چند ادعای نادرست دربارهء انقلاب۵۷

الاهه بقراط

ادعای اول: آنچه در سال ۵۷ روی داد، انقلاب نبود!

پاسخ: چرا، انقلاب بود و نظام دیگری را جایگزین نظام قبلی کرد.

ادعای دوم: انقلاب کار غرب، اروپا و آمریکا، بود!

پاسخ: نه، کار مردم و با مشارکت اسلامگرایان و چپگرایان بود؛ و غرب هم حمایت کرد.

آدعای سوم: انقلاب، اسلامی نبود!

پاسخ: چرا، اسلامی بود: رهبرش اسلامگرا بود؛ شعارهایش اسلامی بود؛ حامیان اش مذهبی بودند؛ نظامی هم که بنا کرد اسلامی بود!

ادعای چهارم: انقلاب را دزدیدند!

پاسخ: اصلا! انقلاب اسلامی، انتقام مشروعه‌خواهان از انقلاب مشروطه و پهلوی ها بود و ریشه در فداییان اسلام و غائلهء ۴۲داشت.

ادعای پنجم: انقلاب منحرف شد!

پاسخ: نه! انقلاب اسلامی بود و همان راهی را رفت که خمینی اعلام کرده بود:‌ ولایت فقیه و حاکمیت شرع!

ادعای ششم: خمینی مارا فریب داد!

پاسخ: نه! خمینی هرگز هدفش را پنهان نکرد! گفته و نوشته بود که بدنبال حکومت اسلامی است و علی شریعتی هم  افکار سیاه او را صیقل سرخ داده بود.

ادعای هفتم: چون کتاب«حکومت اسلامی»‌ممنوع بود نمی دانستیم خمینی چه می خواهد!

پاسخ: دروغ است! خمینی با انقلاب سفید، با اصلاحات ارضی، حق رأی زنان، و نیز حقوق سیاسی مذاهب دیگر بشدت مخالف بود و غائلهء خرداد ۴۲ را راه انداخت. اگر جوانان۵۷ نمی دانستند، گروه های ملی و مذهبی وچپ حتماً می دانستند!

ادعای هشتم: انقلاب برای آزادی بود!

پاسخ: شاید برخی به ظن آزادی های سیاسی همراه آن شدند، اما آنها نیز درکی ناروشن از آزادی داشتند تا با آن مخالفان خود را سرکوب کنند. کما اینکه وقتی ج ا سرکوب ها را شروع کرد، هیچکدام از آزادی دیگری دفاع نکرد تا نوبت خودش رسید!

ادعای نهم: مخالفان شاه برای دموکراسی مبارزه می کردند!

پاسخ: هیچ یک از مخالفان شاه دمکرات نبودند. حزب توده کمونیست با سازمان نظامی و وابسته به شوروی بود. فدایی و مجاهد هسته‌های مسلح بودند. جبهه ملی و نهضت آزادی بندناف شان به مشروعه وصل بود و همگی در عمل چه تا امروز نشان دادند چه هستند!

ادعای دهم: نسل۵۷ (معلوم نیست منظور کدام سن است!) انقلاب کرده!

پاسخ: نه! به سن خمینی و اطرافیان ملی و مذهبی اش در سال ۵۷ نگاه کنید: نسل ۳۲ و ۴۲ هستند!  چپ ها و مارکسیست های اسلامی۵۷ فقط دنباله‌رو و سیاهی لشکر بودند! بهمین دلیل هم سهمی از قدرت نبردند. هنوز هم  عمدتاً سیاهی لشکر هستند!

ادعای یازدهم: همهء تقصیرها به گردن نسل های قبلی است و نسل های بعدی هیچ نقشی ندارند!

پاسخ: نه! مدافعان رفسنجانی و خاتمی و «اصلاحات» و آرای میلیونی در انتخابات استصوابی از آسمان نیامدند! نسل های بعدی بودند که از «رأی اولی» بودن شان در ج ا کیف می کردند! فقط آمدن ج ا نیست؛ ماندنش هم هست!

و خلاصه: برای عبور از این شرایط باید اول مسئولیت جمعی و فردی خود را در پدید آمدن و همچنین دوام داشتن اش دید و هی «تقصیر» را گردن هر کسی غیر از خود (افراد و گروه‌ها و خارجی ها) نینداخت. در این صورت است که می توان روی مسئولیت ‌پذیری همگانی حساب کرد.

برگرفته از صفحه توئیتر نویسنده

بازگشت به خانه