تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
دربارهء خبر دو پای شکستهء حسین رونقی
مسعود کاظمی
حسین، چند روز بعد بازداشت اش، در اولین تماس با مادرش اعلام میکند پایش را شکستهاند، چند روز بعد، و در بی خبری مطلق، دوستی از فعالان سیاسی که در توییتر حضور دارد و خودش توضیح خواهد داد به من اعلام کرد کسی که از بند ۲۰۹ آزاد شده میگوید نه یک پا بلکه دو پای حسین را شکستهاند و دیده که او را روی زمین میکشند.
من به این بسنده نکردم. از زمان زندانی بودن خودم در اوین روابط درون زندان را تا به همین امروز حفظ کرده ام. به طریقی ارتباط گرفتم و زندانی دیگری که چون هنوز در زندان است نامش را نمیآورم، خبر داد که موضوع صحت دارد و او هم شاهد دیگری دارد که میگوید مشابه همین صحنه کشیدن حسین روی زمین توسط ماموران را دیده و مشاهده کرده که او نمیتوانسته هیچ کدام از پاهایش را روی زمین بگذارد.
این اخبار زمانی به من میرسد که کوچکترین تماسی از سوی حسین برقرار نمیشد.
همزمان دست کم دو نفر دیگر، که یکی از آنها فرد سرشناسی است، در تماس با من مدعی شد که حسین رونقی در زندان فوت کرده و به سردخانه منتقل شده و حتی میگفت منبع اش جسد حسین را دیده!
من، در هجوم این اخبار، و در بی خبری مطلق از خود حسین و با اتکا به آن دو منبع خبر دو پای شکسته حسین را منتشر کردم.
بعدتر، که حسین به بند ۴ منتقل شد، مجددا چندین زندانی در تماسهایی با بیرون زندان گفتند که وضعیت اش وخیم است و نمیتواند پاهای خود را بر زمین بگذارد، اینها همه در شرایطی بود که من طبیعتاً هیچ تماس مستقیمی با حسین رونقی نداشتم.
در جمهوری اسلامی ما اجازه نداریم «ارتوپدِ» معتمدِ خود و خانواده را به زندان بفرستیم و بتوانیم از او تاییدیه بگیریم که بر اساس عکسبرداری انجام شده کدام قسمت بدن و تا چه حد آسیب دیده است! مقصر تمام این اتفاقات حکومت است که زندانی و خانواده را در بی خبری محض نگه میدارد.
از سویی دیگر، زندانیانی مانند مصطفی تاجزاده، حسین رزاق، امیرسالار داوودی، جعفر پناهی و محمد رسول اف در پیام هایی از زندان اعلام کردند که وضعیت جسمی حسین رونقی وخیم است و اگر آزاد و به بیمارستان منتقل نشود، فاجعهای مانند ماجرای بهنام محجوبی رخ خواهد داد.
به هر روی، حسین امروز آزاد و مشخص شد که یک پایش بر اثر درگیری مقابل زندان با بازجویان وزارت اطلاعات آسیب دیده و پای دیگرش سالم است و، در اثر اعتصاب غذا و آثار ناشی از زندان در این مدت، همچنان در بیمارستان است و چندین آزمایش و عکسبرداری از او در حال انجام است.
در این میان عدهای حالا نگران شده اند که «چرا دروغ گفته شده؛ تقصیر فلان روزنامهنگار و فلان تلویزیون است». من شرایط را تشریح کردم. ما در چنین شرایط و خفقانی، با تایید دست کم دو منبع که اتفاقا هیچکدام با حسین رونقی به لحاظ سیاسی همفکر نیستند، خبر دو پای شکسته را منتشر کردیم.
با این حال عذرخواهی میکنم که خبر (در آن شرایط خوفناک و بی خبری مطلق) صد در صد دقیق نبود. حال از شما سئوال میکنیم که «نگران حقیقت شدهاید؟ دربارهء دروغگویی حکومت نسبت به قتل دست کم ۶۰ کودک نگران نشدید؟ شما دربارهء سایر زندانیان چه کرده اید؟»
من، از آغاز خیزش سراسری، در کنار زندانیان سرشناس، حدود ۶۰ زندانی گمنام را شناسایی و عکس و خبرشان را منتشر کردم. چند نفر از آنها پس از اطلاع رسانی آزاد شدند و به آغوش خانواده بازگشتند. شما در این دو ماه چه کردید؟ چرا در صفحات همهء شما، روی هم، نام ۱۰زندانی یا کشته شده یافت نمیشود؟
این توضیحات را صرفاً برای کسانی نوشتم که خیرخواهانه دنبال اصل ماجرا بودند نه پروژه بگیران محافل امنیتی که فقط پروژه برایشان مهم است، حال این پروژه توجیه سرکوب آبان ۹۸ باشد، پنهان کاری جنایت حملهء موشکی سپاه به هواپیمای اوکراینی، یا تخریب چهرههای مبارزین علیه جمهوری اسلامی.
https://twitter.com/masoudkazemi81/status/1597128390406201344