تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

14 بهمن ماه 1400 - 3  فوریه 2022

اپوزیسیونی که از اشتباهِ خود درس نمی گیرد

سام قندچی (1)

  این نگارنده همیشه تلاش می کنم مسائلی را که در رابطه با موضوعات سیاسی روز می بینم بدون ذکر نام افراد مطرح کنم؛ اما، در این نوشته مجبورم از افراد معینی نام ببرم گرچه در مورد موضوعی سیاسی است و نه شخصی!

  در واقعآنچه می نویسم بخاطر آن است که در چند روز گذشته ویدیویی تحت عنوان «گرامیداشت زنده یاد دکتر احمد مدنی» از یک مصاحبهء قدیمی دکتر حسن ماسالی در کانال یوتیوب دوست عزیزم دکتر مرتضی انواری منتشر شده است. من در گذشته نظرم را درباره ی تیمسار دکتر احمد مدنی نوشته ام و این مقاله ربطی به آن زنده یاد ندارد، و بحث دیگری است.

  اما چرا می گویم اپوزیسیون ایران از اشتباهِ حمایت از نیرویی ارتجاعی در انقلاب 57 درس نگرفته است؟! یک نمونه؟ بارز این موضوع را، با نگاه به عملکرد برخی کسانی در این اپوزیسیون نظیر دکتر حسن ماسالی، می توان دید که همچنان مدعی رهبری اپوزیسیون ایران هستند!

  ما کمتر از یکسال پیش شاهد «سخنان تاریخی رضا پهلوی در رد حکومت موروثی» بودیم. اقدام آقای رضا پهلوی(2) با سکوت اکثریت اپوزیسیون چپ و ملیون روبرو شد که مسأله ای نیست و بسیاری از رویدادهایی که تاریخساز شده اند هنگام وقوع کمتر کسی به آن توجه نشان داده و، در واقع، نتایج تاریخی اش بعدها درک شده!  اما، همانطور که می دانیم، در برابر اقدام تاریخی آقای رضا پهلوی، حرکتی ارتجاعی از سوی برخی سلطنت طلبان آغاز شد که ایشان را به دلیل این اقدام تاریخی، محکوم می کردند. همانگونه که در برابر اقدام تاریخی زنده یاد شاپور بختیار در سال 57 حرکتی ارتجاعی در میان ملیون و چپ آغاز شد که با شعار "بختیار، نوکر بی اختیار" بیان می شد.

  البته این حق سلطنت طلبان سابق است که بخواهند نظر خود را داشته باشند و از جمله زنده یاد سیروس آموزگار که سلطنت طلب بود، در شاید آخرین مصاحبه، مخالفت خود را با این تصمیم آقای رضا پهلوی بیان کرده و دنبال پادشاهی دیگر می گشت و از جمله از دخترهای آقای رضا پهلوی بعنوان کاندیدای پادشاهی نام می برد و هم از میلیونها ایرانی دیگر!

  با اینکه این موضع گیری زنده یاد سیروس آموزگار که همیشه مورد احترام این قلم بوده و هست را، آن را موضعی «ارتجاعی» می دانم، اما عملکرد او و دیگران که چنین موضعی دارند را برای آنچه می اندیشند، ناشی از حق آزادی اندیشه می دانم، و آن را، اگر به عمل ارتجاعی برای نابود سازی جامعه نیانجامد، محکوم نمی کنم، همانگونه که عملکرد «رویالیست های فرانسه» را برای بیش از دو قرن مورد احترام قرار می دهم، چرا که بطور مسالمت آمیز نظرات خود را بیان می کنند، ولو آنکه نظرات شان ارتجاعی باشد! حتی اگر آیت الله خمینی و هواداران اش نیز در زمان دولت بختیار اینگونه عمل کرده بودند، و دولت بختیار ادامه پیدا کرده بود، به رغم آنکه مواضع آنها را ارتجاعی می دانستم، و به همین دلیل نیز چند نفر از هواداران خمینی دماغم را در همان آخرین ماه های انقلاب شکستند، با اینهمه به حق آنها برای بیان مواضع ارتجاعی شان به شکل مدنی، احترام می گذاشتم.

  در نتیجه آنچه در زیر می نویسم به این معنی نیست که فکر کنم کسی که مواضع ارتجاعی دارد، حق بیان مسالمت آمیز نظرات خود را نباید داشته باشد!(+)

  اما اصل بحث اینکه دکتر حسن ماسالی، درست بعد از راه افتادن جریان ارتجاعی حمله به آقای رضا پهلوی علیه موضع مترقی ایشان در رد حکومت موروثی و هواداری از جمهوریخواهی، شروع کرده اند به حمایت مالی از آن دسته از سلطنت طلبانی که آقای رضا پهلوی را مورد حمله قرار می دهند! به قول عمان سامانی «من از مفصل این نکته مجملی گفتم. تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل».

  این کار آقای دکتر حسن ماسالی مرا به یاد حمایت از حرکت ارتجاعی خمینی توسط اکثریت چپ و ملیون در دوران دولت بختیار می اندازد که به سقوط دولت بختیار انجامید. بیش از این لازم به توضیح نیست و روشن است که چرا در عنوان این مقاله نوشته ام: اپوزیسیونی که از اشتباهِ حمایت از نیرویی ارتجاعی در 57 درس نگرفته است!

  از ما گفتن بود!

10 بهمن ماه 1400 - January 30, 2022

___________________________

1. همانطور که دو هفته پیش اطلاع دادم صاحب این قلم همه ی کارهای انتشاراتی خود را تا اطلاع بعدی متوقف کرده ام و این مطلب را نیز استثناً در این روزهای سالگرد سقوط دولت زنده یاد شاپور بختیار، و بعد هم فاجعه ی انقلاب 57، منتشر می کنم! همچنین از همهء دوستانی که برایم مطلب ارسال می کنند تقاضا دارم که مطالب خود را دستکم برای دکتر اسماعیل نوری علا کپی کنند، چون صاحب این قلم، همانطور که دو هفته پیش اطلاع رسانی کردم، به دلیل وضعیت شخصی زندگی روزمره به خاطر بیماری و مشکلات مالی، وقتم هر روز کمتر می شود و نمی توانم از جمله برای دوستان در کارهای انتشاراتی کمکی باشم!

2. بازهم تکرار کنم دلیل آنکه آقای رضا پهلوی را «شاهزاده» خطاب نمی کنم به این خاطر است که برای شخص ایشان در انقلاب 21 ایران نقش می بینم و برای کسانی که برای رهبری نقش قائل هستم فقط از القاب «خانم» یا «آقا» استفاده می کنم و اگر با آن القاب هم راحت نیستند، از هیچگونه القابی استفاده نمی کنم.

http://www.ghandchi.com/4226-opposition-same-error-as-1979.htm

مطالب مرتبط: 1     2     3     4     5     6     7     8     9     10     11     12     13     14     15     16     17     18

بازگشت به خانه