تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

4 دی ماه 1401 - 27 ماه دسامبر 2022

روایت بازگشتگان

یا چرا ماشین قصه‌گوییِ وِلایی دیگر کار نمی‌کند

ماندانا نصیریان

قصه‌های حکومت اسلامی کارآمدی خود را از دست داده، هرچه حکومت اسلامی بگوید به ضد خود تبدیل می‌شود؛ و حالا در فقدان روایت‌های که کار کنند، دستگاه تبلیغاتی رژیم جز انواع و اقسام تئوری توطئه چیزی دیگری در چنته ندارد؛ تئوری توطئه و البته سیاست شوک.

اگر اختلاف شیعه و سنی پیش از هر چیز ریشه در نحوه روایت، خوانش و یا صحت واقعه غدیر خم دارد، حکومت اسلامی نیز در مقام یک حکومت شیعی شکل‌گیری و بقاء خود را مرهون روایت‌هایی است که از پیش از انقلاب ۵۷ شروع به جعل آنها کرد. چه این روایت‌ها مربوط به وقایع و درگیری‌های پیش از انقلاب (مانند واقعه میدان ژاله، سینما رکس، ... ) باشد و چه در مورد نیروهای پیش‌برنده انقلاب ۵۷. اما اگر در دهه‌های گذشته ماشین روایت‌ساز حکومت اسلامی منظم و دقیق کار می‌کرد، در سال‌های اخیر کارآمدی خود را از دست داده و تنها کارکردش حفظ نظام ذهنی حامیان رژیم است.

 

قصه‌گویی: تکنیک‌های بازیابی در عرصه سیاست

 قصه‌گویی قسمی پروپاگاندا است که به زعم نویسنده و پژوهشگر فرانسوی، کریستیان سالمون، از عالم بازاریابی و تبلیغات تجاری به سیاست وارد شده است. نوعی ساختن و پرداختن یک داستان برای فروش و قالب ‌کردن یک ایده یا یک شخص. قصه‌گوهای اصلی در عالم سیاست مشاوران، مدیران ارتباطات، استراتژیست‌ها و لابییست‌ها هستند.

قصه‌گویان اصلی حمله به عراق، الستر کمبل، مدير ارتباطات دفتر نخست وزیری تونی بلر، و کارل روو، لابی یست و مشاور جرج بوش، بودند که توانستند با داستان ‌پردازی و جعل واقعیت «وجود سلاح‌های کشتار جمعی» در عراق را به عنوان توجیه حمله به این کشور جا بیاندازند.

سابقهء قصه‌گویی و روایت‌پردازی در صحنهء سیاست ایالات متحده به زمان ریاست‌ جمهوری رونالد ریگان در دهه ۱۹۸۰ برمی‌گردد، یعنی زمانی که قصه و داستان جای استدلال و عدد و رقم را گرفت. در سخنرانی‌ سالانه‌ای که این بازیگر سابق فیلم‌های درجه ب هالیوودی در ماه ژانویه سال ۱۹۸۵ و به منظور ارائهء وضعیت کشور در مقابل سنا و کنگره ایراد کرد، داستان موفقیت یک دختربچه مهاجر ویتنامی در خاک آمریکا را شرح داد. به این ترتیب، ریگان به جای آنکه صرفاً عملکرد خود در دومین دورهء ریاست‌ جمهوری ‌اش را گزارش دهد، برای تاثیر گذاری بر مخاطبان اش، اسطورهء آمریکا به مثابه سرزمین فرصت‌ها و امکانات را پیش کشید.  اما در دوران ریاست‌ جمهوری بیل کلینتون است که قصه‌گویی به‌طور نظام‌مند وارد شیوهء کار کاخ سفید می‌شود و تیمی از مشاوران و سناریو نویس‌ها از هالیوود به واشنگتن می‌آیند.

در ایران نیز، گرچه پیش و پس از انقلاب ۵۷ روایت ‌پردازی در عرصهء سیاست وجود داشته است، اما از زمان انتخابات ریاست‌ حمهوری ۸۴ است که سینماگران و سناریو ‌نویس‌ها رسماً وارد صحنهء سیاست می‌شوند تا تحت عنوان فیلم‌ تبلیغاتی قصه و روایتی را حول هر نامزد شکل دهند و به رأی ‌دهندگان عرضه کنند. در این میان، فیلم تبلیغاتی محمود احمدی‌ نژاد، «رایحه خوش خدمت»، به کارگردانی جواد شمقدری، نقش مهمی در شناساندن این چهرهء نه‌چندان شناخته ‌شده به مردم داشت و توانست روایتی را حول ساده ‌زیستی این نامزد ریاست‌ جمهوری شکل دهد و به گروهی از فرودستان قالب کند.

دوران اوج قصه‌‌پردازی اما چند سال بعد است. همزمان با ریاست جمهوری روحانی و تکیهء محمدجواد ظریف بر صندلی وزیر امور خارجه بود که حکومت اسلامی توانست، هرچند برای مدتی کوتاه، موثرترین و برترین تکنیک‌های قصه‌گویی خود را به کار گیرد. شبکهء‌ لابییست‌ها، دانشگاهیان و خبرنگاران حامی حکومت اسلامی در خارج کشور هرگز تا این اندازه قدرتمند نبودند. در همین دوران بود که برای نخستین بار مداخلهء ایران در جنگ سوریه و فعالیت شبه ‌نظامیان وابسته به حکومت اسلامی در عراق به نام دفاع از امنیت کشور توجیه شد و نام ایران به عنوان «جزیرهء ثبات» در منطقه‌ای پرآشوب بر سر زبان‌ها افتاد.

نخستین بار در سال ۱۳۵۶ جیمی کارتر بود که ایران را جزیره ثبات در منطقه خوانده بود؛ اما همان‌طور که در آن زمان در عرض یک سال انقلابی مردمی جزیره ثبات خاورمیانه را در هم نوردید، در اوایل دورهء دوم ریاست جمهوری حسن روحانی، وقایع دی ماه ۹۶ روایت و قصه‌پردازی‌های حکومتی حول این مفهوم ثبات و امنیت داخلی را درهم ‌شکستند.

 

قصه‌گویی در بحران

حالا چند سالی می‌شود که ماشین قصه‌گویی حکومت اسلامی دچار بحران شده است. از یک طرف، شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های خبری‌ای که عمدتاً از سوی اسرائیل و عربستان تأمین مالی می‌شوند قوی‌تر از همیشه به روی صحنه آمده‌اند و قصه‌های خود را عرضه می‌کنند، و از طرف دیگر، گسترش اینترنت پر سرعت و ظهور گوشی ‌های تلفن همراه راویان اصلی، یعنی مردم، را به صحنه آورده است.

اگر برای مثال، در دههء شصت روایت غالب از جبهه‌های جنگ ایران و عراق تحت عنوان مجموعه «روایت فتح» از تلویزیون پخش و نزد عموم مردم پذیرفته می‌شد و کتاب خاطرات زکریا هاشمی و روایت ضد جنگ او با عنوان «چشم باز و گوش باز» تنها سال‌ها بعد، در دههء ۸۰ شمسی و در خارج کشور، توانست به چاپ برسد، جنایت‌های حکومت اسلامی در جنگ سوریه به لطف شبکه‌های اجتماعی، ماهواره‌ و اینترنت از چشم کمتر کسی دور ماند. گفتمان امنیت ملی و روایتی که ایران را جزیرهء ثبات در منطقه‌ای جنگ‌زده جا می‌زد خیلی زود رنگ باخت و کارآمدی خود را از دست داد.

آخرین پرده در دی ماه ۹۶ فرو افتاد، وقتی شعار مردمی «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا / دیگه تمومه ماجرا» تمام روایت‌های حکومت اسلامی را به شکلی نمادین دود کرد و به هوا فرستاد. نقطه‌ای پایان بر قصه‌های حکومت اسلامی.

در چنین بافت و زمینه‌ای بود که از اواسط دورهء دوم حسن روحانی، کاربران شبکه‌های اجتماعی از محمدجواد ظریف و لابییست‌های وابسته به وزارت‌خانهء او که بازوی اصلی قصه‌گویی حکومت اسلامی در غرب بودند با اصطلاح «ماله‌کش» یاد کردند. یک هایکوی یک کلمه‌ای علیه قصیدهء بلند دیپلماسی و برجام و «هرگز یک ایرانی را تهدید نکن» و الی آخر.

 

تئوری توطئه و شوک

قصه‌های حکومت اسلامی کارآمدی خود را از دست داده، هرچه حکومت اسلامی بگوید به ضد خود تبدیل می‌شود؛ و حالا در فقدان روایت‌های که کار کنند، دستگاه تبلیغاتی رژیم جز انواع و اقسام تئوری توطئه چیزی دیگری در چنته ندارد؛ تئوری توطئه و البته سیاست شوک.

اگر کارکرد «تئوری توطئه» اقناع و ارضاء حامیان رژیم است، هدف از «سیاست شوک» گرفتن فرصت اندیشیدن از مردم، و تبدیل شدن حاکم به ارباب عروسک‌ گردان است. همچنان که در عالم سینما روایت در برابر شوک قرار می‌گیرد و اولی ذهن تماشاگر و دومی بدن او را هدف می‌گیرد، حاکمی که قدرت روایت ‌پردازی و قصه ‌گویی خود را از دست داده، چاره‌ای ندارد جز توسل به اعمال شوک‌های پی در پی‌ای که کارشان تنها کنترل و سرکوب بدن‌هاست. شوک اعدام، شوک جنگ، شوک دستگیری‌های فله‌ای و گسترده، شوک خشونت پلیسی و ... که همگی در راستای انقیاد و فلج‌کردن ذهن‌ها و بدن‌ها ترس خورده عمل می‌کنند.

اگر روایت، فرمول‌ها و مراحل از پیش ‌تدوین ‌شده‌ای دارد، سهم امر حادث و اتفاقی در شوک بسیار بیشتر است، و البته امر حادث می‌تواند هر پیامدی داشته باشد. از شوک شلیک به هواپیمای اوکراینی فیگوری همچون حامد اسماعیلیون زاده می‌شود، و از قتل مهسا امینی جنبش «زن، زندگی، آزادی». به همین ترتیب، اگر اعدام‌های گستردهء آبان ۹۸ به دنبال خود موجی از اندوه و سرخوردگی را به دنبال آورد، اعدام محسن شکاری تا به اینجای کار با خشم مردمی و ادامهء اعتراضات همراه بوده است.

 

روایت بازگشتگان

در زبان فرانسه برای اشاره به ارواحی که پس از مرگ شان به جهان زندگان بازمی‌گردند از واژه «رِوِنان revenant» به معنای «فرد بازگشته» استفاده می‌شود. آنچه که حالا با گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، قدرتمندتر از هر زمان دیگری در مقابل قصه‌گویی‌های حکومتی قرار گرفته روایت بازگشتگان است: روایت جوانان و نوجوانانی که به‌لطف گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در زمان حیات خود محتواهای دیداری و شنیداری بسیاری از خود ضبط کرده و به اشتراک گذاشته‌اند که حالا پس از مرگ شان دوباره آنها را به جهان زندگان باز می‌گرداند تا شهادت دهند و روایت کنند.

در چندین مورد، جانباختگان خیرش انقلابی اخیر پیش از حضور در تظاهرات خیابانی در استوری‌‌ اینستاگرام یا توییت‌هایشان، از پیش، بر صحت و سلامت جسمی و روانی خود تأکید کرده‌اند و از همان آغاز پایه‌های روایت‌های فرسوده حکومتی را ویران کرده‌اند. در این میان، ویدئوهایی که هر روز از رقص و آواز خواندن نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل‌زاده، ژینا امینی، حمیدرضا نوری، خدانور لجه‌ای و سایر کشته‌ شدگان این روزها منتشر می‌شود تجسم شعار «زن، زندگی، آزادی» و یادآور شعر معروف عزت‌الله ابراهیم نژاد - جانباخته ۱۸ تیر ۸۷- و تصاویر بی‌کیفیت شعرخوانی اوست:

ما را به خاطر بیاور!

ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم.

شور عشق در سینه داشتیم و

پیش از آن که عاشق شویم سینه بر خاک سوده، مُردیم.

چندی پیش، یکی از کاربران توییتر ویدئویی را مونتاژ کرده بود از رقصیدن و دعوت به رقص تعدادی از جوانان و نوجوانانی که در تظاهرات اخیر به قتل رسیده‌اند. به شکل پارادوکسیکالی، این بار اگر بازگشتگان دستی به سوی ما دراز می‌کنند، نه برای بردن ما به جهان مردگان، که دعوتی است برای به ‌آغوش ‌کشیدن زندگی و شورمندی. بله، شهادت بازگشتگان از مقاومت و آری‌گویی به زندگی علیه روایت‌های ازکارافتاده و مرگ‌خوارانه حکومتی!

https://www.radiozamaneh.com/745366

بازگشت به خانه