تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 14 مهر ماه -   5 اکتبر 2020

 ماه اکتبر 2020

خاطره ای از ترجمهء كتاب «ماهي سياه كوچولو»

اشکبوس طالبی

در سال 7/1996، يعني 25-24 سال پيش، در شهر بالتيمور امريکا دعوت شدم تا به مدارس ايالت مريلند بروم و در مورد ادبيات كودكان ايراني براي دانش آموزان داستان بخوانم. خيلي دست و پا زدم كه داستان هاي ايرانی كودكان را به انگليسي  پيدا كنم و كمتر يافتم تا اينكه ترجمهء انگليسي «ماهي سياه كوچولو» از صمد بهرنگی بدستم رسيد با ترجمه فرشيد مثقالي. علاقه ام دو چندان شد. همين كتاب را انتخاب كردم تا براي يكي از مدرسه هاي شمال شهر بخوانم. قبلا أگهي ها براي معلمان و والدين پخش شده بود. روز موعود سالن مدرسه لبالب پر شده بود. دانش آموزان با معلم هاي خودشان نشسته بودند و والدين در اطراف ديوار سالن ايستاده بودند. برای شنيدن داستان هاي كودكان آمريكاي لاتين، هلند، عربستان، آلمان و ايران.

آرام در جايگاه قرار گرفتم. جمعيت خارج از انتظار بود. خودم را جاي صمد گذاشتم و  بركه اي افتاده در كنار يك روستا را، با جوي باريك و ماهي هاي جوراجور اش به تصوير كشيدم و بر ماهي سياه كوچولو متمركز شدم كه خواب دريا را مي ديد. كودكان علاقمند شده بودند، مدير مدرسه هم وارد شد. پير مردي دنيا ديده بود که به او دكتر مي گفتند. آرام ولي متفكرانه گوش مي داد. تا آنجا كه ماهي سياه  به سفارش مارمولك گوش كرده و دشنه را كشيد تا كار مرغ ماهيخوار را، كه قورت اش داده بود، از درون شكم بسازد و بشكافد و بيرون بجهد و كار را يكسره كند...

ناگهان مدير بپا خواست و ختم جلسه را اعلام كرد! همه در بهت فرو رفتند و من نيز.

گفت: اين ادبيات به كودكان بد آموزي مي دهد، توليد خشم مي كند، و انگيزهء انقلابي به سبك كاسترو دارد. كودكان ما لازم است كه در اين سنين مهرباني و تحمل و همدلي بياموزند، نه خشم و ستيز و انتقام.

و رو به من كرد و گفت: دوست معلم من پ! مي دانم كه از يك كشور انقلاب زده مي آييد ولي كودكان ما صلح مي خواهند و نه انقلاب. داستاني از كودكان سر زمين كهنسال ات بخوان كه كودكان را به دوستي با ساير كودكان سرزمين هاي ديگر ترغيب كند ؛ نه عصبانيت و ديگر هراسي را.

من سال ها است که بر سر اين مطلب با خودم كلنجار رفته ام تا اين كه تحصيل و تحقیق در علم روان شناسی، و آشنايي با مشكلات بيماران رواني، و كار با كودكان  آسيب ديده، و تجربيات ساليان دراز زندگي در غرب، مرا هم به مدارا جويي و آرامش و صلح و دوستي كشانده است.

می دانم که شايد سخت باشد تا قبول كنيم كه عدالت و صلح از لولهء تفنگ بيرون نمي آيد و تنها از راه گفتگو و تحمل و رواداري بدست مي آيد...

بازگشت به خانه