تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
تنها پيام خامنهای!
ابوالفضل محققی
سخنرانی و دیدار آقای خامنهای با دانشجویان به اصطلاح "جوانان حزب الهی" جواب بر تمام عملکردهائی بود که در این ماههای پایانی سال 98 ارگانهای اجرائی و خود شخص خامنهای با وقاحت تمام انجام دادند بدون آن که پاسخگوی کسی باشند.
شاید هیچگاه حکومت اسلامی چنین آشکار آن گونه که در ماههای اخیر رخت از تن کشیده و در میانه میدان ماهیت خود را به نمایش نهاده است قبا از تن نکشیده بود. دنبال کردن سلسله حوادث این ماهها و نحوه برخورد آشکار رهبری و دستگاه ظلمه او تنها یک پیام دارد. سرکوب، و اطاعت از ولی فقیه "اگر در خانه کس است یک حرف بس است. " و این حراف کسی جز خود شخص خامنهای و به اصطلاح انقلابی نستوه نیست که وظیفه یک کاسه کردن دولت و حکومت و افسر کردن بیت رهبری در هماهنگی با سپاه پاسداران بعنوان بازوی آهنی و سرکوب را بر عهده دارد. با لشگری از جوانان عمدتا فرصت طلب نان به نرخ روز خور حزب الهی پرورش یافته زیر دست بال دستگاه حاکمه.
جوانانی که باید به قول رهبر "پای کار" آقا در ادامه دادن راههای پر پیچ و خم و دشواری باشند که ولی فقیه در قالب مبارزه با دشمن و معاندان نظام و تضعیف کنندگان ولایت فقیه پیش میبرد. حزب الهیهای آتش به اختیاری که مهم ترین وظیفه آنها "تلاش برای گسترش جبهه انقلاب، خط و نشان کشیدن برای مخالفان نظام و کسانی که شائبه بر نهادهای مجموعه زیر نظر رهبری میبندند.
آتش به اختیارانی که" نباید کوچکترین تردیدی، کوچکترین مماشاتی با "تردید افکنان در مبانی انقلاب " بخوان اصل ولات فقیه" داشته باشند. "حزب الهیهای جوانی که باید جای حزب الهیهای پیر شده، پوست انداخته و برخی هم مسئله دار شده را بگیرند.
در این سخن رانی و لشگر کشی آشکار که پیام اصلی آن بر خورد قاطع با تردید افکنان در مبانی انقلاب است، میتوان دلیل دخالت آشکار خامنهای درتمامی امور مجلس، دادگاهها ودستگاه اجرائی دولت را دید. جواب برخوردهای خشن و بیمحابای دستگاههای امنیتی و سپاه را در بر خورد با اعتراضات آبان ماه و آن کشتار بی رحمانه جوانان را در یافت. کشتاری که تا امروز حتی آمار کشته شدگان آن داده نشده.
در آخرین موضع گیری وزیر کشوراووقیحانه دستگاه اجرائی خود را بری از هر گونه تیراندازی و سرکوب اعلام کرده است. وزیری که چندی قبل به تمسخردر پاسخ به نماینده استان البرز در ارتباط با کشته شدگان آبان ماه و این که چرا تمام شلیکها بر سرمعترضین بوده گفت "خب شلیک به پا هم انجام شده"
جواب فعال تر شدن ارگانهای امنیتی در دستگیر کردن هر معترض به حکومت و احکام سنگین دادگاههای فرمایشی رادرک کرد. دریافت که با پشتیبانی چه کسی و چه نهاد هائی رد صلاحیتهای کاندیداهای مجلس صورت گرفته. حتی کاندیدائی مانند مطهری که پدرش بخشی از تن خمینی بود. و خود در حلقه مدافعان نظام، تنها با این دلیل که با ادامه غیر قانونی حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد که صرفا ناشی از کینه رهبراست مخالفت میکرد وحاضر به پس گرفتن حرف خود که مخالف نظر رهبر بودنمی شودو حذف میگردد. " مردم چکارهاند!
میتوان دریافت چرائی و بی باکی بی شرمانه دردادن جزای بسیت ویکماه زندان به محمود صادقی نمایندهای که شهامت سئوال کردن داشت و بر سر ایمان خود نسبت به انتخاب کنندگانش میلرزید. نمایندهای که هنوز رخت نمایندگی از تن نکشیده حکم قاضیان حکومتی بر او جاری میگردد.
میتوان دلیل بی مسئولیتی در ساقط کردن هواپیمای اوکرائنی را زیر لوای مبارزه وانتقام گیری از کشته شدن سلیمانی، همراه با دروغ گوئی و سپس عدم پاسخ گوئی نسبت به خانوادهها ودولتها را دریافت.
برخورد به غایت خشن و جنایتکارانه و غیر مسولانه در مقابل کشتن ۳۰ افغان بی آن که زیر بار قبول عمل انجام داده شده بروند.
تمامی این بی پروائیها و به سیم آخر زدن و رو باز بازی کردنها و حمایت کردن از مشتی دزد، فاسد، متملق حلقه زده بر دور رهبری خبر از احوال رژیمی میدهد که مقبولیت در بین مردم از دست داده و رهبر پیرشده، گرفتار در پوست شیرآن بیمناک از دشمن و متوهم در ولایت خود بر جهان اسلام البته با اندکی تخفیف جهان شیعه است. رهبری خشمگین از سر نوشت انقلاب که روزی با رای نود وچند در صدی مردم روی کار آمد وامروز حامیان آن در اقلیت قرار گرفتهاند.
انقلابی که یال و کوپال مردمی از دست داده وکارد به استخوان همان مردم و جوانانی رسیده است که خود یا پدرانشان انقلاب کردند.
ترس ازقدرت همین کارد به استخوان رسیدهها و طوفانهای در راه است که خامنهای دیگر نه از موضع قدرت بلکه از موضع ضعف، موضع کسی که در گوشه میدان گیر کرده چنین بی پرده از سر کوب شبهه افکنان و تردید کنندگان درمبانی انقلاب سخن میگوید و تهدید میکند.
ولی فقیه ودار دسته او به خوبی میدانند که چه دره عمیقی بین حکومت ومردم بوجود آمده و دیگر و جاهتی در میان مردم بخصوص نسل جدید ندارند. لذا آنچه که دور وبراومانده همین دزدان میلیاردی مانند قالی بافها، حجازیها، وفاسدانی از جنس خانواده لاریجانیها جنتیها واصحاب ظلمهای است که در قالب فرماندهان سپاه دور دستگاه حاکمه حلقه زدهاند واز هیچ کار نادرستی ابا ندارند. همراه با جوانان بر آمده از دل مساجد و مراگز بسیج، دانشجویان سهمیهای که نام "دانشجویان حزب الهی" را یدک میکشند و امروز باید "پا کار" رهبر باشند.
https://news.gooya.com/2020/05/post-38740.php