تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
پيرامون
آمریکا
ستیزی چپ ایران
سام قندچی
شخصاً چپ نیستم و آینده نگرم و به روشنی اختلافات و توافقاتِ آینده نگری و چپ را در گذشته در مقاله ای در دو بخشِ اول و دوم به فارسی، و به انگلیسی (بخش اول و دوم)، توضیح داده ام. اما چپ در همه ی دنیا همیشه ضدآمریکایی نبوده. اساساً شورویِ سابق و بلوک شرق در بیشتر تاریخ خود و بعد هم چین، تا پیش از عادی سازیِ روابط هنگام سفر نیکسون به چین و دیدار با مائو، آمریکاستیز بودند؛ و در گذشته، موضوعِ استراتژی شورویِ سابق برای نابودی سرمایه داری و در رأس آن آمریکا، به فارسی و انگلیسی، بحث شد.
اما، بسیاری از نیروهای چپِ اروپایی، و چین بعد از عادی سازی روابط با آمریکا در زمان مائو، نه تنها آمریکا ستیز نبودند، بلکه آمریکا را متحد خود می دانستند و در واقع کمونیست های ویتنامT که شاید طولانی ترین جنگ را با آمریکا در تاریخ خود داشته اند، اکنون چند دهه است که نه تنها روابط خوبی با آمریکا دارند، و بسیاری از آمریکایی ها برای زندگی در دوران بازنشستگی به آن کشور میروند، بلکه دولت ویتنام که همان رژیم کمونیستی است، آمریکا را متحد خود در مقاومت در برابر ادعاهای ارضی چین، محسوب می کند. در نتیجه آمریکا ستیزی همیشه و در همه جا، استراتژی چپ نبوده است!
از دیدگاه صاحب این قلم، ضروری است که چپ ایران (از جمله بخش اصلی جبهه ملی که چپ هستند)، آمریکاستیزی را کنار بگذارند، چرا که به مردم ایران و حتی به خودِ چپ، به این دلیل، لطمات زیادی وارد شده است.
اساساً چپ در تاریخ، با عدالت خواهی تعریف می شود. البته از دیدگاه این نگارنده، حکومت شوراییِ مورد نظر اکثریت چپ ایران، در عمل هیچ چیزی به جز اقتصاد دولتی نیست و نخواهد بود و بحث مالکیت عمومی در مانیفست مارکس و انگلس هم در جزئیات همان مالکیت دولتی بود و در عمل به همان هم ختم شد، و گزینه ی اقتصاد با برنامه ی دولتی یا اقتصاد متکی بر بازار، دو گزینه ی اصلی در تاریخ جامعه ی صنعتی بوده اند و ادعاهای امثال گرامشی برای ایجاد نوعی خودگردانی که در برخی کشورهای اروپای شرقی نظیر یوگسلاویِ تیتو آزمایش شد، در عمل همیشه به همین دو گزینه منتهی شده و می شود و این ادعا که حکومت شوراییِ به اصطلاح "راستین" می تواند چیزی چندان متفاوت با آنچه در شوروی سابق بود به ارمغان آورد، رؤیایی بیش نیست و در عمل همه ی قدرت در دست دولت متمرکز خواهد شد، و خودِ گرامشی نیز تا آخر در حزب هوادار شوروی باقی ماند.
اما مبارزه ی چپ برای عدالت اجتماعی در کشوری که اقتصاد آن بر اساس بازار هست، نه تنها ممکن، بلکه سال هاست در اکثر کشورهای اروپایی از جمله در سوئد، اتریش، فرانسه و بریتانیا، شاهد آن هستیم و دست برقضا در اکثر آن کشورها، دولتهای چپ به رغم سمت گیری با سیستم دولت رفاه، نه تنها آمریکاستیز نبوده اند، بلکه بیش از بسیاری احزاب محافظه کار در آن کشورها، حامی آمریکا بوده اند.
به امید جمهوری آیندهنگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
اول دی ماه 1399 – 21 ذسامبر2020
http://www.ghandchi.com/3966-left-needs-redefine.htm
Anti-Americanism: Iranian Left Needs to Redefine Itself
http://www.ghandchi.com/3966-left-needs-redefine-english.htm