تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
میل به رفتن از ایران هر روز بیشتر میشود!
گزارش روزنامهء داخلی شرق
این روزها پس از سخنان اصغر فرهادی و جملاتی که او در نامهاش منتشر کرد و یک ویدئو از سخنان محسن رنانی، اقتصاددان، سبب شده تا بسیاری دربارهء یک اتفاق یعنی «مهاجرت» بنویسند و بگویند و با قلب و عقل این سؤال را از خود بپرسند.
فرهادی در نامهاش نوشته است: «متأسفم که تلاشم برای ماندن در ایران، ساخت فیلم در ایران و نمایش آن در ایران، این تعبیر را با خود به همراه دارد که او در حال یک بازی دوسویه است. من همواره با تمام وجودم نوشتهام و فیلم ساختهام. کسانی که از نزدیک من را میشناسند، میدانند همیشه عاشق زندگی در میان این مردم و فیلمساختن برایشان بودهام، با آنکه امکان کار و زندگی در هر جای دیگر از دنیا و به دور از حاشیهها را داشتهام؛ اما گویی این بار تلاشی گسترده از هر سوی در کار است تا این عشق و امید به سمت دلسردی برود».
رنانی تأکید میکند تمام شیوهها برای مهاجرت نخبهها انجام میشود؛ البته دراینمیان بحثهای زیادی درباره کلمه «نخبه» و اینکه چه کسی دارای این خصوصیات است مطرح شد؛ اما اکثرا معتقد بودند نباید فرقی باشد بین نخبه یا هر ایرانی دیگری، همه باید آنچنان امنیت و آسایشی در کشور خود حس کنند که دور «مهاجرت» را خط بکشند و برای ایران بمانند. دراینمیان محمدرضا جلاییپور نیز در مقالهای که این هم واکنشبرانگیز بود، به علل و واقعیتهای «مهاجرت سرمایههای انسانی ایران» پرداخت.
او در این مقاله که در وبسایت خود منتشر کرده بود، بر یک نکته تأکید کرد که «تصور عمومی از میزان و علل آن متأسفانه با دادهها و مطالعات معتبر فاصله دارد». او در مقالهاش چند سؤال را مطرح کرد؛ ازجمله اینکه «وضعیت کنونی ایران در جهان چگونه است؟» و توضیح داد: «واقعیت این است که میزان و وضعیت مهاجرت سرمایههای انسانی ایران بههیچعنوان مطلوب نیست؛ اما به وخامتی که عموما تصور میشود، هم نیست. به تعبیر دیگر، وضعیت ایران در مهاجرفرستی در جهان متوسط است.
مرور چند داده معتبر تصویر واقعیتری به ما میدهد: براساس آخرین دادههای انستیتوی آمار یونسکو، UNHCR، سازمان بینالمللی مهاجرت، بخش امور اقتصادی و اجتماعی ملل متحد، پیمایش جهانی گالوپ، دادههای سرشماری و نیز پیمایشهای روشمند رصدخانه مهاجرت ایران: رتبه مهاجرفرستی ایران ۵۴ (از میان ۱۳۲ کشور جهان)، رتبه ایران در شاخص جریان بالقوه مهاجرت ۷۷ (از میان ۱۵۲ کشور)، رتبه ایران در شاخص جریان بالقوه جذب استعدادها ۷۸ (از میان ۱۵۲ کشور) و رتبه دانشجوفرستی ایران ۱۹ (از میان ۲۴۱ کشور) است.
به طور میانگین ۳.۶ درصد جمعیت جهان مهاجرند و میانگین جمعیت مهاجر نسل اول ایرانی از میانگین جهانی کمتر است (۲.۲ درصد) و حتی نرخ رشد دانشجویان ایرانی در کشورهای دیگر از میانگین جهانی نرخ رشد دانشجویان بینالمللی هنوز کمتر است و از قضا در سالهای اخیر بهخاطر بدترشدن شرایط اقتصادی، افزایش نرخ دلار، دشوارترشدن کسب ویزا و نیز کرونا کاهش یافته است. براساس بدترین برآوردهای کارشناسانه هم حدود ۳.۸ درصد جمعیت ایران مهاجرند (نزدیک به میانگین جهانی)».
تحلیل بعدی او در این زمینه بود که طبق «تحلیل رصدخانه مهاجرت ایران از آمار دریافتی از اداره گذرنامه در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۹ نشان میدهد ۳۸ درصد دارندگان مدال در المپیادهای دانشآموزی، ۲۵ درصد از مشمولان بنیاد نخبگان و ۱۵ درصد از حائزان رتبههای یک تا هزار کنکور مقیم خارج از کشور شدهاند (مهاجرت استعدادهای برتر علمی به دانشگاههای برتر جهان پدیدهای جهانی است و میانگین جهانیاش از میانگین ایران بالاتر نیست). بیشترین تعداد دانشجوی ایرانی به ترتیب به آمریکا، ترکیه، آلمان، ایتالیا و کانادا رفتهاند. در آمریکا که اولین مقصد دانشجویان ایرانی است، براساس معیار «تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل در ۱۰ دانشگاه برتر آمریکا» ایران در میان کشورهای دانشجوفرست در رتبه دهم قرار دارد و کشورهای چین، هند، کره جنوبی، انگلستان، آلمان، فرانسه، ترکیه، استرالیا و عربستان بالاتر از ایران و در رتبه اول تا نهم قرار دارند.
چنانکه میبینید اغلب کشورهایی که بیشتر از ایران به آمریکا دانشجو میفرستند، توسعه یافتهتر از ایراناند. تنها نیم درصد دانشجویان خروجی از ایران در دانشگاههای برتر آمریکا و جهان مشغول به تحصیل هستند»؛ اما سؤالی که شاید با باور عمومی انطباق بیشتری داشته باشد این بود: «در چه زمینههایی وضعیت ایران در مقایسه با میانگین جهانی بسیار بد است؟» جلاییپور چنین تحلیل کرد:
«۱) پناهندگی: ایران در پناهندهفرستی در جهان رتبه ۱۴ و در پناهندهپذیری هم رتبه دهم در جهان را دارد.
«۲) نرخ بازگشت متخصصان و فارغالتحصیلان ایرانی به داخل کشور: آمار دقیق معتبری در دست نیست؛ ولی براساس گزارش رصدخانه مهاجرت همچنان بسیار پایین است (البته از سال ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۲۱ روند صعودی داشته است). براساس یک مطالعه در دانشگاه استنفورد حدود ۱۱۰ هزار ایرانی نسل اول یا دوم و سوم مهاجران در دانشگاهها و پژوهشگاههای خارج از ایران سابقه کار داشتهاند که معادل حدود یکسوم کل متخصصان دانشگاهی ایرانی است و بازگشت تنها ۱۰ درصد این متخصصان باکیفیت سرمایهای ازدستندادنی برای توسعه علمی در ایران است.
«۳) افزایش نگرانکننده و متأخرِ مهاجرت ورزشکاران دارای مدال، پزشکان (بهویژه بعد از کرونا)، کارآفرینان و فعالان استارتآپی (که احتمالا با طرح صیانت تشدید میشود) براساس گزارش رصدخانه مهاجرت.
«۴) شاخص «قدرت گذرنامه»: قدرت گذرنامه ۱۸۳ کشور بیشتر از ایران است.
«۵) شاخص «میل به مهاجرت»: که در ایران به حدود ۳۰ درصد جمعیت رسیده است (البته همه این ۳۰ درصد عملا به اقدام برای مهاجرت و توانایی عملی مهاجرت نمیانجامد؛ ولی نگرانکننده است؛ چون نشانه نارضایتی و حدود دو برابر میانگین جهانی - ۱۵ درصد - است)».
و در نهایت این دکترای جامعهشناسی چنین تحلیل کرد: «واقعیت این است که با دستور و توصیه نه قیمت لوازم خانگی پایین میآید، نه فساد و تبعیض و فقر و نابرابری کاهش مییابد، نه میل به مهاجرت کم میشود و نه بازگشت مهاجران افزایش مییابد. باید عملا زمینه اصلاح این ریشهها و عوامل نهادی و ساختاری افزاینده مهاجرت سرمایههای انسانی را فراهم کنیم».