تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
5 اردیبهشت ماه 1398 ـ 24 آوريل 2020 |
|
منتظر شورش کرونایی؟
برگرفته از «جامعه نو»
اگر حکومت ایران اتهام توطئه براندازی به صندوق بینالمللی پول (آی.ام.اف) نچسباند، باید اطلاع دهیم کارشناسان این صندوق از احتمال بروز ناآرامی و اعتراض در کشورهای جهان سخن گفته و علت آن را بروز رکود اقتصادی ناشی از شیوع کرونا اعلام کرده اند، مبنی بر اینکه، به ارزیابی آنها، سبب افزایش فقر و بیکاری در جهان خواهد شد.
حتی اگر تئوری پردازان حکومت ایران در ابتدا چنین گمانی نبرند، هنگامی که اعلام کنیم صندوق هشدار داده است که ”این خطر به ویژه در کشورهایی که پیش از این با فساد گسترده و عدم شفافیت در امور دولتی روبرو بوده اند بیشتر مشهود خواهد بود”، مطمئن می شوند توطئه جدیدی از سوی استکبار جهانی علیه “ملت ایران ” درحال برنامه ریزی است و قرار است نوکران بیگانه دوباره فتنه ای به پا کنند و صندوق بین المللی پول علامت شروع ان را برای اجیرشدگان خود فرستاده است… انتظار صدور چنین جفنگهایی را در کشوری که اعاظم آن اساس تحلیل خود از رخدادهایجهان را تئوری توطئه علیه حکومت اسلامی می گذارند داشته باشید. برای پردازش آن، تعداد زیادی نظریهپرداز و رسانهنویس حقوق می گیرند!
آنچه «آی.ام.اف» پیش بینی کرده رخ خواهد داد و بدون پیش بینی این صندوق هم می شد مطمئن بود یکی از پیامدهای ناگوار شیوع همهگیر کرونا، ناآرامی اجتماعی خواهد بود. نه فقط در ایران ، که درهمه جهان روی نظامات و شئونات سیاسی تاثیر خواهد داشت. اگر در بریتانیا به افول مسالمت آمیز محافظه کاران در انتخابات می انجامد، در بسیاری از کشورها و از جمله در ایران به مسالمت ختم نخواهد شد. (اصلا تغییر در ایران ممکن هست که بخواهیم به نوع مسالمت آمیزش فکر کنیم؟!)
اساساً چرا چنین ناآرامی های اجتماعی و اعتراضاتی رخ خواهد داد؟ علت اصلیاش سکندری خوردن اقتصادی و ناتوانی حکومت در جمع و جور کردن عواقب آن روی لایههای پایینی و حاشیه نشینان شهری است. زمین خوردن واحدهای اقتصادی کوچک و بزرگ در یک روند دومینویی طولانی و گسترده، به موج فزایندهای از بیکاری دستمزدبگیران منجر شده که تداوم خواهد داشت و نظام تامینی و حمایتی حکومت ایران نیز در حمایت از بیکار شدگان ناتوان است. نتیجه محتوم آن براورده نشدن مطالبات اولیه معیشتی و به دنبال آن نارضایتی از حکومت خواهد بود. این روزهاو در ابتدای این مسیر نیز دستگاه حمایتی از پیشبرد یک برنامه منسجم حتی در روی کاغذ ناتوان بوده و پاسخگویی به بیکاران رسمی دچار نارسایی است. هرچند بسیاری از کشورها دچار این نارساییها هستند، اما مساله این است که آیا در هنگام افزایش فشارهای مطالبات درنقطه پیک بیکاری، بنیه اقتصادی واقعی کشورها و نظم اداری آنها قابلیت پاسخگویی دارد یا نه. بعید است بتوانیم کارشناسی را در خارج از دستگاه حکومت پیدا کنیم که در زمینه میزان آمادگی برای این پاسخگویی خوشبین باشد.
نقطه داغ این مشکل، همان است که کارشناسان صندوق روی آن انگشت گذاشتهاند: “فساد گسترده و عدم شفافیت” که حکومت ایران در آن کارنامهء قابل دفاعی ندارد. آنچه در سال های اخیر در دستگاه هزار توی حکومت رخ داده و مردم از آن باخبر شده اند، حکومت اسلامی را به عنوان یکی از پر فسادترین حکومت های جهان و سراپا فاسد نمایانده است. این یک احساس واقعی بوده و بر داده های اجتماعی واقعی استوار است . اصلاً مفهوم شاخص درک فساد (Corruptions Perception Index-CPI) همین احساس وجود فساد حکومتی در ذهن جامعه است (حجم واقعی فساد را به علت ماهیت پنهان آن نمی توان اندازه گرفت). فعلاً، و بر اساس آخرین دادههای سازمان بین المللی شفافیت، اندازهء این شاخص برای ایران 26 است که معنای «پر فساد» دارد و ایران را بین 180 کشور در رده 146 قرار می دهد. نکته این است که این احساس جمعی از وجود فساد به عنوان کاتالیزور تبدیل مطالبه به شورش علیه حکومت عمل می کند. آتش افروز بودن احساسات ابراز شده مردم در تظاهرات سال های اخیر، به علت همین احساس سرشار بودن حکومت از فساد و ناراستی و شفاف نبودن است.
مانند همیشه باید به سران حکومت هشدار داد در موقعیت نامناسب و خطرخیزی قرار دارند و کشور را نیز همراه خود آسیب پذیر کرده اند. این روزها حکومت با این پرسش روبرو بودهاست که برای جبران فساد موسسات کلاهبرداری که زیرچشم و گوشش سالها کلاهبرداری کرده اند چند میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی برداشت کرده است ولی در مورد استفاده از منابع این صندوق برای جبران خسارات اقتصادی شیوع کرونا دست دست کرده و میکند. این تلقی ها، اینکه حکومت اجازه میدهد میلیاردها دلار صرف هزینههایی شود که ملت علاقهای به آنها ندارد، پتانسیل اعتراض منتهی به خشونت را افزایش میدهد. دلمشغولی حکومت به اینکه جامعه صورتحساب مطالبات خود و ناکارایی و فساد حکومت را به درخانه حسن روحانی میفرستد تصور خطایی است. جامعه بر اساس برنامه ریزی دستگاههای تبلیغاتی کودن حکومت عمل نمیکند؛ روش خودش را قبلا نشان داده است!
چند روز پیش آلنبودیو روشنفکر فرانسوی که قطب برخی روشنفکران ایرانی هم هست پیشنهاد ابلهانه درخور تعمقی داده بود: چون دولت میگوید در خانه بمانید و بیخانمانهای فرانسه خانهای ندارند، بروند بریزند این هتلهای لوکس را به عنوان خانه اشغال کنند. البته متناسب با سایر روشنفکرها و جنبشهای فرانسه بود؛ متناسب و واقعبینانه بود،چون روشنفکری فرانسوی نمیتواند نظام سیاسی و اجتماعی جوامع غربی را یکسره نفی کند و خواهان براندازی آن شود زیرا برایش بدیلی هنوز نیاورده و از اشغال هتل آنطرفتر نمیرود ؛ و مانند «جنبش جلیقه زردها» ابلهانه بود ، چون نیروی تحولآور را بیخانمان ها و لمپنها در نظر می گیرد. در ایران، البته کسی به حرف روشنفکرها گوش نمی کند ولی به تسخیر هتلها هم بسنده نمی کند! در ایران، معمولا سیل که می آید همه چیز را با خود می برد!
شنبه 30 فروردین 1399