تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
توطئه های رژيم اسلامی برای ایجاد تفرقه
حمید آقایی
شب های اعتراضات مردم خوزستان با حضور نیروهای سرکوب حکومت در سوسنگرد ادامه یافت و به گزارش رسانه های محلی سید حسین آل ناصر توسط نیروهای امنیتی کشته شد. مطابق همین گزارشات اعتراضات در شهرهای سوسنگرد، ماهشهر و حمیدیه علیرغم سرکوب خشن تا صبح ادامه داشته اند.
اعتراضات مردم تشنه خوزستان در حالی وارد جندمین روز خود می شوند که روزنامه های حکومتی، از اصلاح طلب تا اصولگرا همراه با مسئولین رژیم، یا همچنان سکوت پیشه کرده اند و یا با دسیسه های شناخته شده این اعتراضات را به دشمن خارجی و تجزیه طلبان نسبت می دهند.
نماینده خامنه ای از خوزستان در مجلس خبرگان، محسن حیدری، کشته شدن چهار جوان خوزستانی را به عوامل ضد انقلاب نسبت می دهد و می گوید این عوامل «با سوءاستفاده از مطالبات مردمی در بین آنها تیراندازی کرده و افراد بیگناه را می شکند.
استاندار خوزستان نیز ویدیوهای منتشر شده از روزهای اول اعتراضات هموطنان خوزستانی را جعلی می نامد. خبرگذاری فارس وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز این اعتراضات را اساسا تکذیب می کند و تصاویری از اعتراضات مردمی در شادگان و سوسنگرد که در آن پرچم الاحوازیه دیده می شود را منتشر می کند. در پی انتشار این تصاویر توسط خبرگذاری فارس روزنامه اصولگرای الف نیز این خبر را بازنشر می کند.
روزنامه اصلاح طلب آفتاب نیوز اما صرفا با درج یک خبر از قول «برخی منابع خبری، آمار قربانیان اعتراضات را سه نفر اعلام می کند. روزنامه اینترنتی همشهری در شماره روز دوشنبه ۲۸ تیر از قول معاون امنیتی استان خوزستان خبر کشته شدن سه نفر در اعتراضات مردمی به بی آبی تکذیب می کند.
برخی از عناصر شاخص اصلاح طلب در واکنش به اعتراضات مردم خوزستان به بی آبی فقط به ابراز همدردی و یا نصحیت مسئولین حکومتی اکتفا می کنند. سعید حجاریان در توئیت خود می نویسد: «در جنگ هشتساله خوزستانیها بر سر خاک مقابل گلولههای روبرو ایستادند اما الان بر سر آب به گلولههای پشت سر فکر میکنند. با سرنوشت خوزستان بازی نکنید!» و تلویحا خطر تجزیه ایران را به مسئولین گوشزد می کند.
پروانه سلحشوری در توئیت خود می نویسد: «موضوع فقط خوزستان بی آب نیست. کجای ایران آباد است که فقط خوزستان مانده باشد. چه کردهاید با این همه نعمت که پس از سالها مدیریت باید نظارهگر مرگ تدریجی مردم، طبیعت و عقبماندگی سرزمینمان باشیم.» وی در ادامه توئیت بنحوی شرایط را تصویر می کند که گویی از علل اصلی این اعترضات بی خبر است و فراموش کرده است که طرح های انتقال آب خوزستان به مناطق مرکزی ایران توسط هاشمی رفسنجانی و دولت های اصلاح طلب کلید زده شدند. خانم سلحشوری می نویسد: «خدا میداند تاوان چه چیز را پس میدهیم!» گزاره ای بسیار موذیانه برای فرار از مسئولیت.
توطئه بزرگی در جریان است
مجموعه اخبار و گزارشات فوق از نحوه برخورد خبرگزاری های حکومتی با اعتراضات مردمی در خوزستان و نوع واکنش برخی از عناصر شاخص اصلاح طلب نسبت به این اعتراضات نشان از یک توطئه بزرگ امنیتی از سوی حاکمیت رژيم اسلامی برای ایجاد تفرقه بین مردم ایران در استان های مختلف کشور و نیز تغییر ترکیب جمعیتی از طریق تبعیض در برنامه های توسعهء استانی بین استان های حاشیه ای و استان های مرکزی ایران دارد.
مشکل هموطنان خوزستانی، مشکل امروز و یا سالهای اخیر و ناشی از خشکسالی نیست. حاکمیت رژيم اسلامی عامدانه، و بر اساس سیاست های استراتژیک شورای امنیت ملی، هیچگاه توسعهء خوزستان را در اولویت های خود نداشته است. تخصیص بودجه های ظاهراً بالا توسط دولت های رژيم اسلامی برای توسعه خوزستان نیز همواره روی کاغذ مانده است و قبل از رسیدن به خوزستان در همان مرکز و توسط باندهای مافیای حاکم حیف و میل شده اند.
استان های حاشیه ای در ایران برای نظام رژيم اسلامی همواره یک معضل امنیتی بوده اند؛ منازعات منطقه ای که رژیم رژيم اسلامی خود یکی از عوامل اصلی آن می باشد، نیز بهانه ای شده اند که توسعه انسانی و اقتصادی این مناطق همواره در ذیل امنیت و خطر موهوم تجزیه قرار گیرند. حاکمیت اسلامی، با انتخاب این سیاست و اِعمال آگاهانهء تبعیض سعی کرده و می کند که استان های حاشیه ای را وابسته به دیگر استان های توسعه یافته تر نماید و بخشی از مردم این استان ها را عملاً وادار به مهاجرت به دیگر استان ها نماید.
از سوی دیگر حاکمیت رژيم اسلامی از طریق حضور عوامل خود در شبکه های اجتماعی از جمله کلاب هاوس، همزمان با اعتراضات مردمی در خوزستان، به بحث های اختلاف انداز فدرالیسم و جدایی طلبی دامن زند. این در حالی است که مردم تشنه خوزستان برای درخواست آب و نابودی زندگی و تلف شدن احشام خود دست به خیابان ها آمده اند و رو به حاکمیت و مردم دیگر نقاط کشور شعار می دهند و طلب کمک می کند. در این شعارها هرگز طلب کمک از دیگر کشورها و ملت ها نشده است.
پیرو این نگاه امنیتی است که ربیعی سخنگوی دولت روحانی اعلام می کند که ادارات استانهای تهران و البرز از سه شنبه این هفته تا یکشنبه هفته آینده تعطیل هستند. وی در این رابطه گفته است تصمیم این تعطیلی بنا به «پیشنهاد قرارگاه عملیاتی و کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی کرونا، صورت گرفته است. البته پیشنهاد قرارگاه عملیاتی و کمیته امنیتی ستاد ملی کرونا نه بخاطر کرونا بلکه بخاطر نگرانی از گسترش اعتراضات به تهران می باشد. تجارب قبلی اعلام تعطیلی ادارات نشان می دهد که نه تنها این تعطیلی ها مانع از شیوع بیشتر ویروس کرونا نشده اند بلکه بدلیل خروج مردم تهران و مسافرت افزایش نیز یافته است.
اعلام حمایت نهادهای مدنی در داخل کشور
خوشبختانه در پاسخ به این درخواست ها برخی از نهادهای مدنی در داخل کشور حقوق بشری داخل کشور و فعالین حوزه هنر و سینما با دادن بیانیه از مردم خوزستان حمایت و سرکوب اعتراضات را محکوم می کنند.
بیش از یک صد و سی مستندساز در بیانیهای، نوشتند: ما کارگردانان سینمای مستند، بر پایه سنت کاریمان همیشه بازتاب دهنده رنج و خواست مردمانمان بودهایم و امروز نیز در کنار تشنگان خوزستان میمانیم و سرکوب مردمی که زندگی را جستجو میکنند تا آب به آبادی برسد به شدت محکوم میکنیم.
کانون مدافعان حقوق بشر در ایران نیز طی نامه ای به کمیساریای عالی حقوق بشر در سازمان ملل، از این مقام می خواهد «از کلیهی امکانات قانونی خود استفاده کرده و مانع از سرکوب بیشتر مردم شود.»
اما آن چیزی که در این بیانیه هایِ ابراز همدردی و همرایی با مردم خوزستان و یا برای درخواست کمک از مجامع حقوق بشری، مفقود است و آن چیزی که در این روزها دیده نمی شود، تشویق مردم به کمک به مردم خوزستان و پیوستن آنها به این اعتراضات است.
آن چیزی که بسیار دردآور است سکوت نهادی مردمی در دیگر استانها در برابر تشنگی و سرکوب مردم معترض استان خوزستان است. آیا این فاجعه ملی در خوزستان با فاجعه سیل و زلزله در دیگر نقاط کشورمان فرق می کند که در آن زمان بسیاری از نهادهای مردم نهاد و افراد معروف در حوزه های مختلف شخصا به کمک مردم سیل زده و زلزله زده برخاستند؟
اعتراضات مردم تشنه و ستم دیده خوزستان فقط حلقه ای از زنجیره اعتراضات ملت ایران است که زمانی در بلوچستان، زمانی دیگر در میان کارگران و بازنشستگان و اکنون در خوزستان اوج گرفته است؛ که بدلیل ناکارآمدی این نظام فاسد و جنایتکار قطعا به دیگر استانهای حاشیه ای دیگر خواهد رسید. بهتر است بجای انتظار، همین امروز به مردم خوزستان بپیوندیم و با حمایت از آنها این سرزمین آبا و اجدادی را از دست این حکومت جانی و فاسد نجات دهیم و این خانه را که ملک مشاع همه مردم ایران است از نو بسازیم.