تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
در پی سخنان اخیر شاهزاده رضا پهلوی که اعلام داشت شخصا نظام جمهوری را بر یک نظام موروثی ترجیح میدهد، برخی از جمهوری خواهان به جای استقبال از این سخنان جدید او که به خودی خود مهم است، به نیت خوانی پرداختند یا آن را تاکتیکی ارزیابی کردند. این واکنش عجولانه و عجیب این بخش از جمهوری خواهان درحالی صورت میگیرد که اولا کسی نمیتواند در ذهن و مغز دیگران وارد شود و از نیت واقعی افراد باخبر شود، ثانیا و مهمتر اینکه اگر در زندگی فردی نیتخوانی جایی و نقشی داشته باشد، اصولا در سیاست و عرصه عمومی از این راه نمیتوان رقیب را تحلیل و نقد کرد. چراکه اگر بنا بر نیت خوانی باشد طرف مقابل نیز میتواند نیتخوانی کند و مثلا نیتی پشت همین نقد سخنان اخیر رضا پهلوی و یا دیگر مواضع سیاسی رقیب ببیند. نفی رقیب به جای نقد او مینشیند و به جای باز کردن میدان فراخ گفتوگو، راه به کوچه تنگ و بنبست نیتخوانی و اتهامزنی میبرد.
از سوی دیگر بسیار شگفتانگیز و غیرمنطقی است که همواره رضا پهلوی را به دلیل دفاع از نظام سلطنتی بهخاطر کهنهشدن این نظام موروثی در دنیای مدرن و اصولا غیردمکراتیک بودن این سیستم سیاسی مورد انتقاد قرار داد ولی بلافاصله بعد از اینکه او به این خواست جمهوریخواهان گردن گذاشت و یا به عبارت دیگر خود به همین درک و تعریف مدرن و ترجیح از ساختار نظام سیاسی یعنی جمهوری رسید، به او ایراد گرفت که اقدامش تاکتیکی و از سر زرنگی یا هوشمندی است! این چه نوع خوش آمدگویی و چگونه آداب متمدنانه معاشرت و برخورد با مخالف، آن هم مخالفی که نظر شما را پذیرفته است، هست؟!
این سخن اصلا به معنای این نیست که نباید به نقد منطقی و منصفانه شاهزاده رضا پهلوی و یا نقد دوران پدربزرگ و بهویژه دوران پدرش پرداخت. البته که این حق منتقدین از هر جریان فکری و سیاسی است که خواهان روشنگری با شفافیت بیشتر او در نقد و محکوم کردن سرکوب مخالفان در دوران پدرش یا نقد عدم اعتنا به آرای عمومی در آن دورههای استبدادی شوند. اما در کجای دنیای مدرن یک نفر را بهخاطر سیاستهای پدر و پدربزرگش در صد یا پنجاه سال پیش و بدون توجه به حرفهای امروزش، تا بدین حد مورد محاکمه قرار میدهند؟ این نوع داوری و سلوک که به فرهنگ قبیلهای پهلو میزند، آن هم از سوی کسانی است که مدعی مدرنیته هستند!
از این گذشته نمیتوان موضع گیری اخیر و سخنان صریح و مدلل شاهزاده رضا پهلوی در مورد ترجیح دادن یک نظام سیاسی بر نظام دیگر را تاکتیکی خواند. چراکه این سخنان مثل تیری است که از کمان رها شده و حتی اگر گوینده آن در آینده قصد دیگری داشته باشد و تیر دیگری در ترکش سیاسی خود بگذارد، آن تیر اول ارزش و جایگاه خودش را از دست نمیدهد. ارزشی که میتواند به اعتبار سیاسی تخطیکننده از آن ضربه بزند و هزینه زیادی روی دست کسی که نظرش را دوباره عوض کند، بگذارد.
کسانی که سخنان رضا پهلوی در مدح جمهوری را تاکتیکی یا هوشمندانه ارزیابی میکنند مگر خودشان در سیاست از روشهای تاکتیکی استفاده نمیکنند؟ مگر خودشان قرار است هوشمند نباشند؟ و یا اصولا مگر سیاست چیزی غیر از داشتن استراتژی و بهکارگیری تاکتیکها مختلف برای موفقیت در راستای استراتژی است؟
اگر یک سیاستمدار بتواند با تاکتیک طرفداری از نظام جمهوری برای موفقیت نظام سلطنتی بسیج نیرو کند نشانه دو نکته است: اول نشانه موفقیت تاکتیک بکار گرفته شده از سوی سیاستمدار سلطنتطلب و دوم نشانه ضعف اردوی جمهوریخواهان که رقیب سلطنتطلب میتواند چنین آسان با یک تاکتیک عجیب و غریب ابتکار مبارزه در مورد شکل نظام سیاسی و مهمتر از آن در عرصه راهبرد سیاسی را از منتقد جمهوریخواه خود برباید.