تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
گفتگوی اختصاصی با توماج صالحی
گفتگوگر: اینستاگرام ایران ما
گفتگویی که در ادامه می خوانید (و می شنوید) پیش از دستگیری توماج صالحی، در مهرماه ۱۴۰۱، از سوی پیج اینستاگرام «ایران ما (Iranema.Official)» صورت گرفته است. او صدای ما بود؛ صدایش باشیم!
***
پرسش: آیا ما در آستانه یک انقلاب هستیم؟
پاسخ: سلام. مشخصا ما در آستانهء یک انقلاب هستیم. به خاطر اینکه از اقشار مختلف جامعه مخالف این نظام هستند. در آخرین رای گیری با اینکه فشار نظام برای رای دادن مردم خیلی زیاد بود، تهدیدها خیلی زیاد بود، کارمند ها مجبور بودند رای بدهند، سربازها رو مجبور کردند، حتی زندانی ها را تا جایی [که] توانستند مجبور کردند رای بدهند. درصد خیلی کمی در رای گیری مشارکت کردند؛ حدود سی درصد. با این حجم سرکوبی که وجود دارد و با این خفقانی که وجود دارد، نوزده روز تظاهرات، آنهم همه گیر در تمام شهرها مشخصا این اعتراض نیست، تظاهرات نیست. مشخصا این یک انقلاب است.
پرسش: فیلم های منتشر شده در اینترنت حاکی از این اند که بخش بزرگی از معترضان خیلی جوان اند. معترضان چه کسانی هستند؟
پاسخ: بیشتر تظاهرات کننده ها جوان و نوجوان هستند البته افراد مسن هم در تظاهرات هستند اما تعدادشان خیلی کم است به خاطر اینکه حکومت با رسانه ای که قبضه کرده و فقط در اختیار خودش می باشد، و با فیلتر کردن رسانه های آزاد و فضای مجازی اجازه دیده شدن واقعیت را نمی دهد. در نتیجه بخشی از مردم هنوز ناامید هستند و هنوز باور نمیکنند که امکان سقوط چنین رژیم سرکوبگر و جنایتکاری وجود داشته باشد. بیشتر معترضان دانشجو هستند یا حداقل سنشان بین شانزده تا بیست و پنج شش سال است. ما کسانی که در خیابان حضور داریم منتظر حمایت بقیه اقشار جامعه هستیم، ما منتظر اعتراضات مسالمت آمیز مردم هستیم، منتظر اعتصابات هستیم که تا حدی شروع شده اند. بخش هایی از جامعه شروع کرده اند به اعتصاب کردن. همین الان که دارم این رو به شما می گویم تعداد زیادی از اعتصاب کنندگان را بازداشت کرده اند فقط به جرم اعتصاب؛ و پیش بینی من این است که به شدت گسترش پیدا خواهد کرد.
پرسش: خواسته های اصلی معترضان چیست؟
پاسخ: به جای «معترضین» بهتر است بگویم «انقلابیون». خواستهء اصلیِ انقلابیون تغییر حکومت است. دنبال دموکراسی می گردیم و حکومت دموکراتیک می خواهیم؛ [حکومتی که] به کرامت انسانی و حقوق شهروندی احترام بگذارد. حکومت اسلامی حتی قوانین خودش را هم می شکند، زمانی که نیاز داشته باشد. نمونه های زیادی از این قبیل دیدیم. حکومت اسلامی تشکیل شده از چند مافیا که دور هم حلقه زدند و ایران رو چپاول میکنند و بعد از اون ها کسانی که به خاطر پولی که از اینها میگیرند یا فریبی که میخورند حمایت می کنند. از این ها و البته تعدادشون خیلی کم هست ولی دلیل دوام شان تا الان این بوده که قانون مال آنها است و دادگاه ها مال اونها هستند. هر حکمی بخواهند می دهند، سلاح دست اونهاست. یکی از دلایل اش به نظر من این است که بعضی از حکومت های غربی با اینها همکاری می کنند. یکی از دلایل اش این است که هیچ ابایی از جنایت ندارد. ما داشتیم توی تظاهرات سال ۹۸ که فقط آماری که پخش شده ۱۵۰۰ کشته هست که قطعا بیشتر از این است؛ چرا که در استان هایی مثل سیستان بلوچستان، کردستان و خوزستان اصلا اخبار منتشر نمی شود. جسد کسایی که می کشند را به خانواده هاشون تحویل نمی دهند. مگر اینکه آنها بپذیرند که اخبار را به صورت دروغین منتشر کنند، مثلا بگویند که فرزند ما در تصادف یا درگیری کشته شده، قضیه سیاسی نبوده و به دست جمهوری اسلامی صورت نگرفته.
پرسش: برخی معتقدند که کشف حجاب پاشنه آشیل جمهوری اسلامی ست؛ «نه»ی بزرگی ست به ایدئولوژی رژیم. یعنی زنان ورشکستگی ایدئولوژی رژیم را با کشف حجاب شان فریاد می کنند. نظرتان در این باره چیست؟
پاسخ: دلیل اهمیت حجاب این ست که اگر چنین آزادی به مردم داده بشود همان بخش تعصبی طرفدار حکومت هم طردش می کنند، ترک اش می کنند، دیگر تنهای تنهای می شود. و این همه اصراری که بر نشان دادن تدین شان دارند چون اغلب کسایی که از سران رژیم هستند متدین نیستند و خانواده معتقدی ندارند و تلاش شان برای حفظ طرفداران متعصب متدین شان می باشد. نقش زنان، نه تنها در این تظاهرات، بلکه در تمامی تظاهراتی که من حضور داشتم پررنگ تر از مردان بوده. اغلب شروع کننده شعار دادن خانم ها بودند، شجاع ترین ها همیشه خانوم ها بودند.
پرسش: تفاوت های عمده میان اعتراضات کنونی با جنبش ۸۸، خیزش دی ماه ۱۳۹۶ و خیزش آبان ۹۸ در چیست؟
پاسخ: مهمترین تفاوت با ۸۸ این است که در آن زمان مردم پی رای خود بودند، معترض به تقلب در رای گیری بودند اما در اینجا بحث رای نیست، بحث تغییر رژیم است به صورت کامل. بحث ریاست جمهوری نیست. ما اصلا چیزی را قبول نداریم از این رژیم، هیچ چیزی را. سال ۸۸ اینقدر گسترده نبود، فقط در چند شهر بود. لیدر داشت و الان بدون رهبر و لیدر عمل می کنیم و اتفاقا بسیار بهتر و قوی تر هست چرا که یک لیدر را همه قبول ندارند اما الان همه با هم همبسته هستند و ما چنین یکپارچگی ای را در ایران هرگز بین مردم نداشتیم. تفاوت با سال ۹۶ و ۹۸ این است که در آن زمان گسترده بود اما نه به این گستردگی. قشری که شروع کننده بود این قشر نبود. الان جوان ها شروع کننده هستند فقط. لیدرها دانشجو ها هستند، البته بدون اینکه اسمشان مشخص بشود، گروه هایی هستد که با هم اتاق های فکر دارند، هماهنگ میشوند و فراخوان میدهند. ۹۶ و ۹۸ خیلی زود سرکوب شد، الان هرچه که سرکوب میکنند مردم کوتاه نمیایند، ادامه میدهند و روز بعد دوباره حضورشان را در خیابان ها میبینیم..
پرسش:
برخی
معتقدند که
پراکندگی اعتراضات یکی از
دلایل پابرجا
ماندن اعتراضات و رسیدن به
هفتهء
سوم است.
به
نظر شما چرا
اعتراضات توانسته اند هم چنان
زنده بمانند؟
پاسخ:
همه
جا اعتراضات
پراکنده نیست، و اینکه از
نظر من قطعا
به هفته سوم و چهارم کشیده می
شود.
جنبشی
که من توی
خیابون دارم میبینم بی نظیر
است.
یک
مقاومت و
شجاعتی
[حاکم
است]
که
من تا به حال
ندیده بودم در خیابان ها.
جاهایی
هم که
پراکنده هستند درسته می شود؛ به
خاطر اینکه
شما هر روز دارید در جایی قرار
میگیرید که
مجبورید سریع فکر کنید، سریع
یاد بگیرید و
سریع آموزش ببیند و این باعث
میشود که
مردم سریع رشد کنند و بهتر عمل
کنند.
پرسش: آیا فکر می کنید که این بار نیروی های سرکوب گر رژیم فاقد اراده ای منسجم برای سرکوب هستند؟ فکر می کنید که بخشی از نیروی انتظامی و بخشی از ارتش خواهان پیوستن به مردم اند اما همچنان در دودلی به سر می برند؟
پاسخ: بله توانایی سرکوب رو ندارند، نیرو خیلی کم دارند نسبت به حجم حضور مردم در خیابان. به خاطر اینکه در تمام این سال ها ریزش زیادی داشتند، دلیلش اینست که این حکومت با شعارهایی مثل حمایت از فقرا، پاکی و صداقت شروع کرد و ادامه داد با این شعارها. اما در عمل همه دیدند که یکی از فاسدترین رژیم های دنیاست و جنایت می کرد، اهمیتی به فقرا و مردم این سرزمین نمی دهد. این ها خودشان اعلام کردند و خمینی خودش هم نوشته که ما سرزمین نداریم، ما ایدئولوژی داریم و میخواهیم از سرزمین ها استفاده کنیم برای گسترش ایدئولوژیئمان. فیلم هایی منتشر شده که ما درخیابان دیدیم که همه ی نیروهای سرکوب مایل به سرکوب کردن نیستند، حتی درگیر میشوند با هم وقتی سرکوب خیلی شدید میشود. من قبلا هم گفتم، این ها هم انسانند مثل ما، اینها هم تحت تاثیر قرار می گیرند. احساساتی می شوند پشیمان می شوند. بعضیاشون وجدانشون درد می گیرد و تغییر مسیر می دهند، اما اون ها هم خیلی تحت فشارند، نظامی های جمهوری اسلامی حتی پاسپورت ندارند و حتی حق خروج از کشور ندارند، حتی به عنوان مسافرت تفریحی. تنبیه میشوند ممکن است کشته یا زندانی بشوند و دلیل دو دل بودنشون همین است. همون دلیلی که قشرهای دیگه هنوز به ما اضافه نشدن که مطمئن نیستند و باورشان نمی شود و این تداوم و مقاومت ما این باور رو به اون ها می قبولاند که ببینند قراره تمام بشود. ما و قدرتمان را باور کنند و قطعا به مرور زمان به ما می پیوندند. و ما البته داشتیم فرماندهانی را که به صورت علنی حمایتشون رو از مردم نشون دادند و البته دستگیر شدند.
پرسش: به نظر شما در برابر سرکوب عریان تظاهرات ها از سوی رژیم چه باید کرد؟
پاسخ: خب این رژیم به این سادگی ها کوتاه نمی آید، سران رژیم حاضرند میلیون ها ایرانی را بکشند، یا از هر کشور دیگری. حاضرند دنیا رو بکشند ولی قدرت و پول را از دست ندهند. آن رفاهشان را از دست ندهند. پس در برابر سرکوب آن ها تنها راه مقاومت ما در خیابان ها و رسانه ای کردن و ایجاد فشارهای بین المللی به جمهوری اسلامی که در حال جنایت بوده و هست و همچنین پیوستن بقیه مردم به ماست. و به نظرم در مقابل سرکوب ها اینها راهکارهای ماست.
پرسش: برخی از کنشگران سیاسی معتقدند که آلترناتیو/جانشین رژیم باید در خارج از کشور شکل بگیرد چرا که رژیم در خود ایران اجازهء شکل گیری آلترناتیو و یا کمیته رهبری را نمی دهد. خوب، دستگیری حشمت الله طبرزدی، مجید توکلی، حسین رونقی و ... گواه این مدعاست. آنهایی که هم اکنون در ایران در سازماندهی و راستا بخشیدن به تظاهرات ها تلاش می کنند می توانند هر لحظه از سوی رژیم دستگیر بشوند؛ جنبش بی سر هست و می تواند بی سر (تر) بشود. نظرتان در این باره چیست؟
پاسخ: از نظر من آلترناتیو به طور دقیق نیاز نیست، چیزی که مشخصه مردم حکومت دموکراتیک میخواهند و البته ما نیاز به اتاق فکر داریم از طرف افرادی که تریبون دارند و تاثیر گذار هستند. و ما به فردی مشهور و محبوب با دانش و هوش سیاسی نیاز داریم که از طریق تریبونش صدا و فراخوان های ما رو پخش کند چرا که در حال حاضر چنین تریبونی نداریم و اگر فردی از داخل اینکار را بکند ترور یا دستگیر خواهد شد.
پرسش: فرض را بر این بگذاریم که این نظام تا بهار آینده منحل شود. فکر می کنید جوانان و فعالین داخل کشور می توانند گذار به سکولار-دموکراسی را فراهم کنند؟
پاسخ: اینطور فکر میکنم که مطمئنا این رژیم تا بهار آینده سقوط خواهد کرد و بر ما واضح است که بچه های داخل میتوانند گذر به سکولار دموکراسی را مدیریت کنند چرا که شما اگر از بیرون نگاه کنید کسی اینجا نیست ولی به محض اینکه رسانه های آزاد و احزاب تشکیل شوند و شروع به فعالیت آزادانه کنند، خواهید دید که چه نخبه ها و انسان های تاثیر گذاری را داخل کشور داریم و چقدر راحت میتوانیم همه چیز را مدیریت کنیم. اگر از بیرون میبینید که فعلا توانایی چنین چیزی را نداربم به این علت است که دست جمهوری اسلامی زیر گلوی مردم است و سالهاست که ما رو خفه کرده اند.
پرسش: شما و دیگر کسانی که در داخل کشور در حال مبارزه هستید چه انتظاراتی از ایرانیان خارج از کشور دارید؟
پاسخ: من انتظاری از بچه های خارج از کشور ندارم، بیش از تصور از ما حمایت کردند. تا الان [دلیل] زندگی من [زنده بودن من] و خیلی های دیگر به خاطر حمایت ها و تظاهرات بی سابقه ی بچه های خارج از کشور بوده. و تا همین الان فوق العاده عمل کردند، لزومی به انجام این کار نبوده ولی انجام دادند، شرافتشون ایجاب کرده که اینقدر قوی عمل کنند. عشقی که بین ایرانی ها وجود دارد باعث این عملکرد شده و تداومش همراه با تداوم ما در خیابان بخشی از مسیر پیروزی ماست.
پرسش: جمهوری اسلامی یکی از متحدان روسیه است. با توجه به جنگ روسیه در اکراین فکر می کنید که سقوط رژیم چه پیامدهایی برای روسیه و دنیای غرب خواهد داشت؟
پاسخ: جمهوری اسلامی یکی از متحدان روسیه نیست، بلکه نوچه ی روسیه هست. نوچه ای کوچک و ضعیف. به نظر من این اتحاد تنها حالت رسانه ای داره وظاهر سازیست. تا جایی که یادمان است روسیه از جمهوری اسلامی سو استفاده کرده. بارها چیزهایی فروخته و تحویل نداده. بعد از رفتن جمهوری اسلامی روسیه یکی از مواد فروش ها و افرادش را از دست خواهد داد؛ در همین حد روسیه آسیب می بیند. جمهوری اسلامی خیلی به روسیه و چین متکیه اما آن ها به جمهوری اسلامی متکی نیستند.