تحریف زمینهء تاریخی جنبش بدون خشونت مارتین لوتر کینگ

سام قندچی

به تازگی شخصی (که اخیراً در مورد دروغگوئی اش در ارتباط با یکی از زندانیان سیاسی قدیمی یادداشتی نوشته بودم) دارد اطلاعاتی در مورد جنبش بدون خشونت مارتین لوتر کینگ در آمریکا منتشر می کند، بدون ارائهء درست پیش زمینهء تاریخی آن!

نقل قولی از آلبرت اینیشتن هست که می گوید «دانش ناقص بدتر از ندانستن است» که البته مشخص نیست که این عبارت از اوست یا نه.

نخست اینکه من ترجیح می دهم نام این فرد را تکرار نکنم؛ و دیگر اینکه در گذشته در مورد جنبش حقوق مدنی به رهبری مارتین لوتر کینگ و مبارزات هنری دیوید ثورو به اندازهء کافی بحث کرده ام و نیازی به تکرار نیست.

کافی است بگویم که واقعیت چنین است:

- جنبش مدنی مارتین لوتر کینگ حدود 100 سال بعد از جنگ داخلی آمریکا و تصویب مادهء الحاقی به قانون اساسی آمریکا برای الغای برده داری صورت گرفت،

- خود جنگ داخلی نیز حدود 85 سال بعد از انقلاب 1775 آمریکا روی داد

- یعنی جنبش مارتین لوترکینگ حدود 180 سال بعد از تصویب قانون اساسی آمریکا و 85 سال بعد از ماده ی الحاقی لغو برده داری بود!

- چرا این موضوع مهم است؟ برای اینکه در قانون اساسی آمریکا (که دولت مرکزی کشور بر اساس آن تعریف می شد) نه تنها حقوق بشر مورد دفاع قرار گرفته و نقض آن در زمینهء حقوق سیاهپوستان در مادهء الحاقی 85 سال بعد ترمیم شده بود، بلکه حتی «حق مسلح شدن مردم در برابر حملهء دولت دیکتاتور» همان 240 سال پیش به رسمیت شناخته شده است!

- هم قانون اساسی اولیهء آمریکا، و هم مادهء الحاقی به آن، به قیمت انقلاب و جنگ مسلحانه ای شکل گرفتند که اولی، یعنی انقلاب استقلال آمریکا، با تلفات نظامی زیاد به پیروزی رسید و دومی هم حتی یکی از پرتلفات ترین جنگ های تاریخ بود.

- در همان حال نباید از این نکته غافل بود که در همان یک قرن پیش کسی برای تحولی مسالمت آمیز تلاش نکرده بود؛. خود جفرسون، که وکیل دعاوی بود، مدتها تلاش کرد که «به طور قانونی» به خواست های مطرح شده در انقلاب استقلال دست یابد؛ و بیانیهء استقلال هم به روشنی در مورد تلاش مسالمت آمیز برای دستیابی به حقوق سیاسی مالیات دهندگان آمریکایی اشاره کرده و توضیح می دهد که وقتی آن تلاش به نتیجه نرسید به انقلابی مسلحانه اقدام کردند.

- بهر حال آنچه گفته شد «زمینهء قانونی» برای «جنبش بدون خشونت» برهبری مارتین لوتر کینگ در آمریکا بود.

حالا آیا چنین «زمینهء قانونی» اصلاً قابل مقایسه با مفاد قانون اساسی رژیم اسلامی است که:

- نه تنها در آن حجاب اجباری زنان قانونی است

- بلکه از آغاز رژیم اسلامی قانون وحشیانهء «قصاص» و مجازات مرگ برای همجنسگرایان  با صراحت تمام تا کنون وجود داشته است!

در کشوری با چنین قوانیتی، آیا ما پیش زمینه ای قانونی همچون پیش زمینهء قانونی جنیش مدنی مارتین لوتر کینگ را داریم؟

تازه، مگر تلاش مسالمت آمیز برای رفع مشکلات قانونی در ایران بدون سابقه است؟ در ایران تحت همین حاکمیت رژیم اسلامی، جنبش زنان 43 سال است که تلاش مسالمت آمیز برای حذف حجاب اجباری کرده است!

لذا باید پرسید که آخر اینها چه تشبیهاتی است که این افراد، بدون آشنایی با تاریخ آمریکا، آنها را بصورت «اطلاعات غلط» به مردم ایران می رسانند؟

این بحث ها و نوشته ها مرا به یاد روزهایی می اندازد که شیفتگان شوروی در ایران تاریخ حزب بلشویک را (که در حقیقت نوشتهء شخص استالین بود) بعنوان واقعیت تاریخ شوروی به جوانان ارائه می کردند و نسلی را به گمراهی کشاندند؛ نسلی که وقتی الفبای کمونیسم را خود استالینیست ها تدریس می کردند حتی در مورد تصفیه های دوران استالین و اعدام بوخارین ها خبر نداشتند؛ در حالی که آن وقایع همه حتی قبل از تأسیس حزب توده روی داده بود و در اروپا در موردش کلی آگاهی رسانی شده بود؛ اما جنبش سیاسی ایران تا سی چهل سال بعد درباره اش اطلاعی نداشت!

باید گفت که لطفاً اگر می خواهید در مورد موضوعات تاریخی برای جنبش دموکراسی خواهی ایران آگاهی رسانی کنید دانش ناقص ارائه ندهید که، به قول آنچه از اینشتین نقل شده، دانش ناقص از بی دانشی بدتر است!

ضمناً این نگارنده هنوز امیدوارم که انقلاب 21 ایران و تغییر رژیم به حکومتی سکولار دموکرات * به شکل «گذاری مسالمت آمیز» به پیروزی برسد، اما هر روزی که رفتار رژیم اسلامی حاکم را در رویارویی با معترضان می بینم از وجود چنین امکانی ناامیدتر می شوم! 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

28 مهر ماه 1401 - October 20, 2022

http://www.ghandchi.com/4359-martin-luther-king.htm

مطالب مرتبط: 1     2     3     4     5     6 *    7

بازگشت به خانه