تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

25 فروردین ماه 1400 - 14 آوریل 2022

 گفتمان رهبری نوین: «سکولار دموکراسی»

عطا هودشتیان

(برگرفته ای از کتاب «رهبری نوین سیاسی)

تاکنون صحنه سیاست در ایران را حضور فعال پنج گرایش اصلی در نوردیده است:

نخست) جریان‌های اسلامی افراطی /جهادی که در دوران انقلاب مشروطه، گروه‌های مشروعه خواه را تشکیل می‌دادند و بخشی از آنها در انقلاب اسلامی قدرت را تصاحب کردند.

دوم) اسلامیون معتدل دینی که نه در نظام شاهنشاهی و نه در رژيم اسلامی، با قدرت کنار نیامدند. در رژيم اسلامی، حکومت آنها را از خود دفع کرد. تنوع این گروه نیز بسیار است.

سوم) جریان‌های چپ کمونیستی با تمایلات متضاد. آنها با رژیم گذشته درافتادند ولی بخشی از آنها با رژیم اسلامی مصالحه کردند.

چهارم) جریان‌های جمهوری‌خواه، به همراه نیروهای ملی گرا و ناسیونالیستی که از رژیم شاهنشاهی رضایت نداشتند، و در ابتدا با روحانیت همراه شدند، لیکن به سرعت از حلقه نزدیکان رژیم زدوده شدند و بخشی از آنها خود از رژیم روی برتافتند.

پنجم) از هنگام پای‌گیری نظام اسلامی، گروه دیگری به این مجموعه افزوده شد، و آن طرفداران سامانه پادشاهی، با سایه روشن های گوناگونش است.

 در دوران اخیر اما شاهد برآمدن گفتمان «سکولار دموکراتیک» هستیم که هر پنج گرایش غیرحکومتی را، با همهء تنوع‌شان، تسخیر کرده و تحت الشعاع خود قرار داده است.

در سپهر سیاسی جدید ایران امروز، تقریباً همه گرایش‌ها به سکولار دموکراسی همچون شعار مرکزی پیوسته اند. این یک توافق عمومی نانوشته است که تاریخ نوین به آنها تحمیل کرده است.   خواسته‌ء اصلی این دورهء تاریخی، برقراری یک نظام سیاسی بر پایه‌ء جدایی دین از حکومت (سکولاریسم) از یک سو، و تحقق آن در قاموس یک حاکمیت دموکراتیک، از سوی دیگر است.

اگر در دورهء نظام پهلوی، سکولاریسم یک حرکت سیاسی و برآمده از طرح حاکمیت ملی بود و جامعه هنوز به تمامی به درک آن نرسیده بود، امروز جامعهء ما، در بعد گسترده‌ای، ضد تقدس گرا و عرفی شده است. خود پیش قدم شده و سکولاریسم را می‌خواهد و در کردار روزانه‌اش آن را نشان می‌دهد. رهبری سیاسی باید این نیاز را قویاً بازتاب دهد.

اهمیت و برتری گفتمان «سکولار دموکراتیسم» چنان است که امروزه ملی‌گرایان، چپ‌گرایان قدیم و جدید، جمهوری‌خواهان، گرایش‌های معتقد به سامانه پادشاهی و حتی آن بخش از دین گرایان غیرحکومتی، با سایه روشن های گوناگون، آن را پذیرفته‌اند. افزون بر این، اصولاً نفوذ گفتمان چپ در ایران به میزان چشم‌گیری کاهش یافته و هرچه بیشتر به محوریت «سکولار دموکراتیک»اعتبار می بخشد. این یک گردش بزرگ تاریخی‌ست، و نشان می‌دهد که ایران، به دوران جدیدی از حیات سیاسی خود وارد شده و این تحول دیر یا زود پیکرهء رژیم اسلامی را نیز در بر خواهد گرفت.

با این حال، پا به پای سکولاریسم، باید بر جنبهء دموکراتیسم آن تاکید مجدد کرد. دین تحمیلی حاکمیت، گروه‌های بزرگی از مردم ما را ضددین کرده است، لیکن نه به همان اندازه، دموکرات. این گروه ها بیشتر ضددین شده‌اند تا ضد استبداد، و بیشتر ضد استبداد شده‌اند تا هواخواه واقعی دموکراسی و گشایش اجتماعی.

خطر «سکولاریسم غیر دموکراتیک» در ایران آنجا ظهور خواهد کرد که مفهوم آزادی را تنها آزادی از قید و بند دین تحمیل بدانیم، و همه چیز را در دین حکومتی خلاصه کنیم. این آزادی لازم است، لیکن کافی نیست. آنچه لازم و کافی‌ست دریافت روشنی از «آزادی منفی و مثبت» با هم است. سکولاریسم غیردموکراتیک می‌تواند به یک خطر خیلی بزرگ برای ایران آینده شود.

«رهبری جدید سیاسی» باید محور گفتار خود را این دیسکور قرار دهد و گفتمان سازی را بر این پایه استوار کند، و با رنگی دموکراتیک و ملی، ایده‌های جدایی دین از حکومت را رواج دهد. به این ترتیب، قادر خواهد بود هم گرایش های طرفدار رژيم دموکراتیک، هم ناسیونالیست های آزادیخواه، هم اسلامیون معتدل و هم طرفداران سامانهء پادشاهی را بر محور دموکراتیسم و تمامیت ارضی و حقوق بشر، به گرد خود آورد و از طریق جذب بخشی از توهم زدگان اطراف رژیم، امکان ریزش طرفداران نظام را نیز تسریع کند.

تمایل برخی از اسلامیون معتقد به سکولاریسم، نفوذ این گفتمان (دیسکور) را در کشور بیشتر کرده است، عامل اصلی گسترش این تمایل، بی‌شک، نظام سیاسی دینی و تحمیلی حاکم است. غیردینی شدن جامعهء ایران در بخش‌هایی از طبقات شهری و بویژه در بین میانسالان و نوجوانان در تمامی مراتب زندگی و رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و هنری قابل رویت است. برخی نظرسنجی ها در سال‌های اخیر این تمایل را برنما کرده‌اند.

این تنش در مقام نخست یک روند سیاسی و حزبی نیست و اتفاقاً اهمیت آن نیز همین است. غیرحزبی بودن گفتار سکولاریسم نشان می دهد که این بار، جامعه پیشگام شده است و، با روندی فراحزبی، دستور کاری را برای تصحیح افکار و رفتار خود برپا کرده است.

نخبگان باید به این روند شکلی سازمان یافته و گفتمانی همه ‌فهم بدهند.

 

(برگرفته از کتاب «رهبری نوین سیاسی و نظریهء 21 – باز آفرینی رهبری در پخنهء جنبش های اجتماعی ایران» - نوشتهء عطا هودشتیان)

(چاپ نخست – 2022 (1400) – نشرباران – سوئد – صص237 تا 240)

بازگشت به خانه