تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
18 فروردين ماه 1398 ـ 6 آوريل 2020 |
|
کرونا قوز بالا قوز است نه راه نجات!
حامد محمدی
کارزار رژيم اسلامی ایران برای فشار به دولت دونالد ترامپ برای لغو تحریمها با دستاویز قرار دادن مقابله با ویروس کُرونا تا کنون بی نتیجه بوده و واشنگتن میگوید قصدی برای لغو و حتی کاهش تحریمها علیه رژیم ایران ندارد.
با شیوع کُرونا و بحرانی شدن وضعیت آن در ایران آمریکا پیشنهاد کمک داد اما رهبران رژيم اسلامی بلافاصله رد کردند. شماری از مقامات سیاسی و نظامی مدعی شدند ایران به این کمکها نیازی ندارد و حتی فراتر از آن علی خامنهای با پریشانگویی آمریکا را متهم به «حمله بیولوژیک» کرد و گفت دشمنان جنّی و انسی با سیستمهای اطلاعاتیِ خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری میکنند!
دونالد ترامپ تجربه شکست خوردهی باراک اوباما برای لغو تحریمهای ایران را تا این لحظه تکرار نکرده است. در جریان توافق اتمی 2015 اوباما و وزیر خارجهاش جان کری حدود 150 میلیارد دلار پول به جیب ملایان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ریختند آنهم با این خیال خام که آنچه «میانهروها» میخواندند در رژيم اسلامی تقویت شود اما پولها صرف توسعه کارخانههای موشکسازی حزبالله و تقویت گردانهای حشدالشعبی و خرابکاریها و ماجراجوییهای مشابه شد.
برجام بجای آنکه به کنترل و مهار و توقف برنامه اتمی رژيم اسلامی بیانجامد، در عمل کانال دسترسی رژیم ایران به منابع مالی شد. اما با روی کار آمدن دولت ترامپ شرایط تغییر کرد و با خروج آمریکا از برجام، موضوع مذاکره بر سر یک توافق جدید در چارچوب «شروط 12 گانه» آمریکا در دستور ایالات متحده قرار گرفت. شرایطی که به سود ایران اما به زیان رژيم اسلامی است و یک تهدید جدی علیه ماهیت و اهداف رژیم عقیدتی- نظامی ایران به شمار میرود. حالا زمامداران حکومت اسلامی شانس خود را در موجسواری بر بحران کُرونا و بیماری و مرگ مردم و به راه انداختن کارزار ضدتحریم میبینند.
تلاش رژيم اسلامی با هدایت وزارت خارجه و محمدجواد ظریف و لابیگران و صادراتیهای رژیم در خارج کشور برای دستاویز قرار دادن کُرونا به بهای تندرستی و جان شهروندان به عنوان ابزاری برای لغو یا کاهش تحریمها همچنان ادامه دارد.
محمود واعظی رئیس دفتر حسن روحانی پس از آنکه خود روحانی چند روز پیش به وظیفهی وزارت خارجه در این زمینه اشاره کرد میگوید: «وزارت خارجه با هدایت محمدجواد ظریف تلاش خستگیناپذیر و بسیار وسیعی را انجام داده و توانسته آمریکا را در عدم صداقت خود در اعتنا کردن به جان و سلامت مردم ایران رسوا کند.»
بهرام قاسمی سفیر رژيم اسلامی در فرانسه نیز در توییتی نوشت: «آنانی که در جهان بحرانزده کُرونایی و به هنگامه مرگ هزاران انسان و در میانه فضای ترس و اضطراب مردم جهان هنوز سخن از تحریم و فشارحداکثری و افزایش تحریمها میکنند، باید مسئولیت مرگ هزاران انسان بیگناه را پذیرا باشند».
اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی نیز نهم فروردین در اظهاراتی گفت «آمریکاییها به دروغ میگویند که تحریمهایشان علیه ایران شامل دارو و کالاهای اساسی نمیشود. آنها با تحریمهای نفتی، بانکی، بیمهای و حمل و نقل مانع از تهیه و جابجایی پول و انتقال دارو و کالاهای اساسی به کشور میشوند».
همچنین عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه رژيم اسلامی نامه روسیه، چین، کوبا، رژيم اسلامی ایران، کره شمالی، عراق، ونزوئلا و نیکاراگوئه به سازمان ملل برای لغو تحریمهای ایران را بینظیر خوانده و گفته «قدم بسیار خوبی برداشته شد و به نوعی از ابتکارات خود ما و مورد حمایت است».
اما از صحبتهای خود او نیز پیداست که هیچکدام از این اقدامات تا کنون اثر چندانی نداشته است. وی میگوید: «این حرکات و اقدامات لازم است، باید دنیا زمانی به خودش بیاید و جلوی یکجانبهگرایی و نقض قوانین بینالمللی را بگیرد، متأسفانه آمریکاییها به خودشان جرأت دادند که در سالهای اخیر قوانین داخلی و تحریمهای ظالمانه خودشان را به بقیه کشورها تحمیل کنند».
اما با وجود همه این تبلیغات، بار دیگر مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا بر عدم لغو تحریمهای رژيم اسلامی تاکید کرد و با انتشار ویدئویی کوتاه نوشته است: «حسن روحانی، رئیس رژيم اسلامی در یک افشاگری غیرمنتظره اعتراف میکند که تلاش یکپارچه رژیم برای لغو تحریمهای ایالات متحده، ربطی به مبارزه با همهگیری کُرونا ندارد. بلکه هدفش پول نقد برای رهبران رژیم است».
اوضاع همچنان اما به سرعت به ضرر رژيم اسلامی پیش میرود. درست در زمانی که آمریکا میگوید رژيم اسلامی پول را برای تقویت تروریسم میخواهد و مقامات رژيم اسلامی به دروغ ادعا میکنند به دنبال لغو تحریم برای مقابله با کُرونا هستیم، منابع دولتی و امنیتی ترکیه گزارش دادند که دو دیپلمات رژیم ایران و تعدادی از عوامل وابسته به رژيم اسلامی در ترور مسعود مولوی وردنجانی در استانبول دست داشتهاند.
وردنجانی که عضو سابق یکی از بخشهای سایبری وزارت دفاع بوده قصد افشای مفاسد فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را داشت ولی در آبان 98 در ترکیه به قتل رسید.
رویترز مینویسد یک فرد مسلّح مظنون به دست داشتن در این ترور و چند مظنون در این پرونده از جمله فرد قاتل اقرار کردهاند که به دستور دو مامور اطلاعاتی در کنسولگری رژيم اسلامی ایران دست به این ترور زدهاند.
در اوضاع بحرانی که همواره پیشبینی میشود و انتظار نیز میرود که موشکپرانیهای نیابتی رژيم اسلامی در کشورهای منطقه افزایش یابد، شامگاه شنبه 28 مارس 2020 حوثیهای یمن که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از آنها حمایت میکند دو موشک به سمت ریاض شلیک کردند که هر دو موشک توسط پدافند عربستان خنثی. پنجشنبه شب 26 مارس (هفتم فروردین)، نیز ساعاتی پس از تحریم شبکه بزرگ پولشویی و قاچاق اسلحه وابسته به سپاه پاسداران چندین راکت به منقطه سبز بغداد حوالی سفارت آمریکا اصابت کرد.
شیوع کُرونا در ایران فاجعهای است که هنوز به نقطه اوج خود نرسیده است. نه تنها رهبران آمریکا بلکه افکار عمومی داخل ایران هم میدانند مسئولیت ورود و شیوع این ویروس در کشور با حکومت است که با پنهانکاری و عدم اجرای قرنطینه و ادامه پروازهای هواپیمایی ماهان به چین عملا زنجیره شیوع این ویروس کشنده را تقویت کرد و هنوز هم قادر نیست اقدامات جدی را که همه کشورهای جهان برای مهار این ویروس انجام میدهند، اجرا کند. مقامات حکومتی دستکم از بهمنماه از همهگیری کُرونا خبر داشتند ولی آن را اعلام نکردند تا «راهپیمایی حکومتی 11 بهمن» و مراسم چهلم قاسم سلیمانی و انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شود و مشارکت بیشتر از آنچه پیشبینی کرده بودند کاهش نیابد. اما همگان دیدند که برای حفظ سلامتی خامنهای در جریان رایگیری صندوقها را برخلاف روال گذشته با فاصله بسیار زیاد از خبرنگاران مستقر کردند تا مبادا او به بیماری مبتلا شود. عکس زیر به خوبی نشان میدهد که در روز دوم اسفند 98 نظام به خوبی از وجود و شیوع ویروس کُرونا در ایران مطلع بوده است!
پس از اعتراف به گسترش بیماری در کشور، مجلس شورای اسلامی و نماز جمعه را تعطیل کردند و مقامات نیز با استفاده از بهترین امکانات بهداشت و درمان به قرنطینه رفتهاند در حالی که کادر بهداشت و درمان کشور با کمبودهای عدیده برای نجات جان مبتلایان میکوشد و قربانی میدهد و شهروندان خود برای مقابله با بیماری میکوشند آنهم در حالی که گروه زیادی اعم از توده مردم که هنوز وضعیت را جدی نگرفتهاند و همچنین افراطیون مذهبی به گسترش این ویروس یاری میرسانند.
در این میان، رژیم ایران بر چنین وضعیت اسفباری مشغول موجسواری برای رفع تحریمهاست! وزارت خارجه رژيم اسلامی با تمام قوا کمپین ضدتحریم را هدایت میکند و وابستگانش موج سنگینی علیه ترامپ و دولت او به راه انداختهاند. چنانکه 11 سناتور دموکرات در نامهای به وزارت خزانهداری و وزارت خارجه آمریکا با اقرار به اینکه مشکل اصلی رژیم ایران در مواجهه با کُرونا به فساد گسترده، سوء مدیریت و رفتار مستبدانه حاکمان آنها برمیگردد، اما با این حال باز هم خواستار لغو یا کاهش تحریمها برای مبارزه با کُرونا شدهاند!
روزنامهها و پایگاههای خبری و تحلیلی پرخواننده آمریکا پر از مقالهها و گزارشهایی شد که نایاکیها برای پیشبرد «ابتکارات وزارت خارجه رژيم اسلامی» منتشر کرده و به سیاستهای ترامپ علیه رژیم ایران انتقاد میکنند. اینها همه اما تا کنون یک پاسخ مشخص دریافت کرد. مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجه به روزنامه الشرقالاوسط درباره تبلیغات ضدتحریمی محمدجواد ظریف گفت «مقامات ایرانی خلاق نیستند. آنها این روش تبلیغاتی را از حزب کمونیست چین کش رفتهاند.»
شواهد نشان میدهد در شرایط کنونی، کارزار ضدتحریم محکوم به شکست است چون واقعیتهای ناهنجار مانند موشکپرانی و اقدامات تروریستی در مورد رژيم اسلامی آشکارتر از آن است که بتوان آن را با شیوههای به اصطلاح «دیپلماتیک» تهران و «کمپین» برای لغو تحریم پوشاند.
از این گذشته با وجود تمام اقدامات تحریکآمیز و خرابکاریهای ایذایی رژیم ایران از جمله پرتاب موشک در منطقه علیه آمریکا و متحدانش از جمله حمله به تاسیسات اتمی آرامکو و حمله به سفارت آمریکا در بغداد و حمله راکتی به پایگاههای آمریکایی و شرکتهای نفتی در عراق و ساقط کردن پهپاد آمریکایی در خلیج فارس و مینگذاری در مسیر کشتیهای تجاری در تنگه هرمز، دولت ترامپ به دام جنگ و برخورد نظامی نیفتاد و منتظر ماند تا رژيم اسلامی خود گرفتار اقدامات خویش شود.
همزمان کاهش شدید بهای نفت به زیر 26 دلار در هر بشکه برای ملایان به فاجعهی دیگری تبدیل شد. گرچه بحران کُرونا مسئله را در حاشیه قرار داده اما ضربات مهلکی به اقتصاد رو به فروپاشی رژيم اسلامی میزند.
ا در بهمنماه 1398 فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد رژيم اسلامی در یک سخنرانی گفت «مالیات جایگزین مناسب درآمدهای نفتی است»! اکنون اما کُرونا تبدیل به قوز بالا قوز شده و به همراه کاهش بهای نفت همان اندک امید حکومت برای درآمد را نیز به باد داده است. غیرممکن است دولت بتواند در شرایطی که کُرونا اقتصاد و بازار سرمایه و بورس و تجارت را در جهان تعطیل کرده درآمدی از مالیات کسب کند!
رژيم اسلامی در تمام سالهای گذشته هرگاه در بحران قرار میگرفت اولین و مهمترین واکنش آن، خرابکاری اعم از ترور و موشکپرانی در کشورهای دیگر بود. در یکی دو سال اخیر نیز مزاحمت برای کشتیهای تجاری و نفتکشها در آبهای جنوب کشور بر این «ابتکار» افزوده شد. اما تشکیل ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا با مشارکت دستکم 10 کشور دنیا و پس از آن آغاز به کار ائتلاف دریایی اروپایی به رهبری فرانسه رژیم را وادار کرد تا حد زیادی دست از این خرابکاریها بردارد. حملات راکتی شبهنظامیان در عراق علیه مواضع آمریکا نیز با چنان واکنشهای سنگین و پرتلفاتی روبرو شده که هزینهها و خسارات مادی و جانی آن برای رژيم اسلامی بر «فایده»ی آن میچربد.
در این میان، اروپاییها که همچنان به برجام امید بسته بودند پس از ماجرای ساقط کردن هواپیمای اوکراینی توسط پدافند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر فراز تهران و کشته شدن 176 سرنشین آن و سپس تحویل ندادن جعبه سیاه به کشورهای ذینفعی که بتوانند اطلاعات آن را بازخوانی کنند و آنگاه نپیوستن رژيم اسلامی به FATF قرار گرفتن آن در لیست سیاه پولشویی و تأمین مالی تروریسم و همچنین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد ادامه فعالیتهای مشکوک در سه سایت اعلام نشده و عدم همکاری رژیم ایران برای بازدید از انها و افزایش غنیسازی اورانیوم، همگی جایی برای این باقی نگذاشت که اروپا بتواند به سیاست مماشات خود ادامه دهد. مجموعهی این عوامل رویکرد اروپا را نسبت به تهران تا حدود زیادی تغییر داد. حتا اگر اروپا چنان که باید بر کشتار معترضان در آبانماه 98 توسط رژيم اسلامی تأکید نکرده باشد، اما این قتل عام نیز در انزوای رژیم ایران و کمرنگ شدن سیاست مماشات اروپا بیتأثیر نبوده است به ویژه آنکه دولت روحانی هنوز هم آمار جانباختگان این قتل عام را که طی آن اینترنت کشور نیز حدود یک هفته قطع بود اعلام نکرده است.
اینهمه حقایقی است که واشنگتن نیز از آن با خبر است و میداند هرکدام از این رویدادها که آنها را باید پروندههای گشوده دانست، تا چه اندازه برای رژیم ایران دردسرساز است. اکنون که به نظر میرسد رژيم اسلامی قصد تغییر رفتار خود را ندارد و خامنهای نمیخواهد، و درواقع نمیتواند، در واپسین سالهای زندگی خود، نظام اسلامی خود را بطور عادی و غیر از آنچه تا کنون بوده، اداره کند، چه چیز بهتر از فروپاشی کنترل شده آنهم بر اساس رویدادها و اقداماتی که خود رژيم اسلامی مسبب و مجری آن است؟!
دوشنبه 11 فروردین 1399 برابر با 30 مارس 2020
https://kayhan.london/fa/?p=190546