تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
من یک عرب خوزستانیام!
بابک بامدادن
این جان های نازنینی که با لب تشنه بر خاک تفتیده خوزستان در خون میتپند، فرزندان ایران و هممیهنان مایند. هم آنکه به شعارهای عربی آنان خرده میگیرد، و هم آنکه میخواهد از تشنگی مردم آتش جنگ عرب و فارس برافروزد، هر دو دانسته یا ندانسته در میدان نهادهای امنیتی و سپاه بازی میکنند
ایران سرزمین همهء ایرانیان است و اگر بدان “مرز پرگُهر” میگویند، از آن رو که هر کدام از زبان ها و فرهنگ ها و آئین های آن چون گوهری تابناک زینت بخش فرهنگی هفتهزار سالهاند. بگذاریم عرب دردش را به زبان مادری بگریَد و کرد و لر و فارس و بلوچ بزبان مادری خود با او همدردی کنند. و نگذاریم نژادپرستان جدائی خواه از این آتشی که ملایان تبهکار برافروختهاند، هیمهای برای جنگهای خانمانسوز آینده فراهم کنند.
آنان دروغ میگویند که ریشه تشنگی خوزستان “عرب بودن” باشندگان آن است. در این استان عرب و لر و بختیاری و فارس و قشقائی در کنار هم میزیند و کام همه آنان به یک اندازه از بیآبی کارون در آتش است. اگر نفت همه مردم خوزستان (و نه تنها عربان) با باد چپاول میرود، مردم “فارس” کرمان نیز بهرهای از مِس پربهای خود ندارند. اگر کشاورز عرب خوزستانی از بیآبی دام و زمینش به فغان آمده، کشاورز اصفهانی نیز از تشنگی کشتزار و گاوانش دست به آسمان برداشته است.
مردم خوزستان، به هر زبانی که به دادخواهی برخیزند، فرزندان این آب و خاکند و هر شهروندی که دل در گرو ایران دارد، باید پشتیبان آنان باشد. نگذاریم نژادپرستان جدائیخواه و ورشکستگان سیاسی میداندار شوند.
من یک عرب خوزستانیام!