تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

2 تیر ماه 1401 - 23 ماه ژوئن 2022

ترس از سکولار دموکراسی؟

شبنم بدری

  این روزها ترس از «برپایی حکومتی سکولار و دموکرات در آیندهء ایران» تمام وجود اصلاح طلبان و اصول گرایان را فرا گرفته است. این ترس حتی در متن هایی که طرفداران جمهوری اسلامی در فضای مجازی منتشر می کنند هم به چشم می خورد. حاکمان امروز ایران با در اختیار داشتن تمام امکانات لازم، و با وجود اینکه برای حفظ حکومت انجام هر جنایتی را مجاز می دانند، این روزها به شدت می ترسند؛ ترسی که این امید را به مردم ایران می دهد که براندازی دور نیست و در عین حال این هشدار را می دهد که باید بیشتر از پیش و هرچه زودتر بر روی فراهم آوردن تمام ابزارهای لازم جهت برپایی حکومتی سکولار و دموکرات در ایران، متمرکز شد.

  همین ترس در بخش هائی از اپوزیسیون حکومت اسلامی نیز برقرار است. مثلاً، زنی حدوداً هفتاد ساله را مجسم کنید که، با حرکاتی مشمئز کننده، مشغول سخنرانی برای افرادی است که در میان آنها زن هایی دیده می شوند که لباس هایی یک شکل به تن دارند و روسری هایی قرمز بر سر. بله، مریم رجوی مشغول سخنرانی است. او امروز بیشتر از گذشته خود را از رؤیای رسیدن به قدرت، در فردای پس از براندازی، دور می بیند و می داند که مردم ایران حکومت اسلامی نمی خواهند، نه به سبک خمینی، نه به سبک اصلاح طلبان و نه به سبک رجوی.

   شاید این علت اصلی ترسی است که در چهره و صدای او دیده می شود. او و سازمان اش نمی توانند تمایل خود برای رسیدن به قدرت مطلق را پنهان کنند و در این سخنرانی هم او، مثل همیشه، از مسعود رجوی - که در غیبت کبری بوده و پروژهء امام زمان سازی از او نیز همچنان در جریان است - نام می برد و شورای ملی مقاومت ایران را نیز تنها جایگزین دموکراتیک می داند.

  آنها دراین سال ها نخواسته و نتوانسته اند که مراحل رشد و تکامل را طی کنند و فرسنگ ها با خواسته های نسل جوان ایران فاصله دارند؛ اما همچنان امید دارند که با سوءاستفاده از دین اکثریت مردم ایران (که البته شاید دیگر حتی نتوان گفت که اکثریت مردم ایران به اسلام باور دارند)، می توانند به قدرت برسند.

  اما آیا مریم رجوی تصور می کند که مردم ایران او و امثال او را در جنایت هایی که حکومت اسلامی در حال حاضر در ابعادی گسترده در ایران انجام می دهد بی تقصیر می دانند؟ آیا تصور می کند که آزار و اذیت هایی که سران این سازمان در حق اعضای خود این سازمان روا داشته اند، از نظرها پنهان مانده و فراموش شده است؟

  مریم رجوی در این سخنرانی باز هم ادعا می کند که عده ای نمی خواهند اجازه بدهند که او ایدئولوژی و آرمانی داشته باشد. این در حالی است که عده ای از ایرانیان، حتی ایرانیانی که در انقلاب سال 57 نقشی داشتند – نقشی بزرگ یا کوچک – در این سال ها کوشیده اند که با تجزیه و تحلیل رویدادهای گذشته و درس گرفتن از اشتباهات و به دست آوردن آگاهی از شرایط امروز دنیا و ایران و خواسته های نسل جوان ایران، در راه ساختن ایرانی آباد و آزاد قدم بردارند که البته اولین قدم دراین راه، براندازی رژیم حاکم بر ایران و برپایی حکومتی سکولار و دموکرات است.

  اما آیا او واقعا معنای سکولاریسم را نمی داند؟ آیا او صدای نسل امروز را به درستی نمی شنود؛ صدایی که به او و امثال او می گوید: «شما می توانید در فردای پس از براندازی به هر ایدئولوژی که می خواهید باور داشته باشید اما نمی توانید ما را مجبور به پذیرش آن کنید، و نمی توانید بر اساس آن قوانینی جهت ادارهء کشور وضع کنید، اما نمی توانید، بر اساس آن، حقوق بشر را زیر پا بگذارید و یا به منافع ملی ایران ضربه بزنید».

  آری، سایهء سکولار دموکراسی برای همه تمانیت خواهان ترس آفرین شده است!

بازگشت به خانه