تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 23 اسفند ماه 1398 ـ  13 مارس 2020

من توی دهن اين دولت می زنم!

سخنرانی تاریخی و«آيت الله کرونا» بعد از ورود به قم

 

بسم الله الرحمن الرحیم.

       قبل از هرچیز خیلی خوشحالم که اینجا در شهر مقدس قم خدمت شما مردم با ایمان و نجیب هستم. همانطور که می‌دانید بنده چند صباحی ست که از «چین» به اینجا آمده ام. در آنجا که بودم شرایط شما مردم ایران را که در خبرها می‌خواندم واقعا دچار تأثر می‌شدم که در چه شرایط سخت و رقت انگیزی زندگی می‌کنید. ان شاء الله آمده ام که این شرایط را تغییر دهم. (سوت و کف حضار)

       البته ورود بنده به این شهر اتفاقی نیست. چرا که معتقدم دردی که از این شهر شروع شده است باید درمان اش هم از همین شهر آغاز شود. از آنجا که بنده یک ویروس هستم، دروغ نمی‌توانم بگویم. الان هم همین‌جا عرض می‌کنم که من آمده ام حکومت کنم و اینطور نیست بیایم در قم بنشینم و کاری به کار سیاست و حکومت نداشته باشم. من از این شهر یعنی شهر مقدس قم شروع کرده ام و به امید خدا تا کل کشور را نگیرم و بر گُرده تک تک شما سوار نشوم از پا نخواهم نشست. (همهمه حضار) خواهش می‌کنم آرام باشید. استدعا می‌کنم اول عرایض من را گوش کنید. بعد از سخنان من خودتان تصدیق خواهید نمود که ورود و ان شاء الله شیوع من، برای شما به معنای رهایی یا لااقل کمتر شدن درد و رنجتان خواهد بود!

       عنایت بفرمایید بنده در همین گام اول، با حمایت شما مردم که با عدم رعایت مسائل بهداشتی، پشتیبان و یاور من بودید؛ موفق شدم در این شب عید، پنجاه و چهار هزار زندانی را آزاد کرده و به مرخصی بفرستم. لاکن شما راضی به این مقدار نباشید و اگر همچنان من را حمایت و تقویت کنید من به زودی ترتیب بسته شدن تمامی زندان‌ها و آزادی کل زندانیان را خواهم داد. (سوت و کف حضار)

       خواهران و برادران عزیز. مستحضر هستید که بنده به پشتیبانی شما این نظام را وادار به تعطیل کردن مراسم نماز جمعه‌اش نیز نمودم. نماز جمعه ای که تعطیلی آن در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه است. به یاری شما من دیگر اجازه نخواهم داد در این سرزمین، این مراسم که بر نفرت پراکنی و دروغ استوار است، برگزار شود. (سوت و کف حضار) بله عزیزان. استدعا می‌کنم گوش کنید. علاوه بر نمازجمعه من به یاری شما با این مجلس فرمایشی و بله قربان گو همان کاری را کردم که باید انجام می‌شد. من در این مجلس را، که سالهاست عصاره رذائل ملت شده است، تخته کردم. (عده ای شعار می‌دهند: کرونای طلایی، تو لیاخوف مایی. عده دیگری نیز شعار می‌دهند: کرونا کرونا یا با اونا یا با ما)

       ممنون… ممنونم… خانم‌ها و آقایان! من دولت تعیین می‌کنم. من توی دهن این دولت می‌زنم. من به پشتوانه اینکه این ملت من را همه جا پخش می‌کند، دولت تعیین می‌کنم. دلخوش نباشید که فقط زندانیها را آزاد می‌کنیم ، مجلس را تعطیل می‌کنیم. دلخوش به این مقدار نباشید. من دوباره شما را به مقام انسانیت می‌رسانم. بله. بنده خود می‌دانم تنها یک ویروس هستم و چندان آینده درخشانی با من در انتظارتان نیست. اما ببینید گزینه دیگرتان چیست؟ اینجا در کنار شما من ایستاده ام و در سوی مقابل جمهوری اسلامیست. شما که عمری بین بد و بدتر انتخاب کرده اید آیا نمی‌خواهید یک بار دیگر شانس خود را امتحان کنید؟ من به رهبر ایران می‌گویم! آقای خامنه ای جانماز باز! حریف تو منم! (سوت و تشویق حضار)

       اشتباه نکنید. اینطور نیست که من بخواهم برای قبضه کردن قدرت در کشور جوی خون راه بیندازم. خیر… برخلاف آنچه تبلیغ می‌شود من واقعا علاقه ای به کشت و کشتار ندارم. از زمانی که وارد ایران شدم تا امروز که دیگر اوج دوران شیوع بنده است، مگر چقدر کشته ام؟ مقایسه کنید با رقم کشته شده ها از زمان شیوع جمهوری اسلامی در این سرزمین! پس گوش به تبلیغات و پروپاگاندای حکومتی ندهید. اینها می‌خواهند من را هیولا در چشم شما جا بزنند. اینها می‌خواهند من را بین ببرند که همچنان به قلع و قمع و غارت ادامه دهند. دقت بفرمایید که بنا به اعلام سازمان بهداشت جهانی تنها «دو درصد» از جوانانی که با بنده درگیر می‌شوند کشته خواهند شد. اما شما ببینید در همین آبان گذشته چه تعداد جوان برومند که با جمهوری اسلامی درگیر شدند از بین رفتند! برخلاف این حکومت، روش و منش من این نیست که بخواهم زندگی هرکسی را که با من سرشاخ می‌شود تباه کنم. من در مقایسه با ویروس جمهوری اسلامی واقعا به ندرت آدم می‌کشم!

       خانم ها و آقایان عزیز. از شما می‌خواهم کمک کنید بیشتر شیوع پیدا کنم. خودتان نیک می‌دانید که خطر اصلی من برای سن های بالاست. و البته حتما می‌دانید که میانگین سنی سران حکومت شما امروز بالای هفتاد سال است. دیگر بیش از این اجازه بدهید مساله را باز نکنم. با من بیعت کنید تا آینده ای نه چندان درخشان، اما قطعا بهتر از امروزتان داشته باشید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

       (حضار به وجد آمده و شعار می‌دهند: ای ویروس آزاده، آماده ایم آماده / وای اگر کرونا حکم جهادم دهد...)

18 اسفند 1398

برگرفته از رسانه های اجتماعی، نویسنده نامشخص

 

بازگشت به خانه