تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
همدرد!
جمشید طاهری پور
فرو ریختن برج متروپل آبادان نمادی از سرنوشت محتوم نظام اسلامی است! همۀ آن عناصری که در فروریختن برج متروپل دخیل و حتا از عوامل اصلی بودند، عناصر و عواملی هستند که سازه های اصلی و ساختاری نظام اسلامی را تشکیل می دهند؛ رانت، فساد ساختاری، غارت منابع ملی و ثروت های سرزمینی ایران توسط جمع کوچکی از کارگزاران دولتی و وابستگان به حکومت و نوکیسگان رانت خوار باانباشت نجومی پول و برج و مکنت؛ پول و برج و مکنت، از راه بهره کشی بربرمنشانه نیرو های کار و خدمات و تخریب منابع طبیعی و زیست محیطی کشور، مسئولین فاسد و نالایق حکومتی، مدیریت غیر تخصصی و فاقد استاندردها متعارف جهانی، حکمروائی ولائی – سپاهی بیگانه با مردم و مبتنی بر وابستگیهای اسلامی و خاندانی، حاکمیت استبداد اسلامی، بی اعتناء به نیازهای اساسی کشور، حقوق مدنی و مطالبات شهروندان، هیات حاکمه ای که سمت و سیاست آن علیه علایق و منافع مردم و مخالف منافع عالیه ایران و نسل های آیندۀ کشور است و…
از پس نقش و رویکرد حکومت در برابر فرو ریختن برج متروپل، سرشت غیر مردمی، فاسد و سرکوبگر حکومت اسلامی، بدون حجاب و خدعه و فریبکاری های معمول، در برابر دیدگان همگان قرارگرفت؛ در این فاجعه ملی که تاکنون با مرگ ۲۹ تن از هموطنان آبادانی ما همراه بوده، بنا به اطلاع برخی منابع مردمی بیش از صدتن هنوز زیر آوار مانده اند و به احتمال با مرگی جانخراش روبرو هستند و خواهند بود.
در مواجهه با چنین اتفاق مرگباری، همانگونه که در اعلامیۀ کانون نویسندگان ایران آمده؛ اولین واکنش حاکمیت به این فاجعه، نه اعزام نیروهای امدادگر، بلکه گسیل ادوات و تجهیزات سرکوب بوده است. نکتهء دیگر این که افکار عمومی ایران در این واقعه به روشنی دید و دانست که برغم هشدارهای لازم برای جلوگیری از ادامه ساخت غیر استاندارت و غیرتخصصی برج متروپل، شهردار، فرماندار و استاندار از حسین عبدالباقی، مالک برج متروپل، که از رانت خواران و فاسدان مشهور استان خوزستان است، دفاع و راه را برای ادامهٔ ساخت برج متروپل باز کرده و او را در ایجاد این جنایت یاری رساندهاند. این آگاهی و گستردگی آن، هر اندازه که بمیان مردم راه یافته و تداوم داشته باشد نیروئی است که بدرجات مختلف میتواند در سوق ایران به گذار سکولار دموکراتیک از حکومت اسلامی نقش و اثر داشته باشد.
در عین حال این آگاهی عمومی همان ویژگی است که موج همبستگی های کم نظیر کنونی را پدیدار کرده است.
در بیانیۀ شورای بازنشستگان ایران (هفتم خرداد ۱۴۰۱)، در باره قضاوت مردم و داوری افکار عمومی تصریح شده که «قضاوت اینکه همهشان [همۀ کارگزاران و عوامل حکومتی] در چنین فاجعه ملی دست دارند و مسبب کشتار مردم اند، فضای غالب افکار عمومی است.»
بر این مبناء میتوان نشان دادکه ظهور این ویزگی در فاجعه و مولمۀ ملی خوزستان، موجبات یک همبستگی گسترده را نه تنها در مردمان و اقوام ساکن خوزستان، بلکه در شهروندان استان های دیگر کشور و حتا در میان ایرانیان برون مرز برانگیخت و شکل داد..
شادا…! بر این برآمد آگاهی و همبستگی! من آن را پشتوانۀ مردمی نیرومندی برای جنبش مطالباتی اقشار گوناگون مردم ایران می طلبم. – کارگران، معلمان، باز نشستگان، پرستاران، زنان، جوانان، دانشجویان، ملیت های ساکن کشور، کشاورزان، جنبش های زیست محیطی و … – که در سراسر ایران در کار سازمانگری و تداوم بالندگی جنبش مطالباتی خود در فعالیت و تکاپو هستند، جنبش هائی که با خصیصۀ مدنی و شهروندی بطور گسترده جاریند و هیچ نیروئی قادر نیست آن را از حرکت، پیشروی و بالندگی باز دارد.
https://www.akhbar-rooz.com/155968/1401/03/09/