تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
خودکشیِ اعتراضی کاری غلط و بی ثمر است
بحثی دوباره با محمد نوری زاد
سام قندچی
دوباره در خبرها آمده که آقای محمد نوری زاد در ملاقات با خانواده، سر و صورت خود را زخمی کرده و گفته: «هر روز بر خود زخمی عمیق وارد خواهد کرد تا اگر هدف هلاکت اوست، زودتر محقق گردد»!
***
دوست عزیز آقای محمد نوری زاد! کمتر از یک سال پیش در رابطه با خودکشیِ اعتراضی، یادداشت مفصلی برای شما نوشتم تحت عنوان «آقای محمد نوری زاد بمبگذاری انتحاری هم یک روش مبارزه است اما من رد می کنم»، و نیازی به تکرار آن بحث ها نیست. در اینجا می خواهم با شما حقیقتی را در میان گذارم.
واقعیت آن است که هیچکدام از ما مخالفان رژیم اسلامی، بعنوان فرد، اصلاً در جامعهء ایران مطرح نیستیم؛ اما اگر تشکیلات و سازمانی داشته باشیم بحثی دیگر است!
مردم عادی شاید تنها فعال اپوزیسیون را که بعنوان فرد می شناسند، آقای رضا پهلوی است، و آن هم به دلیل فعالیت های سیاسی و حقوق بشری و زحماتی که در اپوزیسیون متحمل شده اند نیست، بلکه به دلیل 53 سال پادشاهی خاندان پهلوی در ایران است.
در میان مردم عادی، که از روزنامه و شبکه های اجتماعی استفاده می کنند، خانم شیرین عبادی نیز بعنوان فرد تا حدی شناخته شده است. آن دسته از مردم عادی که قدری با سیاست آشنایی دارند، در تهران برخی نام آقای حشمت طبرزدی را شنیده اند، و در آذربایجان نیز برخی نام آقای حسن شریعتمداری را می دانند. واقعاً تا آنجا که به جنبش سراسری ایران مربوط می شود، از کس دیگری نمی توانم نام ببرم که بعنوان فرد مطرح باشد، و تازه حتی اگر هم نام شان را مردم شنیده باشند، تا وقتی در رابطه با سازمان و تشکیلات مؤثری نباشد، اهمیتی ندارد.
ممکن است بگویید پس آن دستفروش که خودش را در تونس آتش زد چطور این همه بر مردم اثر گذاشت که بهار عربی با آن راه افتاد. باید بگویم اینگونه تحلیل ها از وقایع تاریخی معمولاً به قول معروف خراشیدن سطح است، و قصه ای رومانتیک برای رمان نویس ها! خلاصه کنم این «خودکشی» های اعتراضی اثری بر مردم ندارد. بروید تجریش و از هر آدمی که دوست دارید بپرسید که آيا حتی نام زنده یاد هما دارابی را شنیده اند؟
فعالان سیاسی اثرشان بر اساس تشکلات سیاسی است و نه موضوعی فردی! حتی لنین در انقلاب روسیه بطور فردی مطرح نبود و نامش را شاید برخی روشنفکران چپ می دانستند؛ ممکن است باور نکنید، کتاب «امپریالیسم بالاترین مرحله ی سرمایه داری»، که شاید مهمترین اثر لنین باشد، سال ها حتی در دسترس فعالان سیاسی در داخل روسیه نبود و برای نخستین بار، «بعد از انقلاب اکتبر 1917»، در مسکو چاپ شد، و حتی بیشتر کادرهای حزبی، تازه آن زمان از وجود آن کتاب مطلع شدند! البته مردم، نام تشکیلات «حزب کمونیست روسیه» را، پیش از انقلاب شوراها، شنیده بودند.
اما ممکن است بپرسید پس چطور «خمینی» به صورتِ، فردی، در انقلاب 57، مطرح شد؟ به نظر من، تصور اکثر دوستان در اپوزیسیون از به قدرت رسیدن خمینی غلط است. خمینی توانست از یک تشکیلاتِ «موجود» در جامعهء ایران استفاده کند؛ یعنی از طریق قرار دادن خود در رأس «جامعهء روحانیت» که درباره اش در گذشته توضیح داده ام. یعنی در اين مورد هم «تشکیلات» بود که او را مطرح کرد، و آن هم تشکیلاتِ «جامعه روحانیت» که در جامعهء ایران بطور سنتی وجود داشت، و تازه تنها در 5 ماهِ آخرِ سال 1357 بود که خمینی، به نام، برای کل جامعه، مطرح شد، که آن هم دلیل آن هم ش در گذشته بحث شده است!
درست است که در انقلاب چین، مائو، سال ها پیش از پیروزی انقلاب، به صورت فرد مطرح شد، وکه دلیل اش راهپیمایی طولانی او و ياران اش بود که حدود دو دهه به درازا کشید، اما در اين مورد هم باز تشکیلاتِ حزبِ کمونیستِ چین اصل کار بود که در سال 1921 تأسیس شده بود، یعنی 28 سال پیش از پیروزی انقلاب چین که در 1949 به وقوع پیوست!
در نتیجه، اینکه تصور کنید با هر اقدامِ فردی، تأثیر خیلی مهمی بر اپوزیسیون یا مردم خواهید داشت، اشتباه می کنید. فقط خانواده و دوستان شما، نظیر صاحب این قلم، برایتان خواهیم گریست، اما بر مردم ایران و اپوزیسیون، کار شما، هیچ اثری نخواهد داشت. این همه انسانِ بی گناه در تراژدی پرواز 752 کشته شدند، نگاه کنید که یک سال بعد از همهء فعالیت ها، هنوز آن تراژدی اثر اصلی اش تنها روی اعضای خانواده ی مسافران هواپیما بوده است، در اين مورد خودتان به صفحه ی توییتر «عدالت برای پی اِس 752» نگاهی اندازید، با اين ملاحظه که آن قربانیان، کشته شدند، نه اينکه «خودکشی» کرده باشند.
اینها واقعیات عالم سیاست است که کمتر کسی در موردش حرف می زند! در ایرانِ کنونی تنها کسانی که بعنوان فرد، توسط مردم شناخته شده اند، همان سلبریتی ها و رییس جمهور های پیشین رژیم اسلامی هستند، وگرنه روزنامه نگاری نظیر شما و این نگارنده را، کسی نمی شناسد! دیگر نمی دانم با چه زبانی بگویم، خودکشیِ اعتراضی نه تنها کاری غلط، بلکه بی ثمر است. زنده باشید!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
بیستم اسفند ماه 1399 – 10 مارس 2021
http://www.ghandchi.com/4060-mohammad-nourizad.htm
مطالب مرتبط: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11