تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
شعری برای بکتاش آبتین
مسعود میری
به هر جهت
برف میبارد اینجا در خراسان
در دهات کوچکی که من مردهام
چترم شکسته است
بکتاش با کولهپشتیی کلماتش پر
دهانش شمع کوچک رو به باد و باران
گزندی برسد
بیمارستان به زخم کوچک شب مرهم میبندد
اما صبح نرسد بهتر
مسافران فرود نخواهند آمد
کلمات
قفل هیچ دری را باز نمیکند
تسلّا مرده است رفیق!
سیاهی را به تن میکشم
آغوشم ترسیده
شب بیدار میمانم
تمام طول روز را میخوابم
شاید شبی پیراهنی از نور بپوشد
صبح بخیر بگوید .
به هر جهت ...