تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 25 فروردين ماه 1398 ـ  13 آوريل 2020

نظرهائی در مورد آيندهء پساکرونائی جهان و ايران

اسماعيل نوری علا

(متن سخنرانی در مهستان جنبش سکولار دموکراسی)

با سلام

       اين هفته در «شورای مديريت مهستان»، که برنامه های هر يکشنبه مهستان در آنجا مورد بحث قرار گرفته و تصويب می شود، من توضيح دادم که اگرچه دو سه گزينه برای تعيين سخنران و سخنرانی اين هفتهء مهستان وجود دارد، اما فکر می کنم اکنون که همهء جهان در اوج «بحران کرونائی» قرار دارند و اکثريت مردمان جهان در خانه مانده اند، فعاليت های اداری و اقتصادی تعطيل است، و همگی نه تنها نگران سلامت خود هستند به آيندهء پس از بحران کرونا نيز می انديشند، حال که از دست ما مهستانيان کاری برای رفع مشکلات ناشی از شيوع کرونا بر نمی آيد، بد نیست که از فرصت استفاده کرده و به آيندهء بعد از کرونا نيز بيانديشيم و سعی کنيم بفهميم که آن آينده آيا با گذشتهء ماقبل کرونا تفاوتی خواهد داشت يا نه؛ یعنی نوعی نگاه به آينده ای که در خم کوچهء تاريخ به انتظار کل جهان و نيز به انتظار ورود به کشورمان نشسته است.

       گفتم که من می بينم هم اکنون در نشريات و رسانه ها و محافل اين نگاه دلواپس به آينده بصورت همه جانبه ای مورد بحث قرار گرفته است و بهتر است ما سکولارها هم با بررسی اين نظريات بتوانيم خودمان برای هر نوع آيندهء محتملی آماده کنيم. يعنی بد نیست نگاه کنيم که چه نوع نظراتی مطرح می شوند، از کدام شان بايد استقبال کنيم، کدام شان را دوست نداشته باشيم و در راستای متحقق نشدن شان تلاش کنيم و کدام شان از حوزهء توانائی های ما خارج اند و بر ما تحميل خواهند شد و در آن صورت ما بايد چه موضعی بگيريم، چه واکنشی نشان دهيم و مطالبی از اين دست... دوستان شورای مديريت مهستان هم پيشنهاد مرا پذيرفتند و بخودم مأموريت دادند که گزارشی را در اين مورد تهيه کنم و آن را در جلسهء امروز بعنوان سخنران مطرح سازم.

       برای تهيهء اين گزارش من حدود صد مطلب را بررسی کرده ام که نيمی از آن گردآوری دوست عزيزم دکتر جلال ايجادی بود؛ مطلبی که هم اکنون روی چندين سايت اينترنتی وجود دارد.

 

اول برسيم به آنچه کرونا تا کنون نشان داده است:

       از نظر من، اين مطلب را می توان در دو ساحت مورد بررسی قرار داد. يکی در مورد جهان پس از کرونا و يکی هم در مورد ايران پس از کرونا، که بسياری از حوادث آيندهء جهانی بر اين دومی  تأثير گذار خواهند بود. پس اجازه دهيد از جهان آغاز کنم و یپس از ان به ايران برسم.

       1. کرونا نشان داده است که برداشتن مرزها و نبودن کنترل بر ترابری و مسافرت ها که به اسم های مختلفی، از جمله «جهانی شدن» globalization، خوانده می شود موجب شده که مشکلات «اپيدميک» (در سطح يک کشور و يک منطقه) به مشکلات «پندميک» (در سطح جهان) تبديل شوند. يعنی اکنون کرونا بيش از همهء پديده ها «جهانی» شده است.

2. کرونا نشان داد که مجموعاً کشورها آمادهء مقابله با خطرات ناشی از جهانی شدن نيستند.

       3. کرونا نشان داد که سازمان های بين المللی کمتر می توانند در اين مواقع مؤثر باشند و حکومت ها و دولت های کشوری بيش از آنها عامليت پيدا می کنند.

       4. کرونا، در همين راستا، نشان داد که دولت های ايدئولوژيک مثل چين يا ايران دارای چه ماهيت سرکوب گری هستند که از يکسو سانسور می کنند و از سوی ديگر موجب جهانی شدن خطرات زيستی می شوند. آنها با ناديده گرفتن هشدارهای کارشناسی پزشگان و ختی مجازات اولیه آنان و کتمان کاری، توانایی پیشگیری و مهار به هنگام خود عامل اصلی تبديل«اپيدميک» (در سطح يک کشور و يک منطقه) به مشکلات «پندميک» (در سطح جهان) می شوند.

       5. کرونا نشان داد که دروغگوئی حکومت ها که مادر عدم اعتماد مردم به حکومت هاشان است تا چه حد در گسترش پندميک ها مؤثر است.

         6. کرونا نشان داد که جهانی شدن اقتصاد در مواقع خطیری مثل امروز می تواند عواقب وخيمی برای جوامع داشته باشد. عده ای از صاحب نظران معتقدند که ایدئولوژی اقتصادی افراطی نئو لیبرال، که از ریگان در آمریکا و تاچر در انگلستان شروع شد و بر فردمداری و کسب حداکثر سود تکيه کرد اين مشکل را بوجود آورده است. داستان رفتن شرکت های توليدی از امريکا به چين از همين مقوله است.

       7. کرونا نشان داد که عليرغم تفاوت های بنيادی ثروت و فقر در ميان کشورها، جهانی شدن سرمايه گزاری و توليد منجر به افراطی شدن مصرف در سراسر جهان شده است. يعنی اقتصاد جهانی مصرف بيش از اندازه را موجب شده و همين نوع از مصرف بصورت فشار بر توليد جهانی بر روند جهانی شدن اقتصاد اثر گذاشته است.

       8. کرونا نشان داد که ديگر نمی توان به مسائل زيست محيطی بی اعتنا بود چرا که هر وضعيت ناهنجار زيست محيطی در جائی از جهان می تواند کل بشريت را بفاصلهء اندکی درگير خود کند.

       9. کرونا نشان داد که ديگر کسی نمی تواند با توصل به ماوراء الطبيعه و نذر و دعا به جنگ اينگونه حوادث ناگوار برود و تنها راه نجات بشريت اعتماد و تکيه کردن بر متخصصين و دانشمندان است. يعنی کرو نا عجز دينکاران و توانائی دانشمندان را بروشنی آشکار کرد.

 

حال بپردازيم به پيش بينی ها و آينده نگری ها

       اول بگويم که مهمترين تفاوت بين پيش بينی و آينده نگر آن است که پيش بينی منفعل است و فقط می گويد که چه خواهد شد اما آينده نگری می خواهد با تکيه بر پي شبينی آينده برای حضور در آن آينده برنامه ريزی کند و آگاهانه و فاعلانه به آن برسد. بنا بر اين مسائل آينده را می توان بصورتی دوگانه مورد بررسی قرار داد: اول پيش بينی و دوم برنامه ريزی برای روياروئی مناسب با آينده.

       همانگونه که در بخش اول گفته شد، واگيری ویروس کرونا 9 مسئله را پيش روی ما قرار می دهد و در حوزهء پيش بينی آينده نيز دو نوع وضعيت نیک و بد را توصيف می کند و آينده نگری نيز برای هر وضعيت ضرورت اجرای برنامه هائی را مطرح می سازد. به يک يک اين موضوعات ده گانه بپردازيم:

 

جمع بندی موضوعی

       الف: ورود انسان به عصر انقلاب ترابری و جهانی شدن اقتصاد و سرمايه گذاری و توليد و توزيع، آسان شدن تحرکات جمعيتی، توريسم، آوارگی ميليون ها انسان امکان تبدل شدن مشکلات «اپيدميک» (در سطح يک کشور و يک منطقه) به مشکلات «پندميک» (در سطح جهان) را حداکثری کرده است.

       ب: اقتصاد نئوليبرال و سودجوئی حداکثری، وجود شرکت های چند مليتی، تلاش برای استفاده از کارگر و مواد خام ارزان و فرار از تعرفه ها و ماليات ها و انتقال نامرئی پول به نقاط مختلف دنيا همگی ترمزهای منطقی کردن و انسانی کردن روند جهانی شدن هستند.

       پ: وجود حکومت های ايدئولوژيک مانع اقدامات لازم و بهنگام است.

       ت: کشورها، حکومت ها، و جامعه های دموکراتيک نيز هنوز خود را از پيش برای مقابله با اينگونه خطرات آماده نکرده اند.

       ث: در عين حال، آماده بودن برای مقابله کردن است اما نمی تواند بخودی خود جلوی تبدل شدن «اپيدميک» (در سطح يک کشور و يک منطقه) به مشکلات «پندميک» (در سطح جهان) را بگيرد.

       پس من می خواهم سخنانم را محدود به سه موضوع کنم: جهانی شدن - کشور / ملت ها - حکومت اسلامی.

 

1. در مورد روند جهانی شدن

پيش بينی منفی:

الف: تجربهء کرونا نخواهد توانست جلوی روند بی مبالات جهانی شدن در آينده را بگيرد و با تمام شدن غائلهء کرونا همه چيز بجای خود باز خواهد گشت و روند ناهنجار جهانی شدن بدون اعمال اصلاحات لازم ادامه خواهد يافت.

ب: مهار گردش بی پروای سرمايه و نهادهای اقتصادی  و سودجوئی حداکثری ممکن نخواهد بود

       پ: با رو شدن ضعف ها و آماده نبودن ها و فتور در مديريت سازمان های جهانی و بين المللی اين سازمان ها که می توانند در صورت کارائی بسطار مفيد باشند اهميت خود را از دست خواهند داد.

       ت: وخيم شدن تخاصم های بين المللی و احتمالاً پيش آمدن یک برخورد نظامی بصورت جنگ جهانی سوم قابل پیش بینی است.

 

پيش بينی مثبت:

       الف: همبستگی در عمل دوباره زاده می‌شود و بر ضرورت ایجاد چتر فراگیر همبستگی برای حفظ شهروندان در برابر خطر مرگ گردن تآکيد می شود.

       ب: آمادگی برای مقابله با خطرات جهانی شدن افزايش خواهد يافت

       پ: بر اهميت و ضرورت وجود دولت رفاه تأکيد خواهد شد.

       ت: حکومت ها در مقابل ملت ها شفاف و پاسخگو خواهند شد.

       ث: از وابستگی کشورها بهمديگر، بخصوص در مورد مواد بهداشتی، کاسته خواهد شد

       ج: در عين حال، همکاری در مهار این ویروس به نزدیک تر شدن کشور ها خواهد انجاميد

       چ: کشور ها وادار می شوند که روند جهانی شدن را قاعده مند ککند، بدين معنی که از کمبودها و نارسائی های آن در حد لازم و مقدور بکاهند.

       ح: بسياری از مراکر توليدی که از کشورهای پيشرفته به جستچوی کارگر و مواد خام ارزان به نقاط ديگر دنيا رفته اند به کشورهای خود باز خواهند گشت.

 

2. در مورد کشور - ملت ها

پيش بينی های منفی:

       الف: افکار ضد جهانی شدن، که اين روزها به غلط بعنوان ناسيوناليسم معرفی می شوند، غلبه خواهند کرد.

       ب: اتحادیه های منطقه ای از هم خواهند پاشيد.

       پ: کشور - ملت ها به مرزها و گمرک ها، و ويزاهای سخت گيرانه، باز خواهند گشت.

       ت: بر قدرت کنترل بدون پاسخگوئی حکومت ها در برابر ملت ها افزوده خواهد شد.

       ث: حکومت های ايدئولوژيک تقويت خواهند شد

       ج: حکومت های دموکراتيک تضعيف خواهند شد.

 

پيش بينی های مثبت:

       الف: با آشکار شدن ناکارآمدی نهادينه شدهء حکومت های ايدئولوژيک، روند سرنگونی آنها آغاز شده و سرعت خواهد گرفت و بقول دکتر جلال ايجادی، کرونا عامل شتاب در تاریخ و تحولات تاريخی خواهد بود

       ب: بعلت عريان آشکار شدن مشکلات اقتصادی ملت ها در راستای سرنگونی حکومت های ايدئولوژيک و استقرار دموکراسی بی پرواتر عمل خواهند کرد.

       پ: دولت های رفاه تقويت خواهند شد.

       ت: توجه به بهداشت عمومی و رایگان، نگهداری محیط زیست و طبیعت افزايش خواهد يافت.

       ث: اقتصاد آزاد و بازار بنياد، با تعديل جوانب منفی شان رونق خواهند گرفت و نقش دولت در اجتماع و اقتصاد تعريف دقیق تری خواهد يافت.

       ج: رابطه توليد و مصرف بصورت معتدلی در خواهد آمد.

       چ: علم و خرد بر خرافات، سکولاریسم بر حاکمیت دینی، و عدالت بر سودجوئی بی حد و مرز چیرگی بیشتری خواهند یافت.

       ح: ارتباطات مجازی اهميت بيشتری خواهند يافت و در مقابل از تحرکات مسافرتی کاسته خواهد شد.

3. در مورد ايران

پيش بينی های منفی:

       الف: حکومت خواهد توانست با کنترلی که در اين جريان و حوادث ماقبل آن داشته مثل حکومت چين قوی تر از گذشته شود

       ب: بهترين بهانه را برای سرکوب و کنترل داشته باشد

       پ: با انداختن تقصير به گردن امريکا و امپراليسم وجود خود را بعنوان گزينهء بهتر توحيه کند

       ت: مردم را به کم توقعی بخواند و از مصرف بکاهد

       ث: بکوش تا برای کارکرد مذهب. نهادهای مذهبی تعاريف تازه يافته و گرايش مردم به مذهب را تقويت نمايد.

       ج: شورش های ناگزير آنارشیستی و بدون برنامه و رهبری را راحت تر سرکوب کند

       چ: و حتی اگر فرو بپاشد ايران را به کام جنگ داخلی و تجزيه بکشاند.

 

پيش بينی های مثبت:

       الف: با آشکار شدن ناکارآمدی و فساد حکومت اسلامی، روند فروپاشی اين رژيم وسرعت می گيرد

       ب: وقوف به ناکارآمدی حکومت های ايدئولوزيک، و در مورد ايران مذهبی، بر توجه مردم به ضرورت برقراری حکومتی دموکرات می افزايد

       پ: بی آبرو شدن روحانيت و فساد فراگير دستگاه های حکومتی و روشن شدن عجز امامزاده و نذر و دعا و استغاثه فضائی سکولار را با خود می آفريند که می تواند راهگشای استقرار سکولار دموکراسی در ايران باشد.

       ت: آشکار شدن خطرات ناشی از فقدان رهبری موجب می شود که اپوزيسيون با سرعت بيشتری به رفع اين نقيصه بپردازد.

 

حاکمان چگونه می انديشند؟

       تا اينجا، هرچه که گفتم نظرات مختلف در مورد جهان و ايرانِ بعد از بحران کرونا بود. اما بی ربط نمی بينم که اندکی هم بر يک اظهار نظر خاص تأمل کنم و شما را به آشنائی با نظرات يکی از چهره های حاکم که از سپاهی گيری آهسته آهسته حرکت کرده و در دستگاه های اجرائی صاحب مناصب مختلف شده و اکنون، در پی انتخابات اخير کرونائی، نمايندهء مجلس شورای اسلامی شده و پيش بينی می شود که روزی هم به رياست جمهوری در حکومت ولی فقيه برسد. او محمد باقر قاليباف نام دارد و زمرهء معدود کسانی است که در حکومت اسلامی مطلبی را با عنوان «ما و جهان پساکرونا» نوشته است. اين مطلب هم اکنون روی سايت جنبش سکولار دموکراسی ايران وجود دارد و در اينجا می خواهم به اهم مطالب آن بپردازم چرا که در ميان آن مطالب می توان هم به پیش بينی و هم به آینده نگری اسلامی يکی از حکام برخورد. او نگاه خود را صفت «ژئوپولتيکی» بيان می کند.

 

نگاه ژئوپولتيکِ قالیباف

دربارهء جهانی شدن

       1. روشن است که تغییر در ساختارهای اقتصادی جهانی، تاثیرات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی گسترده‌ای در نظم آینده جهانی خواهد گذاشت. آیا تجارت جهانی در ساختار قبلی باقی خواهد ماند؟ آیا جایگاه شرکت های چندملیتی جهانی با ترکیب قبلی ادامه فعالیت خواهندداد؟ آیا کشورها در تعاملات اقتصادی صرفا به منافع اقتصادی فکر خواند کرد یا سیاست هایی را برای تاب آوری اقتصادی خود در نظر خواهند گرفت؟ آیا پیمان های اقتصادی همانند قبل عمل خواهند کرد یا پیمان های اقتصادی جدیدی با هویت و ساختارهای جدید شکل خواهد گرفت؟  آیا چین در رقابت تاریخی خود با آمریکا، می تواند تفوق کامل خود را به آمریکا تحمیل کند؟ بنظر می رسد جهان پساکرونا تاثیر بسیار زیادی از تبعات اقتصادی خواهد داشت. 

       2. کرونا نشان داد که هرچند جهانی شدن یکی از مهم‌ترین واقعیت‌های دوران حاضر است اما همچنان باید به اهمیت محیط‌ های جغرافیایی محلی برای تعامل یا تقابل با فرآیند جهانی شدن نیز تاکید کرد. این پدیده را با عبارت جهان محلی شدن هم می‌توان توصیف کرد که نشان می‌دهد روندهای از پایین به بالا می‌توانند به اندازۀ روندهای از بالا به پایین مهم شوند. 

 

درباره دولت

       3. برخلاف آنچه برخی از پژوهشگران طی سال‌های اخیر در مورد کاهش نقش دولت‌ها و جایگزینی آنها با سایر بازیگران فراملّی و فروملّی و یا نیروهای اجتماعی صحبت کرده‌اند، در شرایط کنونی به وضوح روشن است که هنوز هم دولت‌ها، یگانه بازیگر اصلی برای حفظ امنیت و جان مردم خود هستند و شهروندان نیز در هنگامۀ بحران همین نگاه را به دولت‌ها دارند و بیش از دیگران به دولت‌های ملّی برای تامین امنیت خود وابسته هستند.

       4. کرونا نشان داد که مفهوم سنتی و عینی مرز در جهان مدرن نه تنها اهمیت خود را از دست نداده بلکه همچنان کارویژهء اصلی مرزها همان فاصله گذاری با دیگران است و دولت‌ها در تلاش برای «پس گرفتن قدرت کنترل» خود هستند.

       5. کرونا باعث شد دولت- ملت‌ها بیش از گذشته به هویت‌های ملی خود اولویت دهند به‌عنوان مثال هر کشور اروپایی بیشتر از اینکه خود را در قالب یک اتحادیۀ کشورهای مشترک المنافع ببیند، هویت خود را در اولویت قرار داد.

       6. موفقیت نظام سیاسی چین در کنترل و ممانعت از فراگیرشدن بیشتر این ویروس در این کشور گسترده و پرجمعیت، جلوه‌های دیگر از دخالت‌های مثبت و حداکثری دولتها به منظور افزایش کار آمدی  را نشان داد. حتی کشورهای برخوردار از نظام سیاسی لیبرال دموکراسی قواعد حکمرانی پیشین  بر این نظام را کنار گذاشتند و دولت حداکثری را در شئون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به نمایش گذاشتند.

       7. نشان داد که در مقابل کارکرد حداقلی دولت‌ها در نظام‌های لیبرال دموکراسی غربی، کارکرد و دخالت مثبت و حداکثری دولت نه تنها الزاماً امری غیرمطلوب نیست بلکه در مواردی تبدیل به  ضروریات حکمرانی مطلوب می‌شود. بنظر می رسد در جهان پساکرونا مبانی  نظام سیاسی لیبرال دموکراسی دستخوش تغییرات نظری خواهد شد.

       8. در جهان پساکرونا کشورها بدنبال الگوی اصلاح شده لیبرال دموکراسی غربی  یا الگوی جدیدی از نظام سیاسی خواهند رفت. 

 

چند توضيح

       1. قالباف که زمانی خود را «رضاشاه حزب اللهی» خوانده است آشکارا به يک دولت نظامی (سپاهی) می انديشد و اگر جرأت داشته باشد آرزوی يک کودتای سپاهی عليه دينکاران امامی را در سر می پروراند.

       2. درک از رضاشاه وجود يک نظامی چکمه پوش است که مثل دوران عباسيان، خليفه را حرمسرای بغداد نگاه می دارد اما به نام او حکومت می کند

       3. مدل مورد علاقه اش نظام چين است. اصلاحات تؤام با سرکوب و اقتصاد نيمه آزاد و دولتی

       4. بحران کرونا را فرصتی برای تخقق اين آرزو می بيند.

 

آينده نگری سکولار دموکراتيک:

       به نظر می رسد که، بعلت پيشرفت های توقف ناپذير تکنولوژيک، پيدايش «دهکده گلوبال» و روند «جهانی شدن» امری گريزناپذير است، و لذا بايد بجای مبارزه با آن و برای جلوگيری از بروز اثرات منفی اش برنامه ريزی کرد. من در اینجا فقط به پنج نکتهء اصلی کار اشاره می کنم:

       الف: بايد، با وضع قوانين بين المللی، اقتصاد جهانی شده را لگام زد و نگذاشت که فردمداری و طلب سود حداکثری حاکم بر جامعه انسانی باشد.

       ب:  بايد در راستای تقويت «کشور / ملت» هائی که بر اساس حاکميت ملت و منافع ملی عمل می کنند کوشيد.

       ت: بايد بر اهميت دولت های ملی رفاه تأکيد کرد و کوشيد مسئوليت عمومی آنها را در امر بهداشت و آموزش و کار و بازنشستگی به حداکثر رساند.

       ب: بايد کوشيد حکومت های ايدئولوژيک تبديل به حکومت های دموکرات شده و در برابر ملت خود پاسخگو و مسئول شوند.

       پ: بايد از تأثير منفی مذهب بر روابط اجتماعی جلوگيری کرد. لذا تأکيد بر سکولار بودن حکومت ها اهميت حياتی دارد.

24 فروردین 1399 - 12 آوريل 2020

      

بازگشت به خانه