تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

2 خرداد ماه 1401 - 23 ماه مه 2022

دیدار پومپئو از اشرف و دست های پنهان

نوشتهء کافر

  بار دیگر درست در میانه اعتراضات در ایران توجه یک ساستمدار امریکائی به مجاهدین جلب می شود و مادام پرزیدنت مهر تابان را چهرهء شاخص مخالفین رژیم معرفی میکنند.

  البته که ما، چون هر بار، با داد و فریاد می گوئیم که «اشتباه نکنید، این گروه هیچ شانسی برای رسیدن به قدرت در ایران نداشته و فرقی بین "جمهوری اسلامی" و "جمهوری اسلامی در تبعید" وجود ندارد. راست این که آنها بهتر از ما می دانند و این تاکتیک چیزی بجز تلاشی برای ریختن آب سرد بر تظاهرات گر گرفته نیست. تلاشی از سوی دشمنان ایران برای تداوم بقای رژیم آخوندی و عقب ماندگی و ضعف ایران.

  هیچ دوست ندارم از این لفظ "دژمن" که یکی آن را به ابتذال کشیده استفاده کنم اما وقتی آنها که منافع اقتصادی و قدرت سیاسی خود را با ما در تعارض میبینند به بقای رژیمی کمک می کنند که مردم ما را می کشد و با شکنجه و زندان و گسترش جهل و فقر و فساد از زندگی ساقط می کند نمی توان نامی بجز دشمن بر آنها نهاد.

  این که یک سیاستمدار امریکائی که نقشی در دولت فعلی ندارد پول خوبی، مثلا یک میلیون دلار بگیرد و به بازدید از یک کمپ برود چیز غریبی نیست اما این پولها از کجا می آید و چرا هزینه می شود؟ کدام قدرت مخارج سنگین مجاهدین و تبلیغات آنها را میدهد؟ جواب روشنی نمی توان داد اما می توان با کمی تفکر و استدلال به جواب نزدیک شد.

  برای این که قدرت پنهان در پشت مجاهدین را شناسائی کنیم باید ببینیم کدام قدرت و یا قدرتها از بقای رژیم منتفع شده اند. در یک کلام تقریبا همه همسایگان ما و برخی قدرتهای جهانی. نزول ایران به جایگاه یک کشور شکست خورده باعث افزایش قدرت و نفوذ ریاض به عنوان یک قدرت مطرح منطقه شده است. قطر همچنان در حال ثروت اندوزی از میدان گازی مشترک است. انزوای ایران باعث شد که امارات تبدیل به یک مرکز تجاری منطقه و دروازه ای به ایران شود. ترکیه که زمانی تقریبا با ایران برایر بود دهه ها از ما جلو افتاده و رفاه نسبی برای شهروندانش ایجاد کرده. روسیه به عنوان ارباب فعلی رژیم آخوندی و چین به عنوان شریک مهم اقتصادی رژیم در حال انتفاع از سقوط ایران و سیاهروزی مردمش هستند. امریکای اسلام گستر نیز از اوضاع به هم ریخته و بی ثبات منطقه و جنگ افروزی های رژیم بهره خود را میبرد.

 

دست پنهان

  کدام یک از این قدرت ها دست پنهان پشت مجاهدین است؟ این را میدانیم که زمانی به سعودی ها بسیار نزدیک بودند و اما به نظر می آید که سعودی با به قدرت رسیدن بن سلمان خط مشی خود را تغییر داده و به قضاوت من آینده دیگری را برای منطقه ترسیم میکند. بن سلمان خواهان انتقال تکنولوژی به سعودی و گسترش اقتصاد آن به زمینه های غیر نفتی است و برای همین مغضوب امریکا شده است. بیاد بیاوریم که درست پیش از مهمترین اجلاس اقتصادی که سعودی ترتیب داد خاشقچی به طرز مرموزی کشته شد و اطلاعات قتل او به صورت قطره چکانی منتشر شده و بی بی سی و سی ان ان و دیگر رسانه ها روزی نیمی از مقالات و برنامه هایشان را به آن اختصاص دادند. برخی ار مدعوین از رفتن به اجلاس خودداری کرده و دیگران سطح مشارکت را نزول دادند و اجلاس شکست خورد.

  - سیاست فعلی سعودی و توجه به صنایع غیر نفتی با یک منطقه آرام و تجاری و یک رژیم صلح آمیز در تهران همخوانی دارد و نه آخوندهای جنگ افروز.

  ترکیه پیشرفته حال کالاهای بسیاری برای عرضه به یک اقتصاد موفق در همسایگی اش دارد و تغییر رژیم در ایران را به نفع خود خواهد دید.

  - امارات نیز خود را به عنوان یک مرکز تجاری تثبیت نموده و از یک منطقه تجاری آرام و یک ایران ثروتمند منفعت بیشتری کسب خواهد کرد.

  - همینگونه میتوان استدلال کرد که چین نیز یک ایران با ثبات و ثروتمند را شریک بسیار ارزشمندتری برای خود و سرمایه گذاری خارجی خواهد یافت.

  - روسیه نیز نمی تواند حامی مجاهدین باشد چون اگر می بود هر تماسی با مجاهدین برای سیاستمداران امریکایی می توانست نوعی خودکشی باشد.

  به استدلال من، این «قَطر» است که هزینه های هنگفت مجاهدین را پرداخت می کند؛ همان کشور کوچک و مخربی که طالبان را با ثروت خویش به افغانستان بازگرداند و تروریست های فلسطین را در خود جا داده تا بحران ها در منطقه همچنان ادامه یابد و او همچنان با فروش گاز و نفت سرشار ثروت بیاندوزد.

  شما نمی بینید که هیچکدام از این گروه های تروریستی به قطر حمله کنند. بهبود اوضاع ایران چیزی بجز ضرر برای قطر نخواهد داشت.  قطر به تنهائی و بدون حمایت برخی مراکز قدرت در امریکا قادر به چنین نقش آفرینی در سیاست منطقه نمیتوانست باشد. عجیب نیست که بزرگترین پایگاه امریکا در منطقه در کشوری است که بزرگترین حامی اسلام جهادی است.

  تغییر سیاست قطر تنها از طریق امریکا ممکن است اما متاسفانه در سالهای اخیر به نظر می آید که به قول انگلیسی ها این دم است که سگ را میجنباند. شاید بهترین راه مقابله با آن این باشد که مردم ایران با اعتماد به خویش این بازی ها را نادیده گرفته و بدانند که این ترفندها تنها برای تزریق ناامیدی به آنها است و سرنوشت ایران چون چند هزار سال گذشته در دست ساکنینش است.

برگرفته از سایت مشروطه

بازگشت به خانه