تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
رژيم اسلامی، امپراطوری دروغ
رژيم اسلامی حاکم بر کشورمان، که بنا به ادعای بنیانگذارش، با خدعه بر کرسی رهبری نشست، هزارتوئی در قامت یک امپراطوری دروغ است.
حاکمیت این امپراطوری دروغ در بیش از چهار دهه تأثیر بسیاری بر جامعهء ایران نهاده است. قوانین ایدئولوژیک و متحجرانه از سویی، و عدم آزادی بیان و اندیشه، از سوی دیگر، در حکومتی که بر اساس مذهبی نوشته شده که «دروغ مصلحتی» و «تقیه» در آن مجاز است، موجب ترویج گستردهء فرهنگ دروغگویی در جامعهء ایران شده است.
ایرانیان، برای سادهترین و ابتداییترین حقوق انسانی خود - از قبیل نوع پوشش، خوردن، آشامیدن و تفریحات - مؤاخذه میشوند و امنیت شغلیشان به خطر میافتد و، لاجرم، رو به دروغ و تظاهر میآورند. مثلاً:
- بخش بزرگی از جامعهء ایران که مشروبات الکلی مینوشند، از بیم مجازاتهای تعیین شده در قوانین رژيم اسلامی، ترجیح میدهند استفاده از مشروبات الکلی را انکار نماید، و بدین ترتیب برای رهایی از عواقب این قوانین به دروغ رو میآورند.
- بانوان ایرانی شاغل در ادارات دولتی اغلب به طور مخفیانه در مهمانیها شرکت کرده و اجازه ندارند آزادانه و به دلخواه،مانند سایر زنان در کشورهای آزاد، عکس و فیلمی از خود منتشر کنند، زیرا که، طبق قوانین حراستی محل کار خود، باید شئونات اسلامی را، علاوه بر اداره، در خانه و زندگی شخصی هم رعایت کنند! پس یک زندگی دوگانه با دو نوع پوشش و رفتار را در پیش میگیرند.
- پدران و مادران ایرانی به طور مدام به فرزندان خود یادآور میشوند که جزئیات مهمانیها و تفریحات خانواده را در مدرسه و در جمع دوستان بیان نکنند. بدینگونه، از همان سالهای ابتدای ورود به جامعه، کودکان با دروغ و کاربرد نامناسب آن آشنا می شوند.
با نگاهی به موارد ذکر شده از کارکرد دروغگویی در جامعهء ایران، میتوان به این نتیجه رسید که رژيم اسلامی، به مثابه یک باتلاق، هر روز بیشتر از روز قبل جامعهء ایران را در دروغ و تظاهر غرق میکند، و، در نتیحه، راه نجات ایرانیان از این باتلاق اتحاد و همدلی در مبارزه با «امپراتوری دروغ» است.
لازم است ذکر کنم که در این یادداشت به موضوع دروغ در بین حاکمان و دستاندرکاران رژيم اسلامی پرداخته نشده، چرا که شرح این هزارتوی فساد و دروغ مثنوی هفتاد من کاغذ شود.