تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

5 اسفند ماه 1400 - 24  فوریه 2022

نگاهی به جنبش های اعتراضی اخیر ایران

حمید امیری

  بررسی و تحلیل جنبش های اجتماعی چند سال اخیرایران، به مبحث مهمی درگفتگو های روشنفکران و فعالین سیاسی تبدیل شده است. در این نوشته کوتاه تلاش بر این است تا درک خود از مشخصات این جنبش ها را به خوانندگان ارائه دهم.

  در این مطلب، من توجه خود را بر اعتراضات اجتماعی مردم و اصطلاحا حرکت از پایین معطوف داشته ام و به مشارکت مردم در جنبش های سیاسی نظیر دوم خرداد و جنبش سبز نمی پردازم. هدف این نوشته شناخت کنش و واکنش مردم و حاکمیت رژیم اسلامی است.

 

تنوع جنبش های اعتراضی ایران

  اعتراضات شکل گرفته در سالهای اخیر، از نظر خواسته ها،اشکال، سازماندهی، اقشار شرکت کننده و… دارای تنوع کم نظیری از بعد از انقلاب است. فهم این تنوع به ما یاری میرساند تا تحلیل عینی تری از این واقعیات چند بعدی داشته باشیم.

  این جنبش ها را می توان در چهار گروه زیر دسته بندی نمود:

  ۱) اعتراضات فردی

  اعتراضات فردی در واقع وسیع ترین و پیگیر ترین مبارزه مردم از ابتدای انقلاب بوده است که نمونه های زیر یادآوری این حقیقت است:

  –   چالش فرهنگ، سبک زندگی و ارزش های تحمیلی حکومت رژیم اسلامی توسط مردم

  –   انتقادعلنی از جوانبی از سیاست ها و مسئولین نظام نظیرفساد، تبعیض، بی لیاقتی و غیره

  –   دور زدن سانسور از طریق  پخش وسیع اخبار و افشا گری ها با تکیه بر تکنولوژی هایی نظیرماهواره، موبایل، اینترنت، شبکه های اجتماعی و غیره

 

  –   منزوی کردن، برخوردهای لفظی و حتی درگیری های فیزیکی با اشخاص سمبولیک نظام نظیر روحانیون.

  این مبارزات باعث گردیده تا نظام با چالشی گسترده و روزمره، روبرو گردد و دچار فرسایش گردد تا جایی که از حالت تهاجمی اولیه برای تحمیل مدل ایده آل جامعه ارزشی خود، در موضع دفاعی قرار گیرد وخواسته یا ناخواسته از برخی از خطوط قرمز خود چشم پوشی کند.

  به عنوان نمونه در حالی که کوچکترین انتقاد در رسانه ها با جرایم سنگین روبرو میشود، انتقادات علنی افراد در کوچه و خیابان نادیده گرفته میشود. نسبت به “بد حجابی” زنان در خیابان چشم پوشی میشود. حضور مشترک دختران و پسران جوان در فضای عمومی، حساسیت زیادی ایجاد نمی کند.

  این موفقیت ها در عقب راندن حکومت، باعث فروریختن “هیبت” رژیم و کاهش ترس جامعه از توپ و تشر ارگان های سرکوب گردیده واز نظر روانی انها را آماده میسازد تا وارد اعتراضات جمعی و پیگیر گردند.

  ۲) فشارافکار عمومی و تاثیر آن بر عقب راندن برخی از سیاست های نظام

  افشاگری وسیع نسبت به مدیریت برخی از معضلات عمومی جامعه توسط کارشناسان، روشنفکران، فعالین جامعه مدنی و … در سطح افکار عمومی و تبدیل آن به یک گفتمان مسلط به همراه برخی اعتراضات مدنی، باعث عقب نشینی نظام در کلیت و یا  برخی از آن سیاست ها گریده است و یا آنرا در موضع دفاعی قرار داده. از آن جمله اند:

  –   سیاست مبارزه با کرونا و واکسیناسیون

  –   تخریب محیط زیست و بویژه خشک شدن دریاچه ارومیه

  –   مدیریت منابع آبی

  –   فساد گسترده نهادینه شده درنظام

  –   انتخابات مهندسی شده و بدنبال آن تحریم وسیع و بی سابقه انتخابات ریاست جمهوری

  ایجاد حساسیت در افکار عمومی نسبت به ضرورت اقدام پیگیر و مدنی درباره ساسیت های کلان مخربی که باعث خسارات فراوان در کوتاه مدت و دراز مدت جامعه میگردد، و استقبال عمومی مردم از این اید ها و به تبع آن تلاش برای پاسخ گو کردن مسئولین ودر مواردی عقب راندن نظام از دستاوردهای مهم این دوران است.

  ۳) شورش های اجتماعی علیه کلیت یا برخی از سیاست های نظام

  بحران بی سابقه اقتصادی و اجتماعی ایران در چند ساله اخیر از یک طرف وبحران مشروعیت نظام و از بین رفتن امید به اصلاح وضعیت، ضریب تحمل بخشهای مهمی از جامعه ایران را بشدت کاهش داده و آنها را به بشکه ای از باروت تبدیل کرده که قابلیت انفجاری بالایی دارند.

  جامعه ایران در این دوره زمانی، این گونه انفجار های اجتماعی را چه در سطح محلی (مثلا شورش در بلوچستان در اعتراض به درگیری با سوخت بران در اسفند ۹۹ ) و چه در جنبش های سراسری در ۹۶ و ۹۸ تجربه نمود.

  این شورش ها و عواقب آنها، نقش تعیین کننده ای در ادامه حیات سیاسی ایران در دو ساله اخیر داشته اند. آنها مانند زلزله ای مهیب جامعه ایران و حاکمیت را به لرزه در آورند و همگی را وادار کردند تا در استراتژی و تاکتیک های خود تجدید نظر کنند.

  به نظر میرسد که نظام رژیم اسلامی با نگرانی از جنبش های شورشی وسیع و تبدیل آنها بصورت موج وار و تجربه انقلاب ۵۷ به  سیاست سرکوب “هوشمند” روی آورده بدین معنی که علاوه بر تکیه بر ماشین سرکوب همیشگی در حدود معینی و تا جایی که خطوط قرمز آن زیر پا گذاشته نشده باشذ، برخی از جنبش های اعتراضی را “تحمل” کند. این موارد را در بخش بعدی بیشتر توضیح میدهم.

  از طرف دیگر مردم عوارض ناگوار و بهای سنگین اعتراضات بی هدف، بدون سازمان و خشنوت آمیز را به چشم خود مشاهده کردند و انها نیز به جنبش احتماعی هوشمند که متکی به خواست های مشخص، روش های پیگیر اما مسالمت آمیز و در برخی موارد با هماهنگی سراسری روی آورده اند.

  ۴) اعتراضات جمعی مطالبه گرا

  جامعه ایران در دو سال اخیر شاهد شکوفایی اعتراضات مردمی دسته جمعی گسترده ای است که حول یک خواسته معین  (صنفی، مدنی، فرهنگی، ملی و…) شکل میگیرد و بصورت پیگیر، هماهنگ و مسالمت آمیز و به امید به نتیجه رسیدن به این خواسته ها، ادامه پیدا میکند.

  این جنبش ها در واقع تعالی جامعه مدنی ایران است که به میدان آمده تا از حق خود دفاع کند و مطالبات خود را پیگیری کند.

 

  این جنبش ها را میتوان درسه گروه زیر دسته بندی نمود: 

  –   جنبش های مطالباتی مقطعی و/ یا محلی:

  این جنبش ها که اکثریت قاطع اعتراضات مطالباتی را شکل میدهند در اعتراض به یک امر مشخص (مثلا آزاد کردن فرد دستگیر شده ای) و یا رسیدن به یک خواست معین مقطعی (مانند پرداخت حقوق عقب افتاده در یک واحد اقتصادی) شکل میگیرند وعمدتا بعد از رسیدن به این خواست پراکنده میشوند.

   بنا به تجارب این دوساله، این گونه جنبش ها تا حدی توسط نظام تحمل میشوند و به این دلیل شرکت کنندگان آنها با ریسک بالایی روبرو نیستند و همین امر باعث گسترش آنها میشود. فعالین این جنبش ها میتوانند با تکیه بر دستاوردهای خود، قدم های بعدی برای هماهنگی و سازماندهی اقدامات بعدی شرکت کنندگان را بردارند و به اعتلای جنبش یاری رسانند.

  –   جنبش های صنفی سراسری

  یکی از نمایه های شکوفایی جنبش های اعتراضی ایران در سالهای اخیر، جنبش های صنفی است که توانسته اند فعالین صنف خود را بصورت سراسری هماهنگ وسازماندهی کنند و با طرح خواسته های  مشخص، آنها را به میدان مبارزه بیاورند. از این جمله اند جنبش بازنشستگان تامین اجتماعی، کارگران پیمانکاری نفت و  جنبش معلمان . این جنبش ها نیز تا حدی (جز در موارد معینی از جنبش معلمان) از طرف نظام تحمل شدند و برخی از انها (باز نشستگان تامین اجتماعی و در مواردی کارگران پیمانکاری نفت ) به خواست هایشان دست یافتند.

   –   جنبش های مطالباتی با خواسته های عمومی

  بحران حاد خشکسالی در سالهای اخیر و قطع شریان آب در خوزستان و اصفهان و تاثیر آن بر کشاورزان بطور خاص و مردم این دو استان بطور عام، جنبشهای اعتراضی صنفی کشاورزان به بی آبی این دو استان را ، به یک جنبش عمومی مورد حمایت سراسری ارتقا داد و به تبع آن نظام با دستپاچگی، از سیاست آبی خود عقب نشینی کرد و آب را در این رود خانه ها و البته بصورت محدود جاری نمود.

  در این دو حرکت، نظام رژیم اسلامی حرکت پیچیده ای انجام داد به این معنی که ضمن نگه داشتن چماق سرکوب، درهای مذاکره را برای رسیدن به توافقی با خواسته های معترضین باز نمود. در اصفهان حتی از این هم جلوتر رفت و تصاویر این اعتراضات را در تلویزیون به نمایش گذاشت.

  جنبش اعتراضی کشاورزان  خوزستان و اصفهان و حمایت وسیع سراسری از این جنبش ها حاوی تجارب بسیار زیادی برای جامعه مدنی ایران است که باید توسط فعالان آن جمعبندی شده و در اختیار سایر فعالین جنبش های مدنی قرار گیرد.

 

سخن آخر

  جنبش های اعتراضی مردم ایران درسالهای اخیر اشکال متنوعی به خود گرفته است اما هر کدام از آنها نقش مهمی در جا انداختن این ایده دارند که برای رسیدن به خواستگاه های خود باید وارد گود شد و پیگیرانه آنها را مطالبه نمود.

  در این میان اما متاسفانه فضای یاس و نامیدی بخشی از جنبش روشنفکری ایران را فرا گرقته است. مسدود شدن فضاهای رسمی و قانونی مبارزه نظیر شرکت در انتخابات و حضور در قدرت ویا چانه زنی در بالا، بخش زیادی از فعالین اصلاح طلب را زمین گیر کرده است. جنبش دانشجویی که همواره موتور اعتراضات اجتماعی ایران بوده است، حضور بسیار کمرنگی در صحنه اجتماعی سیاسی  کنونی ایران دارد.

  یکی ازاهداف من از نگارش این مطلب، دعوت این دوستان به تفکر درباره این جنبش های مردمی و نقشی که میتوانند در شکوفایی جامعه ایران داشته باشند، است تا به جای نا امید شدن از بن بست در بالا، به این موج خروشان در پایین بنگرند و برای تعمیق و گسترش آن همت کنند.

https://www.akhbar-rooz.com/142002/1400/11/26/

بازگشت به خانه