تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
اصلاح طلبان از نظر خودشان هم تمام شدهاند
ثمانه قدرخان
اصلاح طلبان به خودشان و انتخابات بعدی بدبین هستند. همچنان که هر روز بر طبل انتخابات کوبیده میشود و تنور آن گرمتر میشود، نه صدای آهنگینی از طبلزنی شنیده میشود و نه نانی خوردنی از تنور بیرون میآید.
یکی از ترس نظامی شدن ریاست جمهوری 1400 میگوید و دیگری از مشارکت حداقلی مردم در انتخابات پیش رو واهمه دارد.
برخی رسانههای متمایل به اصولگرایان و تندروها، از جمله روزنامه «جوان» که متعلق به بدنه سپاه پاسداران در ایران است، در ماههای گذشته در سرمقالهها و یادداشتهای تحلیلی گوناگون، نوشتن از ضرورت حضور رئیس جمهوری جوان، انقلابی و بسیجی برای انتخابات 1400 را آغاز کردهاند. ولی همزمان، برخی چهرههای شاخص اعتدالگرا و اصلاحطلب از نگرانی حضور رئیس جمهوری نظامی میگویند.
در این بین، هستند چهرههایی که حضور نظامیان را در انتخابات سال آینده منکر میشوند. حتی چهرههای نزدیک به حکومت نیز بعضا از حضور نظامیان در قوه مجریه ابراز خشنودی نکردهاند.
علی مطهری، نمایندهء سابق مجلس که بهتازگی به صورت رسمی کاندیداتوری خود را برای انتخابات سال آینده اعلام کرده است، از ایده تشکیل دولت نظامی انتقاد میکند.
مطهری که پیشتر به عنوان فردی تندرو شناخته میشد، در سالهای اخیر به اصلاحطلبان حکومتی نزدیکتر شده و از تندروهای حامی راس حکومت در ایران فاصله گرفته است.
او در گفتوگویی، به خبر آنلاین گفته است که نمیشود قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی در یک جا متمرکز شود. به گفته آقای مطهری، مردم به نظامیها اقبالی نشان نخواهد داد. این نماینده ادوار مجلس همچنین اضافه کرده است: «معتقدم مردم هم رأی نخواهند داد و چندان خوششان نمیآید که یک نظامی در رأس قوه مجریه قرار بگیرد.»
علی مطهری در عین حال گفته است که اگر یک نظامی بخواهد رئیس جمهوری شود، باید از نهاد نظامی بیرون بیاید و یا دستکم تعهد بدهد که اگر رأی آورد، از آن نهاد نظامی کاملا جدا شود.
روز یکشنبه، سعید محمد که به عنوان یکی از کاندیداهای مطرح انتخابات ریاستجمهوری خرداد 1400 مطرح است، طی حکمی از سوی حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، از فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا کنار گذاشته شد. اما او در حساب شخصی خود در توییتر نوشت: «از آنجا که احتمال دارد به دلیل حضور اینجانب در فضای انتخاباتی شائبههایی متوجه نهاد مقدس سپاه شود، در راستای صیانت از سپاه و قرارگاه انقلابی-جهادی خاتمالانبیاء، از سمت خود استعفاء میدهم.» برخی رسانهها گمانهزنی کردهاند که آقای محمد برکنار شده است و ورودش به انتخابات سال آینده با حاشیههایی همراه باشد.
حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، سعید محمد را به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه منصوب کرده است؛ حکمی که چندان تأثیری در فعالیتهای انتخاباتی سعید محمد نخواهد داشت. آقای محمد از گزینههای اصلی و مطرح در میان اصولگرایان است که او را گزینهای «اصلح»عنوان میکنند. او چهرهای جوان و از نسل دوم سپاه محسوب میشود که در سال 1397 در جایگاه فرمانده ارشد بازوی مهندسی و عمرانی سپاه منصوب شده بود؛ نقشی که با توجه به تجربیات و سن و سال او کمی عجیب به نظر میرسید.
حالا هم سعید محمد برای شکل دادن به «دولت جوان حزباللهی» که بسیاری از اصولگرایان در ماههای گذشته به تبعیت از سخنان علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، از آن نام میبرند، وارد میدان شده است. در عین حال، برخی تحلیلها مبتنی بر این نکته است که سعید محمد به دلیل تجربه کم خود در «سیاست» شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارد، ولی ممکن است در روزهای پایانی نزدیک به رأیگیری، ورق برگردد. یکی از بزرگترین برگههای برنده سعید محمد، نظر مساعد علی خامنهای به تشکیل دولتی جوان و انقلابی و یکدست با سایر قوا است و برگه برنده دیگر او، دلسردی مردم از اصلاحطلبان و اختلاف نظرهای داخلی میان آن جناح.
در اردیبهشتماه امسال، علی خامنهای در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی، «دولت جوان حزباللّهی» را «علاج مشکلات کشور» دانست. این دومین بار در طول یکی سال گذشته است که علی خامنهای چنین توصیهای در پیوند با رئیس جمهوری آینده دارد. گرچه، او باید خوب بداند که توصیه و حمایت او از کاندیدای مورد نظرش، کاهش مشارکت مردم را در انتخابات پیش رو در پی خواهد داشت. ولی در عین حال بر او پوشیده نیست که اصلاحطلبان هم از حمایت مردمی برخوردار نیستند و بختی در این دوره از رقابتهای ریاست جمهوری در ایران ندارند. به همین دلیل است که رهبر نظام حاکم بر ایران هم روی گزینه «حزباللّهی» بودن تاکید بیشتری دارد. کسی شبیه به محمود احمدینژاد؛ کاندیدای جوان و کمتر شناختهشدهای که از حمایت شخص علی خامنهای برخوردار شد. ولی احمدینژاد هم با حضورش در پاستور، در حالی که مجلسی یک دست و همسو با خود را نیز در کنار دولتش داشت، منفعتی برای کشور به همراه نیاورد.
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «نمونه دولت یکدست را در دوره احمدینژاد دیدیم» نوشت: «رسیدن به ساختار یکدست برای فرار از تنوع و تناقض، اولِ بدبختی است، زیرا آغاز جنگ درونی خواهد بود. نمونه آن دولت اصولگرای سالهای 1384 تا 1392 است، که از دل آن یکدستی محض که همه اصولگرایان را چنان خوشحال کرد که سر به آسمان ساییدند، گروهی بیرون آمد که اکنون چون استخوانی تیز درگلوی آنان گیر کرده است.» این «استخوان تیز در گلو»، کسی نیست جز محمود احمدینژاد، «جوان حزباللّهی» مورد تأیید علی خامنهای؛ اسم رمزی که رهبر نظام حاکم بر ایران آن را با خود یدک میکشد، به این امید که فرزند خلفی از آن برایش متولد شود.
عبدی، در عین حال میگوید که با توجه به نارضایی و خشم بیشتر مردم از مدیریت کشور، «چندان غیرمنتظره نیست که افکار عمومی و حتی نخبگان سیاسی در پی شکل دادن یک مدیریت یکدست و هماهنگ در تمام حوزهها باشند و این را شرط لازم نجات کشور و حرکت به سوی افزایش کارآمدی بدانند.» آقای عبدی با بیان این که «این فقط خطاب به اصولگرایان نیست»، «بلکه نیروهای دیگر نیز باید متوجه سراب بودن این تصویر باشند»، اضافه میکند: «حل مشکل کارآمدی در یکدستی نیست که سرابی فریبنده است.»
ولی هنوز گروهی هستند که امیدوارند در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، مردم ایران از ترس مرگ به تب راضی شوند و باز هم به یک کاندیدای اصلاحطلب گرایش نشان دهند. بر همین مبنا، اصلاحطلبان هنوز امید خود را از دست ندادهاند و حتی زمزمههایی از انتخاب کاندیدای «اجارهای» از سوی آنها به گوش میرسد. کاندیدای اجارهای، عنوانی بود که با انتخاب و معرفی حسن روحانی از سوی اصلاحطلبان در دو انتخابات گذشته، مطرح شد.
پروانه سلحشوری، عضو فراکسیون امید مجلس دهم، نیز به اصلاحطلبان هشدار داده است: «اصلاحطلبان بدانند که مردم دیگر از ترس مرگ به تب راضی نخواهند شد.» این گفتههای خانم سلحشوری پیام روشنی برای اصلاحطلبان دارد.
او که در دهمین دوره انتخابات مجلس در فهرست ائتلاف فراگیر اصلاحطلبان قرار داشت، میگوید: «مردم به این نتیجه رسیدهاند که طیفیهایی از اصلاحطلبان، مردم را به مثابه ماشین رأی برای به قدرت رساندن آنها میدانند، چرا که در زمانی که مردم نیاز به حمایت و ابراز عقیده اصلاحطلبان به عنوان یک جریان سیاسی عمده در کشور دارند، متاسفانه نهادهای حزبی آنان در جهت احقاق حقوق مردم وارد نشدهاند. ضمنا اصلاحطلبان نباید به این فکر کنند که مردم از ترس مرگ به تب راضی میشوند و به کاندیدای متبوعشان رأی میدهند.»
پروانه سلحشوری که در دوره حضورش در مجلس همواره به صراحت در گفتار شناخته شده بود و نطق سالانه او در سال 1397 جنجال پی داشت، با اشاره به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم معتقد است که «انگیزهای برای مشارکت مردم وجود ندارد» و «با توجه به وضعیت معشیتی و سختی زندگی برای اقشار مختلف جامعه، به نظر میرسد که سطح مشارکت در انتخابات پایین باشد»، و در ادامه میافزاید که حتی اگر سیاستمداران بگویند «باید» این مشارکت رخ دهد، وقوع آن بعید خواهد بود.
او که هماکنون به عنوان عضو کارگروه زنان روستایی، عشایر و مناطق محروم در معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری فعالیت دارد، به موفقیت اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو بدبین است و میگوید: «سبد رأی اصولگریان یک سبد رای مشخص است، اما سبد رأی اصلاحطلبان از رأیهای خاکستری است. یک رأی ثابت هم که خود اصلاحطلبان داشتند، به دلیل عملکرد بد آنها طی سالهای گذشته ریزش پیدا کرده است.»
خانم سلحشوری اضافه میکند: «حتی معتقدان به سیاستورزی اصلاحطلبی، از بعضی اصلاحطلبان، و نه از سیاست اصلاحطلبی، عبور کردهاند [زیرا] تعدادی از اصلاحطلبان که در قدرت حضور داشتند، خوب عمل نکردند.»
او به اصلاحطلبان میگوید که باید درک کرده باشند که مردم دیگر از ترس یک نامزد، به نامزد دیگری رأی نمیدهند. این جمله پروانه سلحشوری در هفتهها و ماههای اخیر به کرّات میان گفتههای بسیاری از سیاستمداران و فعالان حوزه سیاسی، کارشناسان، و استادان دانشگاه نیز شنیده شده است. به همین دلیل، بسیاری از رسانههای تندرو و منتسب به جناح اصولگرا نیز میگویند تلاش دولت روحانی و همفکران اصلاحطلب او برای موفقیت مذاکرات برجام، آخرین تیر باقی مانده در ترکش اصلاحطلبان برای جلب نظر مردم است. تلاشهای مخالفان جناح اصلاحطلب برای به نتیجه نرسیدن برجام در روزهای پایانی دولت حسن روحانی، برای خنثی کردن همین آخرین تیر است.
دوشنبه 18 اسفند 1399 برابر با 8 مارس 2021