجری- آقای زعیم! آقای پهلوی در رابطه با «انتقال قدرت» گفته اند که این اتفاق باید با یک «تغییر کنترل شده» بیافتد. اجازه بدهید این بخش را هم بشنویم.
رضا پهلوی- یکی از عواملی که کمک خواهد کرد تا یک «سناریوی تغییر کنترل شده» داشته باشیم، ایجاد این ارتباط و دیالوگ با این نیروها است و تکلیف را هم برای خیلی دیگران هم روشن می کند. شما خودتان را بگذارید جای یک فرمانده ارتش یا سپاه امروز که دیگر به این نظام باوری ندارد و اکثرشان هم مثل همهء مردم باید حتی یک شغل ثانوی داشته باشند. وآنها میخواهند به مردم وصل بشوند. اما به امید چی؟ آیا آینده ای برای آنها در فردای نظام هست؟ مقداری از این پاسخ را باید از خود مردم بگیرند، مقداریش را هم باید ببینند سناریوی تغییر در ایران از طریق جنگ و دعوا نخواهد بود که مجبور شوند در یک موضع دفاعی قرار بگیرند. بلکه می توانند ریزش بیشتری داشته باشند و به مردم ملحق بشوند و در اصل بحای درگير شدن با مردم سپر بلای مردم باشند در مقابل ته ماندهء رژیم که بخواهد با سرکوب خودش را حفظ بکند.
مجری- آقای زعیم سئوالم از شما این است که این «تغییر کنترل شده» که آقای پهلوی از آن صحبت می کنند چه هست و شما چطور آن را می توانید تبیین کنید؟
کورش زعیم- ببینید، این هم چیز تازه ای نیست. ما بعد از اينکه تقریباً یک سال و نیم پيش فروپاشی حکومت اسلامی را پیش بینی کردیم (در یکم آبان 97، و آبان 98) آمدیم طرحی تدوین کردیم که این تغییر چگونه ممکن است رخ بدهد. همچنین ما این تظاهرات و این کشتار و این زندانی کردن های سال 98 را هم آنجا تقریباً پیش بینی کردم و گفتیم که با روندی که اوضاع دارد پیش می رود همین اتفاق خواهد افتاد و اینکه بالای پانصد نفر کشته خواهند شد و هزاران نفر دستگیر. در بازجویی هایی هم که در اوایل سال 97 از من کردند، من همین را گفتم که باید منتظر یک خروش بزرگ تر و خونین تری از مردم باشند. بنابراین، ما این را روز بروز، روز بروز که کمی گزافه است، ولی ما دائم مطالعه می کنیم که چه جور این حکومت اسلامی دارد بسوی آن دره ای که ما پیش بیینی کرده ایم پیش می رود. ما نمی خواهیم که این پایان بصورت خشونت آمیز و با کشتار و اتفاقاتی که در برخی کشورها رخ داده رخ بدهد. بنابراین، ما پیشنهادی تدوین کردیم و منتشر کردیم که چگونه این انتقال قدرت رخ بدهد، چگونه کمیسیون نظارت بر انتخابات «مجلس مؤسسان قانون اساسی» زیر نظر سازمان ملل رخ بدهد و چگونه وقتی قانون اساسی تدوین شد زیر نظر سازمان ملل انتخابات آزاد انجام بگیرد. البته ما اینجور ساده نبودیم که فکر کنیم آقایان می آیند همینطور کنار می روند و ما انتقال قدرت را شاهد باشیم. ما گفتبم که آن چیزی را که ما تدوین می کنیم، یعنی ما و کسانی و سازمان هایی که با ما ائتلاف کرده اند، این است که یک عفو عمومی داده خواهد شد، و برای اینکه جنگی نشود، خشونتی نشود، کشتاری نشود، یا کودتایی نشود یا حمله ای از برونمرز نشود، ما گفتیم که شما تضمین خواهید داشت و در امنیت کامل خواهید بود. حتی اگر فساد کرده اید، حشونت کرده اید و اگر علیه مردم اقدام کرده اید، بخشوده می شوید؛ بشرط اینکه شما آن دزدی هایی را که کرده اید، که کلان است و به برآورد من بین 370 تا 400 میلیارد دلار را تخمین زده ام از حساب های بانکی و غیره که افشا شده، که آقایان دزدیده اند، آنها هم مال خودتان بشرط اینکه مالیات اش را به دولت پرداخت کنید و بقیه را در ایران سرمایه گذاری نمایید. ما پیش بینی کرده ایم که اگر بخواهد اتفاقی در کف خیابان بیافتد، معلوم نیست چه خواهد شد.
4 - نقش ديگر کشورها
مجری- البته بايد ببينيم که در صحبتی که هر دو نفر می کنید بحث در این باره ست که داریم درباره سلطنت مطلقه صحبت می کنیم یا سلطنت مشروطه. اینها متفاوت هستند. اما اجازه بدهید بپردازیم به خود کُنه صحبت های شاهزاده پهلوی. در بخشی از صحبت ها آقای پهلوی راجع به نقش کشورهای خارجی صحبت کردند؛ نقشی که گاهی در رابطه با ایران قهری بوده و گاهی تشویقی. اجازه بدهید که اين بخشی را بشنویم.
رضا پهلوی (ترجمه)- در این چهل سال که از عمر رژیم حکومت اسلامی می گذرد، کشورهای خارجی تلاش کرده اند در زمینهء دیپلوماسی و تجارت وارد تعامل با آن شوند. در طول این مدت گاهی فشارهای سیاسی به حکومت اسلامی وارد شده که رهبری آن اغلب بر عهدهء ایالات متحده بوده است. دوران سازش هم بوده که آن هم توسط ایالات متحده هدایت شده. حال اگر این تلاش ها بر مبنای منافع اقتصادی نبوده و می خواسته رفتار رژیم را تغییر دهد تقریبا تمامی به شکست انجامیده. مدتهاست که می دانیم که این یک رژیم معمولی نیست و رفتارش را عوض نخواهد کرد.
مجری- آقای زعیم، نظر شما راجع به نقش کشورهای خارجی در تعیین سرنوشت حکومت اسلامی چه است؟
کورش زعیم- خیلی، ولی در آینده امیدوارم که این نقش به حداقل برسد. ولی بهر حال، در طی این دویست سال گذشته، بویژه در صد سال گذشته، نقش آنها بسیار چشمگیر بوده است. ما می دانیم که تنها دولت دموکرات مردمی را، که به قول رییس جمهور امریکا 98 درصد مردم پشتیبان اش بوده اند، همین نفوذ خارجی سرنگون کرده است. و همان قانون مشروطه هم که مردم جنگیدند برایش و کشته دادند تا بالاخره مظفرالدین شاه را مجبور به امضایش کردند، می بینیم که در دوره های بعدی زیر پا گذاشته شد. چون وقتی شما یک نفر را در رأس دارید که دورن حکومت اش مدت ندارد، و مجبور نیست هر چهار سال یکبار، يا هر پنج سال یک بار، خودش را ثابت کند به مردم و رأی آنها را بگیرد، این اتفاق می افتد. بعد از ۲۸ امرداد هم همینطور. قانون مشروطه دستکاری شد و از آغاز یواش یواش جلوی تمام فعالیت های سیاسی مستقل گرفته شد و بعد منتهی شد به دو حزب که رهبری کشور در مورد آن تصمیم گرفت. بعد حتی همان دو حزب هم تحمل نشد و گفتند یک حزب باشد و همه باید عضو همان یک حزب بشوند. رشته از دست مردم خارج شد و رأی مردم بی اعتبار و بی معنی شد. ما نمی خواهیم این دوباره تکرار بشود.
مجری- آقای زعیم، اگر بخواهیم متمرکز بشویم بر چهل سال اخیر، بهر حال احزاب مختلف نتوانستند در راستای خواستهء مردم ایران کار چندانی انجام بدهند. و حد دموکراسی و آزادی بیان الان همین هست که مشاهده می کنیم. آیا مردم ایران، احزاب، گروه های مختلف، فعالان مدنی در حال حاضر در داخل توان این را دارند که در شرایط موجود تغییری ایجاد کنند؟
کورش زعیم- همینجور که، در طی بيست و پنچ سال پیش از انقلاب [بود؛ در آينده هم] حزب های مستقل، حزب های ملی (من همهء حزب های مستقل را می گویم و تنها حزب های ملی را نمی گویم) با همهء اندیشه ها با ایدئولوژی ها باید فرصت داشته باشند خود را به مردم معرفی کنند. ولی هیچکدام از حزب های ملی و مستقل اجازهء فعالیت نداشته اند. به همین دلیل، برخی آمدند انشعاب کردند و مسلح شدند. اگر آنها اجازهء فعالیت، ابراز نظر و صحبت و بهرحال اشاعه دیدگاه هایشان را می داشتند هیچوقت گروه های مسلح بوجود نمی آمدند. همینجور در حکومت اسلامی. در حکومت اسلامی اولین مجلس، مجلس شورای ملی بود. همه اعلام کردند، هم شورای انقلاب و هم بزرگان حکومت اسلامی اعلام کردند که همهء حزب ها آزادند شرکت کنند و وارد مجلس شوند. همهء حزب ها هم کاندید دادند. جبههء ملی هم کاندید داد، گروه بشارت وابسته به جبههء ملی هم کاندید داد، حتی مجاهدین هم کاندید دادند، اسلحه را گذاشتند زمین و کاندید دادند. ولی هیچکدام از این ها را نگذاشتند در انتخابات شرکت کنند، یا کتک شان زدند در حوزه هایشان، یا رای هایشان را نخواندند یا رای هایشان را دزدیدند. دو سه نفر هم که رفتند توی مجلس، اينها یک کمیتهء الکی تشکیل دادند برای رسيدگی به اعتبارنامه ها؛ و اعتبارنامهء آنها را رد کردند.
مجری- آقای زعیم! بحث همین هست. بحث این است که در شرایط سرکوب سراسری که الان مشاهد می کنیم، نه تنها الان، بلکه سالیان سال است، چه جور ممکن است که از داخل ایران تغییری ایجاد شود؟ اگر اجازه بدهید با آقای پرهام بحث را ادامه بدهیم. آقای پرهام سئوال مشابهی را از شما می پرسم دربارهء نقش کشورهای خارجی در حالی که در ایران چنان سرکوب شدید است که همین احزاب و گروه ها و جنبش ها هم نمی توانند فعالیتی انجام بدهند.
پرهام- بله، ببینید، در رابطه با نقش کشورهای خارجی من فکر می کنم که در ادبیات سیاسی هفتاد ساله ایران به مقدار زیادی غلو شده که بخش عمده ایش بقدری مبتذل و مهمل است که واقعاً باعث تعجب است؛ که چطور در کشوری که سه هزار سال بهر حال قدمت دارد و از ادبیات و فرهنگ و هنر و تمدن درخشانی برخوردار بوده، چطور این کشور به آن چنان انحطاطی افتاد که ثمره اش دستکم در زمینهء ادبیات سیاسی در هفتاد سال اخیر کوهی از مهملات است. و یکی از این مهملات غلو در نقش کشورهای خارجی است.
مجری- جناب پرهام، متمرکز شوید بر شرایط فعلی لطفن. تاریخ را الان نگاه نکنید. در شرایط فعلی که شرایط سرکوب هست و شاهزاده رضا پهلوی هم دربارهء نقش کشورهای خارجی صحبت کرده اند، در شرایط فعلی شما به کدام سمت تمایل دارید به شخصه. آیا باور دارید که کشورهای خارجی می توانند کاری برای ایران انجام دهند؟
پرهام- بله می توانند. ببینید، شما نمی توانید از طرفی بگویید که ما در قرن بیست و یکم و با تکنولوژی و فرهنگ امروز در یک «دهکده جهانی» و در يک درهم تنيدگی بسر می بریم که ا به یک «شاپینگ مال» و یک امر تجاری شبيه است [و سپس صحبت از عدم دخالت بکنيد]. اگر درهم تنیده است، اگر دهکده است، در همه چیز درهم تنیده است. و یک چیزش همین سیاست است که شاهزاده از فشار حداکثری بر حکومت اسلامی، نظام فرقه ای؛ در کنارش به حمایت حداکثری از مردم ایران اشاره می کنند. اين اشارهء بسیار درستی ست، اگر، به نظر من، این نکته را هم اضافه کنيم که برای اینکه حمایت بتواند متجسم بشود و بتواند خودش را نشان بدهد، ما به یک «رهبری سیاسی»، به یک هماهنگی بین نیروهای ملی، نیروهای ملی که به جبههء ملی خلاصه نمی شود نياز داريم. بايد بين نیروها و شخصیت های ملی هماهنگی بوجود بیاید تا اگر کشورهای خارجی بخواهند از مردم حمایت بکنند، بدانند از چه تشکلی و از چه هماهنگی ملی و از چه کانون ملی ای حمایت بکنند. آن کانون را باید بوجود آورد و آن کار شخصیت هاست.
مجری- آقای زعیم! شما از اعضای جبههء ملی هستید و مسائل داخل ایران در ارتباط با احزاب را خیلی خوب میدانید. کوتاه بگوئيد که آیا فکر می کنید دخالت خارجی در شرایط فعلی می تواند جنبه رهایی بخش داشته باشد برای مردم ایران؟
کورش زعیم- بهیچ وجه. بلکه می تواند منفی باشد و حتی بهانه بدهد به رژیم حاکم که سرکوب بکند. ببینید، یک کشور خارجی که کمک می کند به کشوری مانند ما، در برابرش درخواست هایی دارد. عاشق ما نیست که بگوید ما می خواهیم شما دموکراتبک بشوید و من جلوی استبداد را می گیرم. درخواستی دارد و همین اتفاق در همه کشورها افتاده که آن کشوری که کمک کرده یا یک دیکتاتور را آورده نشانده توی آن کشور یا یک دیکتاتوری را از کار انداخته مانند عراق. بهر حال درخواست هایی دارد. ما نمی خواهیم درخواست های کشورهای خارجی را روی دست مان داشته باشیم که ببینیم با آن چکار کنیم. يعنی حالا که آنها آمده اند به ما کمک کرده اند ما باید چکار برایشان بکنیم. ما می خواهیم مستقل باشیم. درخواست ما از کشورهای خارجی این است که دخالت نکنند، دخالت منفی یا مثبت هیچکدام را نکنند. کنار بکشند بگذارند ملت ایران خودش تصمیم بگیرد. ملت ایران می داند چکار باید بکند، همین کار را هم هفتاد سال پیش کرد و دوباره می تواند تکرار بکند.
مجری- آقای پرهام شما پاسخی دارید به آقای زعیم؟ خیلی کوتاه لطفن.
پرهام- بله، متاسفانه استدلال آقای زعیم بسیار ضعیف بود و چیز خوبی نیست. برای اینکه جناب زعیم حقوقدان هستند و تا آنجا که من می دانم تجربهء غنی ای دارند و مدام برمی گردند به این تعصب شان راجع به هفتاد سال پیش. لابد به مصدق اشاره می کنند. یا ایران را با عراق و سوریه مقایسه می کنند. در حالی که در زمان دانشجویی خود من در اینجا، در فرانسه، اگر حمایت اروپا و کشورهای خارجی از همبستگی در لهستان نبود، خوب هرگز اینجوری نمی شد. اگر در همین مسئلهء سقوط هواپیمای اوکراین فشار پایتخت های مهم دنیا نبود، اینها مجبور نمی شدند بیایند راس نيز فراموش نکنند که همین رادیو فردا هم متعلق به امریکاست که اجازه داده که ما بتوانیم با همدیگر صحبت بکنبم.
مجری- خیلی متشکرم از رامین پرهام، عضو اتحاد برای دموکراسی در ایران و فعال سیاسی، و کورش زعیم، عضو جبههء ملی و فعال مدنی و سیاسی که از طریق تلفن همراه ما بودند.
سه شنبه 28 ژانويه 2020
________________________________
* مطالب اين مناظره، برای فهم بيشتر مطالبی که طرفين بيان می کنند، بوسيله سردبير سايت جنبش سکولار دموکراسی ايران ويراستاری و بخش بندی شده است.