تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
23 فروردين ماه 1400 - 12 آوريل 2021 |
|
اين «نه!» صدای نیم درصدی های سال انقلاب است!
انور میرستاری
چندی پیش، در یک گردهمایی دیگر، گفتم که به عنوان یک جمهوری خواه لائیک به دنبال وحدت و یکپارچگی همهء نیروهای جمهوری خواه، دموکرات و سرنگونی خواه هستم و گفتم که از من نخواهید با یک نیروی غیر دموکراتیک و فردسالار سلطنت طلب همکاری کنم. بعضی از دوستان از این سخن من رنجیده شدند. اما از آن روز تا به امروز حادثه بزرگی رخ داده است که می تواند در آینده ایران تاثیر بزرگی داشته باشد.
آقای رضا پهلوی در یک نشست با دوستان خود به آشکارا بیان کرده که او یک جمهوری خواه است زیرا که به نظر ایشان این شیوه، دموکراتیک ترین روش اداره یک کشور است. او گفت که نمی خواهد کسی بر او شاه باشد و خودش هم نمی خواهد پادشاه کسی باشد. او می خواهد مانند همه ایرانیان یک شهروند با برابر حقوقی با دیگران باشد.
آقای رضا پهلوی با این سخنان خود گام بزرگی در راستای دموکراسی و پیوستن به همه مبارزان آزادی ایران برداشته است و امیدوارم که به راه خود ادامه دهند و هواداران و دوستداران ایشان هم به صف جمهوری خواهان بپیوندند تا بتوانیم به کمک هم جمهوری اسلامی را سرنگون و یک حکومت جمهوری مردمی با جدایی حکومت از دین بر پا کنیم.
اما سخنان امروز من رو به مردم جهان:
ما همان نیم درصدی های سال ۵۸ هستیم که پس از ۴۲ سال صدای ما از سراسر کشور ایران به گوش می رسد و مردم ایران به پا می خیزند تا به این رژیم نه بگویند.
ما صدای زنان و مردانی هستیم که به طور یکپارچه به رژيم اسلامی نه می گویند و خواهان سرنگونی آن می باشند. تعداد زیادی از آنان در زندان های رژیم اسیرند و شکنجه و اعدام می شوند.
ما صدای دخترانی هستیم که برای برداشتن روسری خود به زندان های دراز مدت محکوم شده اند.
ما صدای وکلایی هستیم که برای دفاع از موکلان خو د به زندان افتاده اند،
ما صدای کارگرانی هستیم که برای درخواست حقوق عقب افتاده خود و برای تشکیل اتحادیه های مستقل، در زندان ها شکنجه می شوند.
ما صدای مادران داغداری هستیم که فرزندان شان یا اعدام شده اند یا در زیر فرمان اعدام هستند یا بی دلیل به زندان افتاده اند که بارزترین آن ها قتل عام های سال ۶۷ و دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ است.
ما صدای اعضای کانون نویسندگان و روزنامه نگارانی هستیم که با سانسور مبارزه می کنند و در زندان ها به سر می برند،
ما صدای معلمانی هستیم که با دست و پاهای زنجیر شده در زندانند،
ما صدای بازنشستگانی هستیم که تمام عمر خود را برای خدمت به مردم ایران کار کرده و مالیات داده اند و اکنون حقوق بازنشستگی آنان کمتر از میزان خط فقر است،
ما صدای دراویش و بهائیانی هستیم که برای باورهای عقیدتی و دینی خود کارشان را از دست می دهند و به زندان افتاده اند،
ما صدای کنش گران سیاسی، تلاشگران حقوق بشری و زیستگرانی هستیم که برای پیشرفت جامعه، برای رسیدن به حقوق شهروندی، داشتن نهادهای دموکراتیک و برای جدایی حکومت از دین و هم چنین برای آب پاک هوای پاک و خاک پاک مبارزه می کنند و بخش بزرگی از آنان امروز در زندان هستند.
ما صدای خانواده های جان باختگان حادثه هواپیمای اوکرائین هستیم که داد می خواهند.
ما صدای بلوچ و کرد و عرب و آذری و ترکمن و فارسی هستیم که در زیر نام ایران یکپارچه با استبداد رژیم اسلامی مبارزه می کنند و کشته می شوند،
ما صدای زلزله زدگان، سیل زدگان، کولبران، سوخت بران، کارتن خواب ها، گور خوابان و آشغالگردانی هستیم که سرپناهی ندارند و برای لقمه ای نان خالی در به در و سرگردانند،
ما صدا خفه کن کسانی هستیم که مسئول مستقیم و غیر مستقیم همه این بلایا و مشکلات برای مردم ایران هستند و صدای ملت ما را در گلو خفه کرده اند.
ما خواهان سرنگونی کامل و کلیت جمهوری اسلامی و تحریم انتخابات فرمایشی و غیر دموکراتیک در ایران هستیم!