تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 13 امرداد ماه 1399 ـ  3 ماه اگوست 2020

نکته ای برایِ تصحیحِ «شیعیگریِ» کسروی

م. رضایی تازیک

       کسروی در کتاب «شیعیگری» (که نخستین بار در بهمن ماه 1322 خورشیدی انتشار یافته) به نقد دو خاورشناس به نام های «مسیو ماربین آلمانی» و «جوزف فرانسوی» پرداخته؛ به این دلیل که آنها در نوشته هایشان - که به صورت کتابی با نام «سیاست  [السیاسة] الحسینیه» در سال 1328 هجری قمری (1288 خورشیدی) در تبریز و تهران و ... منتشر شده بوده ـ از شیعه و بویژه مراسم عزاداری پشتیبانی و تمجید کرده اند (شیعیگری، به کوشش محمد امینی، چاپ نخست، شرکت کتاب، لس آنجلس، 1390، صص. 197-183). و این در حالی است که خاورشناسانی به این نام ها به احتمال فراوان وجود خارجی نداشته اند و آنچه که محمد امینی در پانویس «شیعیگری» (ص. 183، پانویس 3) پیرامون این دو خاورشناس نوشته است، فاقد منبع و، در نتيحه، نادرست است.

       محمد امینی در پانویس «شیعیگری» پیرامون «مسیو ماربین آلمانی» و «جوزف فرانسویِ» نامبرده از سوی کسروی نوشته است: «ژوزف و ماربین جایگاه ویژه ای در میان پژوهشگران غیر مسلمانی که در پیرامون شیعگیری و تاریخ دین در ایران داوری کرده اند، نمی دارند. کسروی برگردان بخشی از نوشته های ماربین آلمانی را که در کتاب ‹سیاست الحسینیّه و رولیسیون کبیر›  در سال 1288 خورشیدی در تبریز چاپ شده و بخشی از آن در شمارهء 17 سال 28 [1328 هجری قمری] آمده، دیده و به آن پرداخته.» (همان، ص 183، پانویس 3).

       با این پیش گزاره که چنین خاورشناسانی وجود دارند جستجو برای پی بردن به نام کامل این دو نویسندهء فرنگی ـ و دست یابی به نوشته های آنان به زبان اصلی - را آغازیدم؛ اما راه به جایی نبردم تا اینکه در اینترنت به نوشتاری بی نام و نشان با عنوان «سیاست الحسینیه یا رولیسیون کبیر»  برخوردم؛ نوشتاری که در تارنمای «دانشنامهء تخصصی امام حسین (ع)» منتشر شده است و حاوی نکات بسیار روشنگرانه ای ست.

       جان سخن این نوشتار این است که نویسنده ای به نام  «مسیو ماربین آلمانی» به احتمال فراوان وجود نداشته است و نویسندهء اصلی این کتاب جلال الدین حسینی کاشانی، نامدار به موید الاسلام، است که صاحب امتیاز روزنامهء «حبل المتین» کلکته بوده است. با مطالعهء «سیاست [السیاسة] الحسینیه» (که نسخه ای از آن را از طريق کتابخانهء ملی به دست آوردم) به این نتیجه رسیدم که تمام استدلالات نوشتار نامبرده را می توان تایید کرد. برای وفاداری به «دانش» و کوشندگان این راه تمام نوشتار نامبرده را در ادامه می آورم و داوری را به خوانندگان می سپارم.

       پیش از این اما باید نکته ای را پیرامون «سیاست [السیاسة] الحسینیه» یادآور شوم که در نوشتار اينترنتیِ نامبرده به گویایی تمام نیامده است؛ و آن خوانشی معاصر و سیاسی و انقلابی از واقعهء کربلا است:

       نویسنده بارها واژگانی همچون «رولیسیون»، «سیاست»، «اِلِکشِن» و یک بار واژه «اکثریت آراء» را به کار برده و، در بحبوحهء انقلاب مشروطه، تبار سلاطین قارجار را با خلفای بنی امیه  ـ که حسین علیه آنان انقلابی عمل کرده ـ یکی گرفته است:

       - حسین «در عصر خود اول شخص سیاسی بوده» (مسیو ماربین آلمانی، رولیسیون بزرگ یا سیاست الحسینیه، از انتشارات شرکت کتاب فروشی رضوان، تبریز، چاپخانه شرکت رضایی، بی تاریخ، ص. 4)،

       - و دیده است که «از بعد علی، جانشینی به وضع ‹اِلِکشِن› [انتخابی] موقوف گردید[ه]» و بنی امیه با آن «سلطنت مطلقه» می رود که «عقیدهء مسلمان را بدین جدش متزعزع سازد» (همان، ص 10)        - و این چنین است که [حسین] «مصمم [به] انداختن ‹رولیسیون› در اسلام بر خلاف بنی امیه» می شود (همان، ص 11). خیال [آرمانِ] عالی او هم چیزی جز «احیای دین جدش و قوانین اسلام» نبوده است. (همان، ص. 12).

       - و حسین گفته است که «خداوند جماعتی را برانگیزد که ... قبور ما را زیارت کنند و بر مصائب ما ندبه نمایند و دمار از روزگار دشمنان آل محمد برآورند» (همان، صص. 17-18).

       - دشمنان آل محمد هم می تواند سلاطین قاجار باشند: «چنانچه مشهور است سلسلهء قاجاریه سلاطین ایران [تبارشان به] بنی امیه [می رسد] ولی خودشان منکر این شهرت بوده و تبری می جویند.» (همان، ص. 27).

***

در ادامه، نوشتار مربوط به کتاب «سیاست الحسینیه یا رولیسیون کبیر» به طور کامل می آید.

مهدی رضائی تازيک

***

سیاست الحسینیه یا رولیسیون کبیر

منبع: ويکی حسين. دات کام

       کتابی است مشتمل‌بر مقالاتی‌ درباره‌ء عظمت‌ سیاست ‌امر شهادت ‌امام‌حسین‌(ع‌) و نفوذ این ‌امر خطیر در میان ‌ملل‌ مختلف ‌و اثبات‌ عظمت‌ و اهمیت ‌آن‌که توسط ماربین آلمانی نوشته شده است.

 

درباره‌ء کتاب
       اثر فوق شامل دو مقاله است: «رولیسیون [انقلاب] بزرگ یا سیاسة [السّیاسة] الحسینیة» و «ترقیات محیرالعقول فرقهٔ شیعه». نویسندهٔ مقالهٔ نخست، ماربین آلمانی، و نویسندهٔ مقالهٔ دوم، ژوزف فرانسوی، معرفی شده‌اند و در این کتاب ‌شناسی، مقالهٔ اول (ص 16-45)، مورد نظر ماست. این دو مقاله، نخست در مجلهٔ حبل المتین، چاپ کلکته (سال هفدهم، شمارهٔ 28، 19 محرم 1328) منتشر شد. مدیر مجله، سید جلال الدین حسینی کاشانی، معروف به مؤیدالاسلام، از نزدیکان سید جمال الدین اسدآبادی، بود که با انتشار این مجله در بیداری مردم و برقراری مشروطیت در ایران نقشی مهم داشت. مقالهٔ ماربین به عربی و اردو و ترکی ترجمه و بارها به صورت کتابی مستقل چاپ شد و حتی به تقلید از آن، چند کتاب ذیل عنوان السیاسة الحسینیه تألیف گردید (الذریعة، ج 12، ص 271-272؛ معجم ما كتب عن الرسول و اهل البيت، ج 7، ص 342-343؛ احمد منزوی، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، تهران، مؤسسهٔ فرهنگی منطقه‌ای، 1353، ج 6، ص 4490؛ سید علی شرف الدین موسوی، معجم کتب و مؤلفين حیات و قیام امام حسین (ع)، چاپ اوّل: پاکستان، دارالثقافة الاسلامیة، 1422، ص 164؛ محمّد حیدری قاسمی، کتاب‌شناسی عاشورا، چاپ اول: تهران، انتشارات اطلاعات، 1378، ص 151).
       السّیاسة الحسینیة چند ماه پس از انتشار آن در حبل المتین، در همان سال 1328 قمری، در تهران و تبریز به صورت مستقل منتشر شد. این اثر شامل گزارشی کوتاه است از آنچه پس از درگذشت پیامبر خدا -ص- رخ داد؛ از عملکرد معاویه و امویان، تا قیام امام حسین -ع- و پیامدهای آن و عزاداری‌ هایی که امروزه رایج است. دو مطلب مهم و جدید در این اثر ملاحظه می‌شود: نخست برداشت سیاسی از قیام سیدالشهدا و اینکه آن حضرت نه شخصیتی منفعل، که قهرمان آزادگی و انقلاب و مبارزه علیه ظلم بود و با تدابیری عجیب، طرح انقلابی بزرگ درافکند. این برداشت سیاسی، که از همان عنوان کتاب آشکار است، در کتاب‌های گذشتگان برجسته نبوده و کتاب حاضر را شاید بتوان نخستین اثر در این موضوع دانست.
       نکتهٔ دوم اینکه نویسنده می‌گوید امام حسین نه به قصد امامت، و نه با علم به شهادت، بلکه فراتر از آن، به قصد شهادت قیام کرد تا با ریخته شدن خونش و اثبات مظلومیت اش، انقلابی ایجاد کند و بنی‌امیه را رسوا سازد: «حسین عالماً و عامداً برای آن خیال [آرمان] عالی که در سر داشت، تن به مرگ داد و پیش‌قدمی [پیشقدم] برای کشته شدن خود در انداختن رولیسیون در اسلام گردید» (ص 23). چنین مطلبی نیز، به شرحی که نویسندهٔ این کتاب‌شناسی در کتاب عاشوراشناسی گفته است، در آثار گذشتگان گفته نشده است.
       این کتاب مورد عنایت روحانیت واقع شد؛ از آن رو که تفسیری انقلابی از قیام امام حسین ارائه کرده بود و این تفسیر با مقتضیات زمان، که دورهٔ انقلاب علیه استعمار و استبداد بود، سازگاری داشت. مضافاً اینکه نویسندهٔ آن از فیلسوفان و مورّخان بزرگ آلمان معرفی شده بود. آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب شهید آگاه، ذیل عنوان «تحقیق دربارهٔ کتاب السّیاسة الحسینیه»، می‌نویسد: «اساس آن با آراء و عقاید علماء بزرگ شیعه و متفکران عالی‌قدر، و تواریخ و اخبار و احادیث بسیار نزدیک، بلکه موافق است و بالنسبه به آثار خاورشناسان دیگر با ارزش و قابل توجه است. لذا شخصیت‌هایی... مانند آیت الله علامهٔ مجاهد سید شرف الدین و آیت الله صدر -اعلی الله فی الفردوس مقامهما- این کتاب را از لحاظ اینکه اصول مطالبش در موضوع قیام موافق با مبانی مذهب تشیع و مستفاد از احادیث و تواریخ معتبره است، پسندیده‌اند و نویسندهٔ آن را به عنوان حکیم آلمان و فیلسوف مستشرقین یاد کرده‌اند.... ارزش دیگر، که این کتاب دارد، این است که از قیام امام -علیه‌السلام- به همان مفهومی که در بین شیعه داراست، و از مراسمی که به عنوان عزاداری آن امام مظلوم –علیه‌السلام- برگزار می‌شود، دفاع کرده و قیام مقدس حسین -ع- را از قیام‌های دیگر، مانند قیام یحیی و عیسی -علی نبینا و آله و علیهما السلام– بالاتر شمرده است» (ص 413-414).
       بنابراین کتاب حاضر به دو لحاظ بسیار مهم است: یکی به لحاظ محتوا که تفسیری سیاسی و انقلابی از قیام سیدالشهدا به دست داد، و دیگری به لحاظ تأثیرگذاری که تا چند کشور را درنوردید و مقبول بسیاری افتاد. با عنایت به همین مطلب است که نویسندهٔ کتاب شهید جاوید، بخشی از کتابش را به نقد بخشی از این اثر که امام حسین قصد شهادت داشت، اختصاص داده است (ص 316-326).
       اما چنین می‌نماید که این کتاب، مجعول است و اساساً فردی به نام ماربین وجود خارجی نداشته. مؤید الاسلام، که اثر مزبور را نخست در حبل المتین منتشر کرد، نام نویسنده‌اش را «موسیو ماربین آلمانی» نوشته و این اثر را فصلی از کتاب سیاست اسلامیهٔ او معرفی کرده است. وی دربارهٔ ماربین فقط این توضیح را آورده است: «فیلسوفی معروف و حکیمی مشهور و واقف‌ترین فرنگیان به سیاست اسلامی و از مورّخین بزرگ به شمار است» (ص 16) و دربارهٔ ترجمهٔ کتاب و چگونگی دست یافتن به آن نوشته است: «یکی از اسلام‌خواهان ترجمهٔ آن فصل را برای ادارهٔ ما دفتر [مجله] فرستاده» (ص 16).


مجعول بودن کتاب

       چند قرینه و بیّنه برای مجعول بودن این کتاب وجود دارد:

       1. اساساً ماربین نام نیست، بلکه مارتین و مارتن و مارتی و مارینی و ماریتی و مارتینی و مارتینث نام است. موسیو نیز به مردان فرانسوی می‌گویند. مردان آلمانی را هِر می‌خوانند.

       2. اگر ماربین نام کوچک کسی است، نام خانوادگی او چیست؟ و اگر نام خانوادگی فردی است، نام کوچکش چیست؟ چرا نام کامل او ذکر نشده است؟

       3. مشخصات فردی با نام ماربین یا مانند آن، که فیلسوف یا مورّخ آلمانی باشد و کتابی با عنوان سیاست اسلامیه یا مانند آن داشته باشد، در کتاب‌ها یافت نشد. این نویسنده با رجوع به ده‌ها کتاب، از جمله آثار ذیل، به مشخصات چنین فردی دست نیافت: فرهنگ خاورشناسان، از ابوالقاسم سحاب؛ موسوعة المستشرقین، از عبدالرحمان بدوی؛ فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرق زمین، از نصرالله نیک‌بین؛ کتاب‌شناسی خاورشناسان، از گروه مؤلفان و مترجمان مؤسسهٔ مطالعات و تحقیقات فرهنگی؛ شرق‌شناسی و اسلام‌شناسی غربیان، از محمّد حسن زمانی؛ المستشرقون، از نجیب عقیقی.

       4. نه در حبل المتین و نه در چاپ‌های مستقل السیاسة الحسینیة، هیچ اشاره‌ای به مشخصات کتاب ‌شناختی سیاست اسلامیه (محل نشر و ناشر و تاریخ نشر)، نشده است. کجاست نسخه‌ای از این کتاب و محل نشر آن؟

       5. به نام مترجم تصریح نشده و فقط گفته شده که وی «یکی از اسلام خواهان» است. حال اینکه هیچ انگیزه‌ای برای پنهان نگاه داشتن نام او وجود نداشت.

       6. به لحاظ سبک ‌شناختی، نثر کتاب بوی ترجمه نمی‌دهد؛ حال اینکه ترجمه‌های آن دوره بیشتر تحت‌اللفظی بود و بوی ترجمه از آنها استشمام می‌شد. فراتر از این، نثر کتاب عین نشر تألیفی دورهٔ مشروطه است.

       7. محتوای کتاب نه تنها هیچ شباهتی به آثار خاورشناسان ندارد، بلکه پیداست که به قلم یک نویسندهٔ متصلب شیعی است. نویسنده با لحنی بسیار تبلیغی، به تحسین اسلام و ترجیح آن بر دیگر ادیان و تنقیص مسیحیت و تمدن جدید پرداخته و حتی از تحسین عزاداری و تشویق به آن و فایده‌های مترتّب بر آن خودداری نکرده است.
       نکته‌ای که باقی می‌ماند، این است که این اثر پرداختهٔ کیست و چه کسی آن را برساخته و به فردی به نام ماربین نسبت داده است؟ رازگشایی از این موضوع، منوط به این است که بدانیم چه کسی این اثر را به نام ترجمه، تألیف کرده است. خواندیم که مدیر حبل المتین گفته بود که این اثر را یکی از اسلام ‌خواهان ترجمه کرده و برای دفتر مجله فرستاده است. اما در نسخه‌ای چاپی از السّیاسة الحسینیه، نام مترجم آن، سید جلال الدّین حسینی کاشانی (مؤیدالاسلام)، یعنی همان مدیر حبل المتین، درج شده است (معجم ما کتب عن الرّسول و اهل البیت، ج 7، ص 343؛ فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج 6، ص 4490؛ معجم کتب و مؤلفین حیات و قیام امام حسین (ع)، ص 164؛ کتاب‌شناسی عاشورا، ص 151). اگر این قول قابل اعتماد باشد، یعنی کسی از طریقی صحیح شنیده باشد که مترجم این کتاب مؤیدالاسلام است، بنابراین او در واقع مؤلف آن است. اضافه کنیم که شرح حال مؤیدالاسلام در منابعی چند آمده است، ولی در هیچ جا گفته نشده که وی آلمانی می‌دانست. از جمله رجوع شود به: شرح حال رجال ایران، ذیل عنوان «جلال‌الدین»؛ دایرةالمعارف تشیع، ذیل مدخل «حسینی کلهری کاشانی»؛ فرهنگ آثار ایرانی- اسلامی، ذیل مدخل «حبل المتین کلکته»؛ دانشنامهٔ جهان اسلام، ذیل مدخل «حبل المتین» ؛ دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی، ذیل مدخل «حبل المتین».
       انگیزهٔ نسبت دادن چنین کتابی به دانشمندی خارجی روشن است. نویسندهٔ کتاب قصد آن داشته است تا متجددان بی‌اعتنا به دین را که فریفتهٔ خارجی‌ها هستند، به دین علاقه‌مند کند. در مقدمه‌ای هم که مدیر حبل المتین بر این رساله نوشته، از ضرورت توجه متجددان به دین سخن گفته است. حاصل اینکه پردازندهٔ این کتاب به مقصود خود رسید و کتابش مقبول بسیاری افتاد و تفسیر سیاسی و انقلابی او از قیام امام حسین -ع- دامن‌گستر شد. اگر این اثر به نام ماربین نبود، اکنون نامی از آن در میان نبود.

بازگشت به خانه