تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
فساد سازمان یافتهء خرید و فروش رأی
کمتر از یک ماه از برگزاری نمایشات سیرک انتخابات حکومت اسلامی گذشته و تب و تاب روزهای انتخابات به پایان رسیده است، اما اکنون فاجعهای دیگر از دل آن تجربهء تلخ آشکار شده است؛ فاجعهای به این شکل که در روز انتخابات، در گوشه و کنار ایران، پای صندوقهای رای بوقوع پیوسته؛ فاجعهء خرید و فروش رأی...
تصاویر خرید و فروش رأی در انتخابات شورای شهر را میتوان از دو جهت بررسی کرد.
ابتدا به کاندید مورد نظر میپردازیم؛ فردی که، در خوشبینانه ترین حالت ممکن، فرض میکنیم با هدف آبادانی و خدمت، در پی بدست آوردن یک کرسی در شورای شهر است. اما آیا راه رسیدن به این هدف دادن رشوه است؟ آیا هدف وسیله را توجیه میکند؟ و آیا فردی که به ابتدایی ترین قوانین مدنی پایبند نیست، میتواند بعنوان عضوی از شورای شهر مثمرثمر باشد؟
کافی است نگاهی کنیم به پروندههای فساد مالی و اخلاقی اعضای شورایشهر در سالیان گذشته. با یک حساب سرانگشتی میتوان به این نتیجه رسید که تصاحب یکی از کرسیهای شورای شهر چه منفعت مالی فراوانی برای آن فرد دارد که او حاضر است اینگونه برای جلب نظر مردم و کسب رأی هزینه کند و رشوه دهد.
سوی دیگر این ماجرا هم البته شهروندانی هستند که با مبلغی کمتر از ۱ کیلو گوشت براحتی رأی خود را میفروشند.
جامعهای را تصور کنید که از چنین شهروندان و مسئولانی تشکیل شده است؛ مسئولاتی که با رشوه به پست و مقام رسیده و شهروندانی که رشوه گیرنده اند.
در طی چهار دهه حکومت اسلامی بر خاک ایران زمین، انحطاط اخلاقی روز بروز بیشتر شده و جامعه از حیث اخلاقیات، امروز بیشتر از دیروز به قهقرا میرود.
در چرخهء دولت و حکومت اسلامی «عضویت در شورای شهر» یکی از پُستهای پایین رتبه است و عمق ماجرا زمانی آشکار می شود که این فساد اخلاقی و اداری به بدنهء کلی دولت و حکومت تعمیم داده میشود. مگر میشود فرماندار از تخلف عضو شورای شهر بیاطلاع باشد؟ و استاندار از تخلف فرماندار؟ و وزیر از تخلف استاندار؟ این چرخه را میتوان تا بالاترین مرتبه ادامه داد و رسید به سران سه قوه و در رأس همه امور «بیت رهبری».
حکایت این «فساد سازمان یافته» حکایت آن حاکمی است که گفتند گناهی ندارد زیرا از اوضاع نابسامان مملکت بیخبر است. اگر بالادستیهای حکومت و دولت از این فساد سازمان یافته بیاطلاعند که باید گفت: «وای بر آنها...» و اگر مطلعند که... که البته ۴۳ سال حکومت حاکمان اسلامی نشان از آن دارد که در مورد درشت تا ریز مسئولین، دستهای پنهانی در تمام مفسدههای اتفاق افتاده دارند. و همهء این آشفته بازار، بیاخلاقی و فساد اداری را میتوان در یک ضربالمثل فارسی خلاصه کرد: «این خانه از پایبست ویران است».
اینگونه است که نمیتوان و نباید از کنار تصاویر خرید و فروش رأی به سادگی گذر کرد، چرا که این تصاویر حاوی پیام و هشداری بسیار مهم اند؛ سیر نزولی اخلاق در جامعهء ایران مسألهای مهم و قابل تأمل است و نیاز به آن است که روانشناسان، جامعه شناسان و افراد صاحب نظر هر چه سریع تر اقدام به آسیب شناسی این معضل نمایند و راهکارهایی برای اصلاح رفتارهای نابهنجار و خلاف قانون شهروندی و انسانی ارائه دهند.
گرچه این بیاخلاقی و بیقانونیها در جامعه ایران مبدل به عرف شده است، اما «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه ست» و باید دست به دست هم دهیم تا ماهی نیمه جان اخلاق و وجدان را از منجلاب جمهوری اسلامی نجات دهیم.
بر همگان روشن است که با وجود حکومت اسلامی، و سلطهء آن بر آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر و رسانهها در کشور، اصلاح معایب و آموزش محاسن عملاً کاری غیرممکن خواهد بود، چرا که این پلشتیها حاصل ۴۳ سال حکومت اسلامیست و گام نخست برای نجات جامعهء ایران گذر از این حکومت سر تا پا دروغ و فساد برای رسیدن به جامعهای قانونمند است.