تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 10 شهريور ماه 1399 ـ  31 ماه اگوست 2020

قاجاریزه شدن حکمرانی

مجید محمدی

          بوق‌های دولتی رژيم اسلامی به طور معمول گزارش‌هایی با نگرش مثبت و حتی احساساتی در مورد دوران قاجار منتشر می‌کنند، در حالی که بنا به روال کار آن‌ها هیچ نکته‌ مثبتی در دوران پهلوی مشاهده نکرده‌اند و دوران مدرنیزاسیون ایران را دوران فساد و تباهی و وابستگی و فقر معرفی می‌کنند. گزارش‌هایی از سنخ مهمانی‌های زنانه در دوران قاجار، عزاداری عاشورا در این دوره، هنر و عتیقه‌جات دوران قاجار، سبک نگارشی ناصرالدین شاه، آزادی زنان در دوران قاجار (در حالی که زیر پوشیه و در اندرونی بودند همراه با دیگر همسران شوهرانشان)، بازرگانان این دوره، تاسیسات ساخته شده در دوران قاجار (بالاخص تکیه‌ها) و مراسم این دوره در این بوق‌ها کم نیست. این گزارش‌ها عموما با نوعی نوستالژی (غم غربت) همراه‌اند. در حالی که گزارش‌های مربوط به دوره‌ پهلوی همه نگرش منفی به این دوره دارند.

 

چرا نوستالژی قاجار؟

          روحانیت شیعه از حکومت پهلوی به هفت دلیل متنفر بود: آزادی‌های زنانT از جمله بیرون آمدن از اندرونی، حجاب اختیاری و تحصیل و برخی حقوق خانواده برای آن‌ها، مدارا با اقلیت‌های دینی مثل بهائیان، یهودیان و مسیحیان، اصلاحات ارضی که به معیشت روحانیون در روستاها از مجرای مقرری خان‌ها و زمینداران آسیب می‌رساند، سکولاریزه کردن دستگاه قضایی و آموزش و پرورش که پایان حاکمیت روحانیت بر این دو بخش بود، باز کردن دروازه‌های کشور به روی غرب و محصولات غربی در دوران محمد رضا شاه پهلوی، تاسیس رادیو و تلویزیون که دکان منبر و موعظه را به تدریج بی‌رونق کرد، و مقرر کردن سربازی برای طلاب. اما روحانیون شیعه با روال‌ دوران قاجار علی‌رغم فساد و ناشایستگی و انحطاط آن مشکلی نداشتند چون قاجاریه در عرصه عمومی روحانیون و آموزه‌ها و کسب و کار آن‌ها را محدود نمی‌کردند. از این جهت اسلامگرایان شیعه‌ حاکم بر کشور از سال ۱۳۵۷ در حوزه‌هایی که نمی‌خواستند به دستورالعمل‌های حکومت‌های مارکسیستی و فاشیستی عمل کنند (درحوزه‌های امنیتی و تبلیغاتی و سیاست خارجی چنین می‌کردند) به دوران قاجار رجوع کرده‌اند. در واقع وقتی مقامات از مدل ایرانی-اسلامی سخن می‌گویند، انگاره‌هایشان را از دوران قاجار می‌گیرند. حکومت دینی به جد به دنبال پاک کردن دوران پهلوی از تاریخ معاصر ایران بوده است. در این نوشته به برخی از این موارد اشاره می‌کنم.

 

راهزنان در مقام سیاسی- امنیتی و نظامی

          اگر در زمان قاجار راهزنانی اندک مثل حسین کاشی را به مقام نائب الحکومه ارتقا می‌دادند تا دست از راهزنی بردارند (که برنمی‌داشتند) در رژيم اسلامی ده‌ها هزار از اراذل و اوباش و لات‌ها توسط روحانیون به مقام نظامی و سیاسی گمارده شدند تا تحول معنوی پیدا کرده و نمازخوان شوند که شدند اما به نمازخوان‌های دزدی تبدیل شدند که به مال، جان و ناموس مردم رحم نکردند و هر لحظه آماده سرکوب مردم کوچه و بازار بودند. آن‌ها پس از خواندن نماز شکنجه می‌کنند و سر می‌برند، در عین شرکت در مراسم عاشورا و گریه کردن برای فرزندان حسین اسید هم می‌پاشند، و پس از شرکت در مراسم دعای کمیل، قطعه قطعه می‌کنند و در چاه انداخته و می‌کشند.

 

حق کمیسیون دادن از منابع کشور

          اگر شاهان قاجار برای واگذاری هر پست حکومتی و واگذاری اموال و امور دولتی کمیسیون می‌گرفتند (حتی از خویشان خود) خامنه‌ای این مدل را به نحوه‌ اداره‌ کشور تبدیل کرد به گونه‌ای که او شرکت‌ها و کارخانه‌هایی را که در اختیار حکومت است، در ازای مبلغی خاص که به دفترش ارسال می‌شود، واگذار می‌کند. به عنوان نمونه محمد مخبر، مدیر ستاد اجرای فرمان امام در سال 1397 تعهد داشت که ماهانه هزار میلیارد تومان به حساب بیت واریز کند یا بنیاد مستضعفان در همین دامنه به بیت پرداخت می‌کند. او به کمیسیون گرفتن قانع نیست ،بلکه همه‌ مبلغ را می‌خواهد، چون نائب امام زمان است و از نگاه وی منابع به عموم تعلق ندارند. در واقع او جیب مردم را جیب خودش می‌داند. همه‌ کارگزاران وی در بنیادها و بانک‌ها و شرکت‌های تحت نظر دستگاه رهبری هرساله باید مبلغ خاصی را به دفتر خامنه‌ای ارسال کنند و اگر نکنند برکنار می‌شوند. خامنه‌ای به روال‌های بازار یا تحولات اقتصادی در هر بخش کاری ندارد: مثل شاهان قاجار پولش را می‌خواهد. به ازای این مبلغ خاص دست آن‌ها در هر تقلب و فساد و نقض قانونی باز است، درست مثل دوران قاجار.

برگرفته از سايت «ایندیپندنت فارسی»

بازگشت به خانه