تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 2 اسفند ماه 1398 ـ  21 فوريه 2020

از بحث چلبی سازی، تا مقالهء «سلطنت طلبان خجالتی»
سام قندچی

در دو يکشنبه ای که گذشت، دوست عزیز دکتر اسماعیل نوری علا در «مهستان جنبش سکولار دموکراسی ایران» بحثی دربارهء چلبی سازی در انقلاب 57 راه انداخته که کلی حرف و حدیث از سوی هواداران آقای رضا پهلوی به دنبال داشت (بخش اول و بخش دوم). همچنين مقاله ای را از آقای سیامک مهر (پورشجری) در سایت گزارشگران خواندم که در آن آقای نوری علا را «سلطنت طلب خجالتی» خطاب کرده بود و، بدينسان، حرف و حدیث کامل شد!

از آخری شروع کنم که مرا یاد سیزدهم دی ماه 1397، یعنی کمی بیش از یکسال پیش، انداخت؛ وقتی که مقاله ای منتشر کردم تحت عنوان «جمهوریخواهان قلابی که کار اصلی شان تبلیغ بازگشت سلطنت است» و چند ساعت بعد هم رفتم بیمارستان برای عمل جراحی پروستات، روی تخت بیمارستان خوابیده بودم که ایمیلی از دکتر نوری علا دیدم که گویا عده ای شایعه راه انداخته بودند که منظورم در آن مقاله نوری علا بوده است. فوراً با همان گوشی، که بلد هم نیستم با آن درست تایپ کنم جواب دادم که خیر؛ و بعد از چند دقیقه هم رفتم اتاق عمل. گفتم جواب بدهم که اگر از دنیا رفتم، اقلاً چنین سوء تفاهمی باقی نماند!

به هر حال، از شوخی گذشته، دکتر اسماعیل نوری علا در آنچه سنتاً «جنبش سیاسی» نامیده می شود پرورش پیدا نکرده و بسیاری از دیدگاه هایش برای دوستانی که از چنین پیشینه ای می آیند باعث سوء تفاهم می شود. در واقع نوری علا در زمان شاه فعالیت سیاسی اش نظیر کسانی بوده که امروز در دوران رژیم اسلامی اصلاح طلب یا فعال جنبش مدنی و امثالهم خوانده می شوند و نه آنچه کادر سیاسی خوانده می شود.

شاید این نقطهء قوت دکتر نوری علا در این آشفته بازار سیاست ایران است و نه نقطهء ضعف. در سال 2013، زمان تشکیل اولین کنگرهء سالانهء سکولار دموکراترها، در مقاله ای این واقعیت را به ماجرای فوریه و ناپلئون تشبیه کردم و سال ها بعد نیز، در سال 2017 بیشتر توضیح دادم، و نوشتم که برخورد دکتر نوری علا به آقای رضا پهلوی نظیر برخورد شارل فوریه اوتوپیست فرانسوی، به ناپلئون است که انتظار داشت ناپلئون برنامهء سوسیالیسم مورد نظر او را پیاده کند. حتی در عنوان مقالهء دوم از عبارت «روشنفکران غیرسیاسی» استفاده کردم که برای برخی دوستان مایهء تعجب شده بود چرا که دکتر نوری علا رهبر یک جریان عمدهء سیاسی است.

اما امروز «کار سیاسیِ فعالان مدنی» را، برای تشبیه و بیان مقصود، انتخاب کرده ام. منظور اینکه وقتی از اتحاد سخن می گوییم، برای فعالان سیاسی واقعیات نیروهای سیاسی مختلف را در نظر می گیریم و هدفِ اتحاد را در هر زمان معین، طرح و مشخص می کنیم و اینکه برای چه کاری می خواهیم اتحاد ایجاد کنیم. اما دوست عزیز دکتر اسماعیل نوری علا به پتانسیل افراد و جریانات سیاسی بیش از واقعیت مواضع کنونی آنها توجه می کند و این موضوع فقط در برخورد ایشان به آقای رضا پهلوی نیست.       مثلاً، در گیتی مداری شماره هشتم، نظرات آقای دکتر جلال ایجادی نوعی معرفی شده که ممکن است تصور شود با دیدگاه جنبش سکولار دموکراسی ایران یکی است، در حالی که همین دیروز از دکتر ایجادی مقاله ای تحت عنوان «قرآن و شیعه گری، ویرانگر عقل» منتشر شده که با معرفی ایشان در گیتی مداری، در تضاد است. اینجا هدف توهین به آقای جلال ایجادی نیست که در گذشته خود از کارهای ایشان به نیکی یاد کرده ام و ایشان، نظیر هر نویسندهء دیگری، حق دارد هر نظری داشته باشد، از جمله نظری متضاد با دیدگاه های جنبش سکولار دموکراسی ایران، و شاید پتانسیلِ توصیفی را که در گیتی مداری از مواضع ایشان در مورد سکولار دموکراسی کرده اند درست باشد. اما امروز دیدگاه و مواضع ایشان در عنوان مقالهء تخير شان، در تضاد با مواضع کنونی جنبش سکولار دموکراسی ایران دربارهء «سکولار دموکراسی» است؛ بخصوص وقتی در صفحهء اول نشریهء جنبش هر هفته درج می شود که: «ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم»، در حالی که مقالهء دیروز دکتر جلال ایجادی، در عنوانش، «قران و شیعه گری» را «ویرانگر عقل» خوانده است. بازهم تکرار کنم که بحث بر سر درست بودن یا غلط بودن نظر دکتر ایجادی نیست، بلکه تفاوت موضع ایشان با موضع جنبش سکولار دموکراسی است؛ و همانطور که سه هفته پبش در نوشتاری تحت عنوان «اصطلاحات سکولار، لاییک و جمهوری ایرانی در 25 سال اخیر» توضیح داده شد، برخی در اپوزیسیون با هر هدفی که دارند تفاوت برداشت از واژه ها را بیشتر مخدوش می کنند و در مواردی که خیلی ساده در دوکلمه می شود موضع خود را بگویند آنقدر کش می دهند که همه ی شنوندگان آخر نمی فهمند موضع آنها چیست و شاید دکتر نوری علا تقصیر ندارد که آخرش هم تشخيص نمی دهد که موضع سیاسی واقعی بعضی از دوستان در اپوزیسیون چیست.

مثلاً شخصاً اختلاف خود را با موضع میثاق ملی مهستان جنبش سکولار دموکراسی ایران، در رابطه با «رهبر نمادین»، چه پادشاه و چه رییس جمهور، به روشنی گفته ام و به همین دلیل میثاق مهستان را امضا نکردم. یعنی نه فقط با پادشاه نمادین، بلکه اینجانب حتی با مدل رییس جمهورِ نمادین که عراق یا آلمان دارند، برای ایران مخالفم و دلیلش را هم به روشنی حدود دو سال پیش توضیح دادم. به هرحال، دکتر اسماعیل نوری علا دیدگاه اش از «وحدت اپوزیسیون» آن برداشت سنتی از اتحاد در میان سیاسیون ایران نیست

با این حال همهء این سال ها از بسیاری دیگران موفق تر بوده و این نگارنده همچنان از هواداران حزب سکولار دموکرات ایرانیان و مهستان جنبش سکولار دموکراسی ایران هستم گرچه عضو نیستم و همانطور که قبلاً بارها توضیح داده ام، ترجیح می دهم چون خبرنگار هستم عضو هیچ تشکیلاتی نباشم، اما اگر می خواستم عضو تشکلاتی باشم، صددر صد در تشکیلات هایی که دوست عزیز دکتر اسماعیل نوری علا راه انداخته عضو می شدم.

با آرزوی موفقیت های بیشتر برای دکتر اسماعیل نوری علا و همهء رهبران و اعضای حزب سکولار دموکرات ایرانیان و جنبش سکولار دموکراسی ایران از جمله آقایان منوچهر یزدیان، میلاد آقایی، محمود ابطحی، مهدی رضایی تازیک، و شمس‌الدین دارابی و خانمها نسترن نیکی علیی و سپیده قیاس‌وند.  

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 IRANSCOPE.COM

http://www.ghandchi.com

بیست و هشتم بهمن ماه 1398 - February 17, 2020

http://www.ghandchi.com/3130-siamak-mehr-nooriala.htm

بازگشت به خانه