تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

12 اردیبهشت ماه 1400 - 2 ماه مه 2022

سیسمونی‌گیت و چند یادآوری

احمد پورمندی

اول: فاز جدید جنگ قدرت

پیشتر، محمود رضوی، مشاور قالیباف افشای خبر سفر دختر، داماد و همسر قالیباف به ‏ترکیه در ایام ماه رمضان به قصد تفریح و خرید را “پروژه‌ای امنیتی” و اقدام یک “نهاد ‏امنیتی” با هدف حذف رقبای سیاسی- بخوان قالیباف - خوانده بود. دیگرانی از باند ‏هواداران قالیباف هم همین نظر را ابراز کرده‌اند. سخنان امروز قالیباف که انگشت اشاره ‏را به سمت دولت رئیسی گرفت، بر حدس و گمان‌ها نقطه پایان گذاشت و روشن ساخت ‏که پای او این‌بار در تار عنکبوتی امنیتی‌های نزدیک به رئیسی گیر کرده است.

قالیباف ‏در تلاش برای رهائی از این دام و نیز به منظور آنکه دست خود را پر نشان دهد، به جای ‏پرداختن به رسوائی سیسمونی‌گیت، ابتدا هشدار داد که وضع گرانی‌ها در کشورغیر قابل ‏دفاع است و مردم در شرایط سختی به سر می‌برند و بلافاصله اضافه کرد که دولت و ‏مجلس – بخوان رئیسی و قالیباف- در یک قایق نشسته‌اند. سخنان قالباف نیاز به تفسیر ‏ندارد: “آقای رئیسی! باند‌های رقیب! جامعه در آستانه انفجار است، با افشای فساد و ‏تبهکاری یکدیگر، بر آتش خشم مردم ندمیم و فراموش نکنیم که در یک قایق نشسته‌ایم و ‏این آتش دامن همه ما را خواهد گرفت!”

تاکید قالیباف بر هم سرنوشتی سرنشینان قایق ‏قدرت، یادآور روز‌های غروب ستاره اقبال خاندان لاریجانی است. وقتی محمد یزدی، ‏عضو قدرتمند نظام، دست به افشای گوشه‌ای از فساد صادق لاریجانی زد، رئیس معزول ‏قوه قضائیه با تاکید بر اینکه سینه‌اش صندوقچه اسرار آقایان و آقازاده‌هاست، سپر دفاعی ‏خود را نشان داد تا حریف از خطوط قرمز عبور نکند. قالیباف آن تاکتیک را با اشاره به ‏قایق به کار برده است.

آنچه این فاز جنگ قدرت را برجسته می‌کند، دو ویژگی مهم آن است. نخست آنکه جنگ قدرت ‏در عالی‌ترین سطوح نظام و در میان وفادارترین کادر‌های خامنه‌ای اوج گرفته است و ‏دوم آنکه خط جبهه از میان دستگاه‌های نظامی و امنیتی می‌گذرد و جنگ می‌تواند هر ‏لحظه خونین شود. این درگیری‌ها قطعا به بحران جانشینی خامنه‌ای به شدت گره خورده‌اند و می‌توانند مؤید این فرضیه باشند که مساله جانشینی هنوز حل نشده است. تک و ‏پاتک‌هائی که هر روزه تکرار و تشدید می‌شوند، بیانگر آنند که بحران همه‌جانبه‌ای که ‏جامعه را فراگرفته، ساختار حکومت را کاملا فشل کرده است. قاطر‌ها در سربالائی ‏صعب‌العبور، یکدیگر را گاز می‌گیرند و حکومت به مرحله ناتوانی در حکمرانی بسیار ‏نزدیک شده است.

دوم: دشمن کنار گوش آقایان!‏

شاید کوچک به نظر برسد، اما چون نیک بنگریم چندان کوچک و کم‌اهمیت نیست. ۴۳ ‏سال تلاش شبانه‌روزی حضرات برای آنکه زندگی عرفی را غربزدگی و “دشمن” جلوه ‏بدهند و مردم را از لولوئی به نام “تهاجم فرهنگی” بترساندند، نتیجه عکس داد. در خانه ‏سرداران هم پدرسالاری سنتی را به چیزی نمی‌شمارند و فرزندان می‌خواهند مثل بقیه ‏مردمی که به طبقه متوسط مدرن تعلق دارند، بی‌اعتنا به ممنوعیت سفر تفریحی در ماه ‏رمضان، به خرید در خارج بروند. روزه بخورند و به ریش ابوی بخندند. مبارزه برای ‏حق گزینش سبک زندگی در تمام دوران حیات ج.ا. به شدت تداوم داشته است و امروز می‌‏توان با قطعیت گفت که سنتگرایان از بسیاری از سنگر‌ها به عقب رانده شده‌اند و تلاش ‏امثال علم‌الهدی برای تحمیل “سبک زندگی طراز مکتب” را باید تلاشی مذبوحانه دانست.

 

سوم: باردیگر قدرت فضای مجازی!‏

        در ماجرای سیسمونی‌گیت فضای مجازی بار دیگر نشان داد که چابک، ایجادگر، سریع و ‏خلاق است و هیچ تاریکخانه‌ای از دست شبکه‌های اجتماعی در امان نیست. مردمی که از ‏دروغگویی و تظاهر روحانیون و سرداران شکم‌باره، فاسد و کم سواد حاکم به ستوه آمده‌اند، از فرصتی که یک اقدام کوچک ایجاد کرد، برای اثبات شارلاتانیسم امثال قالیباف و ‏رئیسی به خوبی استفاده کردند تا به کودن‌ترین هواداران حکومت هم نشان بدهند که مشتی ‏دروغگوی فاسد بر جان، مال و ناموس آنها حاکمند و اسلام را به وسیله‌ای برای بدترین ‏نوع حکمرانی بدل کرده‌اند.

 

چهارم: به سیم آخر زده‌اند!‏
        سعید الصحاف وزیر اطلاع‌رسانی صدام حسین بود که در آخرین روز‌های حکومت ‏صدام دروغ‌های شاخدار می‌گفت. از جمله وقتی ارتش آمریکا، فرودگاه بغداد را به کنترل ‏خود درآورد، در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت نیروهای ایالات متحده که فرودگاه را تحت ‏اشغال درآورده بودند، اکنون تسلیم افراد عراقی شده‌اند و در حال حاضر فرودگاه تحت ‏کنترل نیروهای عراق است اما به گفته او تا پاکسازی کامل فرودگاه قادر به نشان دادن ‏محوطه آن به مخبرین جراید نیست.

جدای از قمپز درکردن‌های روزانه رئیسی که سوژه کار طنز پردازان و کارتونیست‌ها ‏شده است، در همین ماجرای سیسمونی، حضرات فرمایشات الصحافی زیادی صادر کرده‌اند که حکایت از استیصال و به سیم آخر زدن دارد. از جمله آنها به عنوان مشتی نمونه ‏خروار: ‏

پرویز سروری، نایب رییس شورای شهر تهران گفت که «دشمن برنامه‌ریزی کرده تا هم‌‏افزایی بین دستگاهها و قوا را با تمام قدرت به هم بزند».

در روزنامه کیهان افشای این خبر و واکنش‌ها به آن به «ضدانقلاب خارج نشین»، ‏اصلاح‌طلبان و «جریانات انحرافی (حامیان محمود احمدی‌نژاد) نسبت داده شده که تمایلی ‏به موفقیت دولت ابراهیم رئیسی و قوای دیگر ندارند.

تعدادی از نمایندگان مجلس نیز افشای این خبر را یک «پروژه سیاسی و امنیتی» با هدف ‏ضربه زدن به جایگاه سیاسی قالیباف دانسته‌اند.

محسن علیزاده، نماینده سپیدان، نیز این اقدام را یک «پروژه سیاسی و امنیتی» خواند و ‏افزود: «پرونده‌سازی و جاسوس‌بازی، انحراف در سیاست‌ورزی امروز کشور است که ‏امیدواریم دستگاه‌های امنیتی جلوی آن را بگیرند

این واکنش‌های عصبی و دور از منطق، بیانگر آن است که آقایان کنترل اعصاب خود را ‏از دست داده‌اند و به سیم آخر زده‌اند.‏

این شواهد، در شرایطی که جنبش‌های مطالباتی بار دیگر اوج نیرومندی گرفته‌اند و ‏حکومت به سیاست خارجی ویرانگر خود همچنان ادامه می‌دهد، نشان می‌دهند که اولا- ‏شرایط برای تشدید مبارزات اجتماعی بیش از هر زمانی مساعدتر شده‌اند و ثانیا- تداوم ‏اینگونه جنبش‌ها و برملا کردن رسوائی‌های سران حکومت، به تشدید درگیری‌ها در ‏حکومت و از کار افتادن ماشین سرکوب منجر خواهد شد.

https://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/98870/

بازگشت به خانه