تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
همهء ابزارهای خشن معترضان در دوران پهلوی
بهنام قلیپور
حامیان جمهوری اسلامی در سالهای اخیر همواره از اعتراضهای خیابانی به شدت انتقاد کرده و با تکرار اینکه «معترضان دست به تخریب اموال عمومی میزنند»، از سرکوب آنها حمایت میکنند. با این حال، چنین کسانی درباره خشونتهای «انقلابیون» در دوره پهلوی سکوت میکنند و حداکثر به «مقابله با حاکم جائر» ارجاع میدهند. یک پژوهش کمتر دیدهشده در ایران موارد متعددی از اقدامات خشونتآمیز مخالفان در دوره پهلوی را برشمرده است.
***
پس از اعتراضهای دی 1396 و آبان 1398 موضوع مشروعیت استفاده از خشونت در اعتراضها جدیتر از گذشته وارد ادبیات سیاسی ایران شده است.
موافقان میگویند اعتراضهای خشونتبار نتیجه انباشت سالها خشم، نفرت و اعتراض است که در پارهای موارد خود را در قالب اعتراضهای خیابانی و تخریب اماکن عمومی نشان میدهد.
مخالفان هم با تکرار این دستاویز که معترضان دست به تخریب اموال عمومی میزنند، از برخورد خشونتبار نیروهای امنیتی حمایت میکنند.
بسیاری از این دسته اخیر حامیان نظام جمهوری اسلامی هستند؛ کسانی که ماموریت خود را دفاع همهجانبه از نظام مستقر و اقدامات آن میدانند. آنها اعتراضهای خیابانی، به خصوص اعتراضات همراه با میزانی از خشونت و تخریب، را محکوم و مستحق برخوردهای پلیسی میدانند و حتی در پارهای موارد نیز در این سرکوبها نقشی مستقیم و میدانی ایفا میکنند.
موافقان هم، در مقابل، میگویند اگر خشونت و تخریب اموال عمومی در جریان اعتراضها امری ناپسند و مستحق برخورد خشن پلیسی است، پس چرا در جریان اعتراضهای دوران پهلوی چنین اقداماتی به وفور از سوی انقلابیها صورت میگرفت؟ پرسشی که حامیان نظام جمهوری اسلامی ترجیح میدهند از کنار آن به آرامی بگذرند.
گفتههای معدود هواداران جمهوری اسلامی درباره اعتراضهای خشونتبار و تخریب اموال عمومی در دوران پهلوی اغلب شکلی از توجیه مییابد و چنین اقداماتی در راستای آموزههای «اسلامی» در مقابله با «حاکم ظالم» تلقی میشود.
جمعبندی استدلال مخالفان نشان میدهد که آنها استفاده از وجوه مختلف خشونت در دوران پهلوی را«مشروع» و «جایز» میانگارند اما استفاده از همین روشها از سوی مخالفان و معترضان در جمهوری اسلامی را «مردود» میدانند.
یک تحقیق کمتر دیدهشده که در سال 1394 در ایران منتشر شد، آشکارا ابزارهای خشونتآمیزی را که مخالفان در دوره پهلوی استفاده میکردند برشمرد.
این تحقیق با عنوان «مطالعه مقایسهای ابزارها و شیوههای بسیج و اعتراض در انقلاب اسلامی ایران و انقلاب روسیه» در «پژوهشنامه انقلاب اسلامی» منتشر شد.
این پژوهش کمتر دیدهشده یکی از معدود منابع مطالعاتی در مورد نحوه ظهور و بروز اعتراضها در دوران پهلوی است و مجموعهای از رفتارهای معترضان در آن زمان، از ترور و بمبگذاری تا تخریب اموال عمومی، را شامل میشود.
این تحقیق میگوید که مخالفان در دوران پهلوی «طی اعلامیههایی از مردم میخواستند که مالیات پرداخت نکنند تا حکومت را از نظر اقتصادی تحت فشار قرار دهند.»
در این تحقیق همچنین از برگزاری «اعتصاب» در شهرهای مختلف ایران به منظور زمینگیر کردن سیستم در دوران پهلوی دفاع شده و از آن به عنوان ابزاری کارآمد نام برده شده است.
این تحقیق همچنین تایید کرده که در اعتراضهای دوران پهلوی، انقلابیون به نشانه اعتراض، با حمله به «اموال و اماکن دولتی و خصوصی»، آنها را «تخریب، غارت و تصرف» میکردند و «ضررهای اقتصادی فراوانی» بر جا میگذاشتند.
به نوشته این تحقیق، «در جریان انقلاب به دفاتر حزب رستاخیز، کابارهها، مشروب فروشیها، اتومبیلها» حمله میشد و خسارات زیادی به آنها وارد میآمد.
تصرف «کلانتریها» و «اسلحهسازیها» و مسلح شدن معترضان نیز از دیگر ویژگیهای اعتراضها و شورشها در زمان پهلوی شمرده شده است.
در این تحقیق همچنین به «تمرد» سربازان از اوامر فرماندهان خود و حمله مسلحانه به پادگانها از دیگر شیوههای «مشروع» معترضان نام برده شده است.
حمله مسلحانه تعدادی از «افسران انقلابی» در پادگان لویزان به سوی افسران و درجهداران از مهمترین مصادیق بررسی شده در این تحقیق است.
این پژوهش در عین حال ادعا کرده «شیوه مسلحانه در انقلاب اسلامی کمکاربردترین شیوه مبارزاتی» بوده است.
«پرتاب اجسام به سوی پلیس» و «ضرب و شتم مسئولان» از دیگر روشهای اعتراض «مشروع» و قابل دفاع در این تحقیق تلقی شده است.
این تحقیق، در نهایت، از «ترور» به عنوان ابزار دیگر معترضان نام برده و نوشته که گروههای «فداییان خلق، صف، منصورون و مجاهدین خلق» در دوران پهلوی دست به «ترورهای سازمانیافته» میزدند.
هر یک از این اقدامات که در این تحقیق به آنها اشاره شده است، در صورتی که از سوی معترضان در جمهوری اسلامی به کار گرفته شود، مجازاتش میتواند حتی اعدام هم باشد.
مقامهای قضایی طی یک سال و نیم گذشته، دهها حکم سنگین برای گروهی از معترضان آبانماه صادر کردهاند که اعدام یکی از این مجازاتها بوده است.
«نوید افکاری» یکی از همین معترضان بود که به اتهام اثباتنشده «محاربه» و قتل یک مامور امنیتی در شیراز به دار آویخته شد و دو برادر دیگرش هم در حال حاضر زندانی هستند.
«امیرحسین مرادی»، «سعید تمجیدی» و «محمد رجبی» سه جوان دیگری هستند که در ارتباط با اعتراضهای آبان 1398 بازداشت و برای آنها حکم اعدام صادر شد که در پی موج گسترده اعتراضها، حکم این افراد متوقف شد.
در یک سال گذشته گزارشهای متعددی از صدور احکام سنگین برای گروه دیگری از معترضان آبان منتشر شده که شامل دهها سال زندان میشود.
اعتراضها در جمهوری اسلامی همچنان به شدیدترین وجه ممکن سرکوب میشود و معترضان به سختی مجازات میشوند، اما مقامهای جمهوری اسلامی گویا فراموش کردهاند که از طریق اعتراضهای خشونتبار در دوران پهلوی توانستند صاحب قدرت شده و برای حفظ آن هم بیش از 40 سال است که مخالفان و منتقدان خود را اعدام، زندانی و سر به نیست می کنند.
پنجشنبه 28 ژانویه 2021
https://iranwire.com/fa/features/45555