تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 25 اسفند ماه 1399 -  15 مارس 2021

ویژگی‌های «چپ نوین» کدامند؟

فاضل غیبی

در آستانۀ گذار از حکومت اسلامی پرسیدنی است که آیا‎ ‎جنبش چپ در آینده نیز در جامعۀ ایران حضور خواهد داشت؟ آیا با توجه به کارنامۀ جنبشی که در سدۀ ‏گذشته از شکستی به شکستی دیگر باعث شده هزاران تن از جوانان ایرانی مورد شدیدترین حملات ممکن قرار بگیرند، می‌تواند نقشی در آینده سازی کشور برعهده بگیرد؟ ‏

در دید تاریخی، هواداران سازمان‌های چپ به عنوان بخشی از جامعۀ ایران طبعاً از ویژگی‌های جامعه‌ای عقب ‌مانده برکنار نبوده و، در کنار دیگر اقشار، فراز و ‏نشیب‌های تاریخ معاصر را همراهی کرده‌اند. واقعیت مهمتر اینکه، چند نسل از جوانان ایرانی بدین انگیزه جلب سازمان‌های چپ شدند که تصور می‌کردند این جریان ‏با کوشش‌های عدالتخواهانه از دیگر جریانات سیاسی و اجتماعی در راه خدمت به ایران موفق‌تر خواهد بود. بنابراین میهن‌دوستی و عدالتخواهی دو انگیزۀ پرتوانی است که ‏چپ ایرانی با تکیه بر آنها می‌تواند به آغازی نوین دست یابد و در دوران گذار از حکومت جرم و جنایت نقشی شایسته به عهده گیرد.

بدین سبب چند نکتۀ زیر را به ‏بحث می‌گذارم:

‏1ـ جنبش چپ در اروپای سدۀ 19م. با تکیه بر آرای مارکس و انگلس شکل گرفت که بعنوان دو فیلسوف ادامه دهندۀ راه فلسفۀ انسان دوستانه و روشنگرانه از ‏روسو تا هگل بودند. دیر نپایید که جنبش چپ بدین ویژگی به صورت جریانی نیرومند در اروپا گسترش یافت که، به کمک «اندیشۀ نقاد»، به پدیده‌های اجتماعی نگرشی نوین و ‏متفاوت داشت. این جنبش بنا به مارکس، می‌بایست در کشورهای اروپایی با استفاده از نهادهای دمکراتیک به پیشرفت اجتماعی دامن زند (کنگره لاهه۱۸۷۲م.)، ‏اما بلشویک‌ها پس از قدرت‌یابی در روسیه، برای حفظ قدرت، اندیشۀ انتقادی را در پای باورهایی اعتقادی و حزبی قربانی کردند. بدین ترتیب جریانی که می‌توانست ‏به‌ویژه در کشورهای عقب مانده به کمک اندیشۀ نقاد به مبارزه با خرافات دامن زند، خود به مذهبی در همزیستی با مذاهب کهن اما با ظاهری مدرن بدل شد.

‏2ـ جریان چپ بر حس همدردی با زحمتکشان و محرومان استوار است، گرچه به‌جای تشویق هواداران به فعالیت عملی در راه بهبود اوضاع پیرامونی، بر فعالیت ‏تبلیغی تمرکز کرده و هواداران را به باورمندانی بی‌عمل بدل می‌سازد، که تفاوت شان با باورمندان مذهبی تنها در نوع باورهاست. در حالی که فعالیت عملی و بهبودبخش در هر ‏محیطی، هم به رشد فکری و هم به شکوفایی استعدادها کمک می‌کند و هم جنبش چپ را به تبلور واقعی جنبشی انسان‌دوستانه و ترقی‌خواهانه بدل می‌سازد.

‏3ـ جنبش چپ با انحراف به سوی کمونیسم روسی، مفاهیم مثبت انسانی، مانند همدردی، اندیشه‌ورزی نقادانه و میهن ‌دوستی را مسخ و به مفاهیمی وارونه بدل ساخت. ‏بنابراین نقد دگم‌های کمونیسم روسی می‌تواند این جنبش را در مسیری نوین قرار دهد و به نوزایی این جریان دامن زند. به‌عنوان نمونه، میهن ‌دوستی والاترین انگیزه برای ‏خدمت به جامعه است. از این‌رو روا نیست که منافع ملی در برابر «منافع جنبش جهانی چپ» قربانی گردد و مادامی که دنیا از واحدهای ملی تشکیل می‌شود، خدمت به ‏پیشرفت اجتماعی و سیاسی در چارچوب ملی ممکن است. هر ملتی در عین کوشش برای نزدیکی و همکاری با دیگر ملت‌ها از هویت و منافع ویژه‌ای برخوردار است و ‏هر شهروندی، در درجۀ اول نسبت به ملت خود مدیون است و باید در راه پیشرفت هم‌میهنان خود احساس مسئولیت‌ نماید.‏

‏4ـ هواداری از جنبش چپ، به‌عنوان جریانی برخاسته از دوران نوین، به رفتار و منش شهروندی نیاز ‌دارد و کوشش برای دانش‌آموزی بدون پیش‌داوری،‌ ‏ایجاب می‌کند که جنبش چپ تجدید نظر مکرر در داده‌ها را به‌عنوان ویژگی عادی بپذیرد. نمونه‌وار، مارکس و انگلس تصوری از آتوماسیون و تولید انبوه نداشتند و با توجه به ‏سطح تکنولوژی سدۀ 19م. تصور می‌کردند که صاحبان صنایع برای توسعۀ سرمایه ناگزیر از تشدید بهره‌کشی از نیروی کار خواهند بود. آنان، برای جلوگیری از چنین ‏روندی، مالکیت جمعی بر وسایل تولید را توصیه کردند. بدفهمی این خواسته باعث شد که نقش بارز «سرمایه‌دار» در روند تولید و پیشرفت اقتصادی انکار شود و چنین ‏جلوه داده شود که صاحبان نهادهای اقتصادی جز بهره‌‌گیری از نیروی کارگران برای انباشت سرمایه هدفی ندارند و حذف این «قشر انگلی» گامی بزرگ در جهت ‏پیشرفت اقتصادی و تأمین عدالت اجتماعی خواهد بود. در حالی که تجربیات سدۀ گذشته نشان داده است، که دانش، ابتکار و پشتکار «سرمایه ‌داران» در پیدایش و رشد ‏نهادهای تولیدی نقشی بارز دارد. فراتر از این، برعکس آنچه تبلیغات کمونیسم روسی ادعا می‌کند، صاحبان صنایع و فعالان عرصۀ تجارت باید از ویژگی‌های اخلاقی نیکی ‏برخوردار باشند، زیرا در غیر این‌ صورت مورد اعتماد (که پیش ‌شرط دادوستد و فعالیت اقتصادی است) قرار نمی‌گیرند. البته کوشش برای جلوگیری از انباشت ‏ثروت غیرتولیدی در کنار مبارزه برای بهبود اوضاع زندگی زحمتکشان از وظایف والا و عاجل فعالان جنبش «چپ نوین» است.

‏5ـ بررسی نقادانۀ نظام سرمایه‌داری از سوی مارکس بدین سؤتفاهم دامن زد که او سرمایه‌داری را مانعی در راه رشد جوامع تشخیص داده است. در حالی که نه تنها او و ‏دیگر اندیشمندان بزرگ چپ، مانند گرامشی و رزا لوکزامبورگ، بلکه جریان عظیم سوسیال دمکراسی در کشورهای پیشرفته، نشان داد که نظام سرمایه‌داری نه تنها تا به‌حال ‏مواهب بسیار بزرگی را نصیب بشر ساخته، بلکه امروزه برای کوشش در راه تأمین هرچه بیشتر عدالت اجتماعی و دمکراسی سیاسی در چارچوب سرمایه‌داری، هنوز هیچ ‏گزینۀ انسان ‌دوستانه‌ای وجود ندارد. خیانت بزرگ کمونیسم روسی به زحمتکشان دنیا این بود که درهم‌ شکستن «ماشین دولتی» را راه انقلابی برای دگرگونی سوسیالیستی دانستند ‏و هرجا با حرکت‌های کودتاگرانه قدرت را در دست گرفتند، بخش بزرگی از دستاوردهای مدنی را از میان بردند. بنابراین، با توجه به تجربیات تاریخی، وظیفۀ چپ نوین ‏فعالیت برای گسترش دمکراسی در همۀ نهادهای اجتماعی و بالابردن سطح رفاه زحمتکشان است. چپ نوین از این راه، با درک نیازهای زمانه و طرح خواسته‌های ممکن به ‏موتور پیشرفت اجتماعی بدل خواهد شد.‏

‏6ـ مارکس دربارۀ «برداشت سطحی از نقد بر سرمایه‌داری» (‏Vulgar Marxism) هشدار می‌داد. پس از او، از لنین تا جک لندن و از ماکسیم گورکی ‏تا آناتول فرانس، در مورد مارکسیسم به ساده ‌انگاری‌های فاجعه ‌انگیزی دچار شدند. تا آنکه قدرت‌یابی کمونیسم روسی باعث شد که نظریه‌ای انسان ‌دوستانه در دست مشتی ‏قدرت ‌طلب، از استالین تا مائو و از پول‌پوت تا چائوشسکو، دستاویز ارتکاب به جنایات بزرگی شود و در شرق و غرب دنیا آتش جنگ‌های پرشماری را برافروزد. ‏خوشبختانه در ایران، اندیشمندان میهن‌ دوست بسیاری، از سلطان‌زاده تا ارانی و از خلیل ملکی تا جزنی، در راه به‌کارگیری خلاقیت مارکسیستی برای خدمت به ایران ‏کوشیدند، گرچه به سبب عقب ‌ماندگی جامعه قرین موفقیت نشد. اما امروزه با استفاده از اندیشه‌های آنان می‌توان در راه گسترش داد و خرد در ایران‌زمین، جنبش ‏نوینی را آغاز کرد.

‏7ـ یکی از بدترین و متناقض ‌ترین انحرافاتی که کمونیسم روسی به جنبش چپ تحمیل کرد، همانا فساد اخلاقی است. از دیرباز فلسفه و اخلاق همزاد و همگام بودند و ‏مارکسیسم نیز به عنوان مکتبی فلسفی، به‌ویژه بدان که در راه عدالت اجتماعی و بهبود اوضاع زندگی انسان می‌کوشد، در این میان استثنا نیست. اما کمونیسم روسی از یکسو به ‏منظور خائن ‌پروری در «احزاب برادر»، ماکیاولیسم سیاسی را رواج داد و هر وسیله‌ای را برای کسب نفوذ و قدرت مجاز دانست. از سوی دیگر، عدالت اجتماعی را ‏که تنها در پیامد پیشرفت و شکوفایی اقتصادی قابل تحقق است، به تقسیم ثروت محدود کرد و به حسد اجتماعی دامن زد. بر چنین زمینه‌ای در «احزاب برادر»، در نهایت ‏‏«آپاراتچیک‌»ها سرنوشت اعضا و هواداران را رقم زدند و همه جا جز شکست و حرمان به بار نیاوردند. بدین سبب رعایت موازین اخلاقی و به‌ویژه بازیافت راستی و ‏درستی ایرانشهری باید در بازسازی چپ نوین از اهمیتی ویژه برخوردار باشد.

‏8ـ انحراف دیگر کمونیسم روسی تبدیل احزاب چپ به «مشت آهنین» برای تسخیر قدرت سیاسی بود و هوادارانی که به انگیزۀ همدردی اجتماعی به آرمان ‏چپ روی آورده بودند، به فعالیت‌های ستیزه‌جویانه و ضداخلاقی وامی‌داشتند! اما تجربیات تلخ و خونین تاریخی نشان داد که هیچگونه پیشرفت اجتماعی و حتی بهبود ناچیز ‏اوضاع زحمتکشان با توسل به زور و خشونت ممکن نیست و همۀ گام‌های مؤثر و ماندنی در این راه، تنها با تفاهم و نزدیکی میان طرف‌های درگیر ممکن است. بدین سبب ‏‏«چپ نوین» باید با قاطعیت هر نوع ستیزه‌جویی را ردّ کند و با تکیه بر ابتکارات اقناعی، نه تنها جاذب زحمتکشان، بلکه همۀ انسان‌دوستان از همۀ اقشار اجتماعی باشد.

 

فشرده: از مطالب بالا می‌توان جمع بست که چپ نوین، در صورت غلبه بر کژاندیشی‌ها، می‌تواند از نقشی بسیار مثبت و چشم ‌ناپوشیدنی در روند پیشرفت اجتماعی ‏برخوردار باشد. وابستگان به جنبش چپ نوین، شهروندانی مدرن ‌اندیش‌اند که، رها از پیش‌داوری و ساده‌انگاری، به موانع رشد مادی و معنوی جامعه برخوردی نقادانه دارند ‏و در هر جایگاهی می‌کوشند در زندگی خانوادگی، فعالیت شغلی و کوشندگی شهروندی با گام‌های بزرگ و کوچک برای بهبود محیط اجتماعی شریک باشد.

«چپ نوین» ‏شهروندی است با وجدانی بیدار، که کسب دانش و آگاهی فرهنگی را از اهداف والای زندگی می‌شمرد و می‌کوشد دِین خود را به جامعه‌ای که در آن بالیده و از مواهب اش ‏بهره‌مند شده ادا کند. امروزه شاید هیچ کشوری در دنیا به اندازۀ میهن ما با مشکلاتی سخت و جدّی روبرو نباشد. غلبه بر این مشکلات به زنان و مردانی بالغ و جدّی نیاز ‏دارد.‏

http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/88655/

 

بازگشت به خانه