تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 16 تیر ماه 1399 ـ  6 ماه ژوئیه 2020

جوانان و زمامداران جانی و بیمار

الاهه بقراط

اگر هر نسل را آنگونه که در جمعیت‌شناسی محاسبه می‌شود 15 تا 20 سال در نظر بگیریم، امروز دست‌کم سه تا چهار نسل جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند که در زمان وقوع سانحه‌ی فجیع جمهوری اسلامی جوان و یا کودک بوده‌اند و یا اینکه اساسا در این نظام به دنیا آمده و رشد کرده‌اند.ا

نسلی که در هدایت انقلاب و سپس حمایت از جمهوری اسلامی نقش فعال داشت، یعنی نسل جوان و میانسال دهه سی و چهل خورشیدی یا از بین رفته و یا در حال از بین رفتن است؛انسل جوان حاضر در انقلاب 57، اعم از موافق یا مخالف آن، در حال گذراندن یک تا حداکثر دو دهه‌ است که می‌تواند نقشی در سرنوشت ایران داشته باشد.ا

بیشترین جمعیت ایران امروز اما، که اکثریت مخالف و اقلیت موافق جمهوری اسلامی را حتی بنا به اعتراف منابع خود رژیم تشکیل می‌دهند، دو تا سه نسلی هستند که در چهل سال گذشته به دنیا آمده و در همین نظام رشد کرده‌اند. امروز و فردای نه چندان دور ایران در دست آنهاست.ا

تاریخچه کوتاه جمهوری اسلامی پر از تنش و آشوب در داخل و خارج است. این نظام از آغاز با مخالفت‌های جدی روبرو شد و برخلاف برخی نظام‌های مشابه که پس از مدتی هم حکومت و هم جامعه به آرامش و ثبات نسبی دست یافتند تا بعدها بحران‌های دیگری آنها را به جان هم بیندازد (مانند اتحاد شوروی و بلوک شرق)، در ایران اما هرگز این تقابل به آرامش و ثبات تبدیل نشد. دلیل‌اش نه در توطئه‌های «دشمن خارجی» بلکه در ذات پلید و فاسد و واپسمانده جمهوری اسلامیست که فرزند ناخلف آخرین دو دهه‌ی قرن بیستم بود و در برابر جامعه‌‌ی جوان قرن بیست و یکمی حتی اگر تمامی جوانان حزب‌اللهی‌اش را هم به  میدان بیاورد، باز هم نخواهد توانست به نیازمندی‌های آنها پاسخ مناسب بدهد چرا که مغز این جوانان حزب‌اللهی نیز در خودبرتربینی و توسعه‌طلبی بیمارگونه‌ به فسیل و سنگواره تبدیل شده؛ تنها تفاوت این خواهد بود که بجای آنهایی که تا کنون حکم اعدام برای مخالفان صادر می‌کردند و حالا پیر و ازکارافتاده شده‌اند، نسل دیگری از تباهکاران پرورش یافته در جمهوری اسلامی کیفرخواست‌های آزادی و احکام اعدام را امضا می‌کند!ا

مشکل جمهوری اسلامی اما بر سر سن و سال و فرسودگی فیزیکی زمامدارانش  نیست. بر سر ذهنیات بیمارگونه‌ و جنایتکارانه‌‌ی افرادیست که نه به فکر آزادی و آبادی و رفاه همگانی در این جهان بلکه درست همانطور که در ایران، هم 1400 سال پیش و هم 40 سال پیش به آن عمل کردند، متوجه غارت و تخریب و تصاحب و سلطه‌ی جهان است! این ذهنیت، دینی و مذهبی نیست! روانی و بیمار است! علی خامنه‌ای بیمار است! همانگونه که استالین و رفقایش و هیتلر و یارانش بیمار بودند! ذهنیت چنین زمامدارانی که خودشیفتگی و نفرت از «دیگری» و هر‌آنچه غیرخودیست، شخصیت آنها را شکل می‌دهد مشابه پروفایل جنایتکاران است! در جرم‌شناسی و پلیس علمی بطور مفصل به این مباحث پرداخته می‌شود. بیهوده نیست که اگر عمر چنین زمامدارانی قد دهد، سر از دادگاه‌های کیفری در می‌آورند!ا

حالا این ذهنیت بیمار و جانی از هراس شکل گرفتن دوباره اعتراضات سراسری، باز به فکر جنایتی دیگر با تأیید حکم اعدام سه جوان، امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی، از نسلی است که جز جمهوری اسلامی ندیده‌اند! تا این ذهنیت روانی و بیمار بر ایران حاکم است، این چرخه‌ی خونین متوقف نخواهد شد.ا

شنبه 7 تیر 1399 برابر با 27 ژوئن 2020

https://kayhan.london/fa/?p=201371

بازگشت به خانه