تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

22 دی ماه 1401 - 12 ماه ژانویه 2023

غزال تشنه و چشمه

م. ب

قصه را کوتاه کنم: تغاری شکست و ماستی بریخت و ایران به کام یک سفاک حقیر در آمد! قدرت در زیر دندان این تبهکار مزه کرد و برای حفظ اش تبهکاران را سازمان داد.

گروهی بی خبر هم فکر می کنند که این سفاک ها (یا بقول «تحلیلگران قلابی» جمهوری اسلامی!) گروهی متعصب مذهبی هستند و می خواهند قوانین شریعت را پیاده کنند. اما این سفاک های جبار به هیچ قانونی پایبند نیستند، نه قوانین شریعت را به رسمیت می شناسد و نه همین قانون نیم بند خودشان را. نه خدا و پیر و پیغمبر قبول دارند و نه قرآن و احادیث را!

اساس سیستم اقتصاد بانکی این بقول بعضی ها «متعصبان مذهبی» حول محور ربا می چرخد و امر به معروف مه بیشتر حکایت از تذکر به حاکمان دارد به موی زنان بند کرده است. و اگر تذکر بدهی، اگر تو را نکشند پانزده سال زندان ات می کنند. مشکل تاریخ هم ندارند که از آنها به پلشتی و آدم کشی یاد کند.

علی خامنه ای یک جبار حقیر است و سر رشتهء همهء کارها در دست اوست و گاهی او را با چنگیز مقایسه می کنند که خیلی بی انصافی ست، چون چنگیز با مردمان خود هرگز رفتاری چون علی خامنه ای نداشت!

کتاب قانون مغولان یاسا نام داشت و یاسا در نزد مغولان بسیار مقدس و شایستهٔ احترام بود. چنگیز خان در زمان حیات خویش «جغتا»ی را مأمور نظارت بر اجرای یاسا کرده بود و فرمان داده بود مقررات یاسا را روی سنگ‌های بزرگ جاده‌هایی که مسیر عبور سربازان بود، حک کنند. مادهٔ اول یاسا که با حروف درشت روی صخرهٔ سنگی بزرگی در فلات پامیر حک شده، این است: «هرکس از قانون سرپیچی کند، هر کس باشد، سرش را به باد خواهد داد…» قرار دادن کسی زیر مجازات اعدام، باید توسط خان ها، افسران و سایرین در یک مجمع عمومی رای گیری شده باشد و باید قبل از اعدام محکوم به حضور امپراطور آورده شود. به همه مذاهب احترام گذاشته شود و هیچ ترجیحی به هیچ کدام نشان داده نشود. خان مغول تا حدی به رعایت یاسا اهمیت می‌داد که یکی از فرزندانش را به دلیل خیانت کردن به یاسا به سختی مجازات کرد. مقایسه شود با فرزند این جبار که هم اکنون در راس هرم همهء آدم کشی هاست!

هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات اش می نویسد: «من به آقای خامنه ای گفتم: این فرد را که از یلغوز آباد آورده ای و درجهء ژنرالی بر دوش اش کوبانده ای سواد خواندن و نوشتن که ندارد هیچ، طرف چاقوکش است! رهبر انقلاب فرمودند: اتفاقا ما به همچون اشخاصی نیاز داریم».

حالا هم اگر نگاه کنیم می بینیم که معاون وزیر ارتباطات فکر می کند بندرعباس یک کشور است. معاون اول رئیسی (مخبر) الف بای فارسی را نمی داند طوری که به همسایه می گوید همساده... رئیس جمهورش از روی متن فارسی نمی تواند بخواند به مُدَون هم می گوید مَدون و فکر می کند مقدار «صفر ویرگول پنج» بیشتر از یک است. مشاور بهداشت اش به قمر در عقرب می گوید «فنر در عقرب»، به آسیابان می گوید «آسیادان»، به کارکُشته می گوید کارکِشته. روازاده و الله کرم هم که هر دو عضو هیئت علمی دانشگاه ها هستند. بهتر از این دیگر نمی شود! و وزیر آموزش و پرورشش دستور داده تا کودکان را در قبرستان ها بچرخانند!

ظاهراً تبهکار حاکم  همه چیز را درست حساب کرده بود، همه چیز را! چنین می پنداشت که هر چه بیشتر به مردم فشار بیاورد کمتر اعتراض می کنند... او تجربهء دوران پهلوی را به خاطر داشت و می دانست که اگر شکم ها سیر شود  آنگاه صاحب شکم به فکر چیزهای دیگر می افتد بنابراین هر چه فقر عمومی تر بهتر... هر چه اطرافیان اش بی سوادتر باشند کمتر مشکل آفرین می شوند (و می بینیم که حتی اکنون با نیروی انتظامی خودش هم مشکل پیدا کرده، چرا که هر پلیس دوازده سیزده سال درس خوانده است).

این دیکتاتور رویاهایی در سر داشت و اینقدر جامعه را آرام می پنداشت که اگر یادمان مانده باشد از عمله هایش خواست تا سرودی  برایش بسازند خوش مضمون، که کودکان در راه  مدرسه آن زیر لب زمزمه کنند!

علی خامنه ای  آنچنان ذلیل و حقیر و بی شخصیت است که یکی دو هفته هم خودش را گم و گور کرده بود تا مخالفان خیال کنند مرده، بعد هم آمد خودش را نشان داد تا بگوید: «دیدید اشتباه کردید، من نمرده ام». ابن مثلاً رهبر ۸۵ میلیون آدم است. دریغ...

اما براستی خامنه ای کجا را اشتباه کرد که هم  اکنون بیش از  ۱۰۰ روز است که خودش، خانواده اش و آغازاده اش، که قرار بود آغا بشود، شب ها، خواب شان آشفته شده است؟

آری تبهکار قصهء ما با هوش بود و همه چیز را درست حساب کرده بود، جز اینکه، به باور من، مغزش نقش رسانه های اجتماعی را درک نکرده بود و از درز اطلاعات چیزی نمی دانست. تصور می کرد همان خرافاتی که در کودکستان و دبستان و دبیرستان در مغز کودکان و نوجوانان فرو کرده اند تا ابد همان خواهد بود که بود. اما درز اطلاعات و رسانه های اجتماعی کار خودشان را کردند و مردم از جهان های دیگر مطلع شدند. تا آنجا که وقتی مدیر حزب الهی از نوجوانان می خواهد که بگویند مرگ بر آمریکا… مرگ بر دیکتاتور جواب می شنود.

***

اکنون هنگام که من به آوای خوش «زن، زندگی، آزادی» گوش فرا می دهم، می دانم که دختران و پسران سرزمینم نغمهء خواستن را سر داده اند. آنها به راستی که طلعت سبز جنگل اند و  زرین سپهر زندگی بخش کیهان. این خورشید سواران، زیبا ترین و زنده ترین و خوش رنگ ترین و هوش رباترین نگارهء خلقت اند که در مسیر هستی بخش خود، برای زیستن در سرزمینی آزاد، برای زنده بودن و برای تولد و رشد معنا یافته اند. اینان  در این لحظه های بودن یا نبودن، کابوس خون و خشم و خیابان را، با باران بی غمنامهء مرگ عطرآگین می کنند و از ما می پرسند: «دلتان می خواهد با ما همسفر شوید؟»

و ما نیز، برای حفظ همهء زیبایی ها، عشق ورزیدن ها، عطش ها، مهربانی ها، دلباختن ها و نه گفتن به همهء  زشتی ها، شکنجه شدن ها، آواره شدن ها، به دار آویخته شدن ها، مورد تجاوز قرار گرفتن ها... بی پرهیز و بی پروا مصمم می شویم که از دهلیز بی خردی ها عبور کنیم و از اعمال و گفتار و منش های غیر معقول و جاهلانه بپرهیزیم تا همسفر بدی برای عزیزان مان نباشیم.

***

بنگرید: اینک مردم در  لابه لای صفیر گلوله ها و ضربات باتوم  با فریاد «مرگ بر علی خامنه ای»، اعتبار و تقدس افسانه ای خدایی اش را در هم می ریزند. و او غضب آلود و کف بر لب، خطرناک تر از همیشه در میان گلهء  گاومیش های وحشی ماغ می کشد و سم بر زمین می کوبد.

این تبهکار هنوز قدرت دارد و از کشتن و در بند کردن هم ابایی ندارد. عزیزان ما در خیابان ها هر روز دستگیر یا کشته، و  یا توسط جلادان رهبر  به دار کشیده می شوند. این کشتن ها ۴۳ سال است که ادامه دارد و تا کنون هیچ گونه نشانه ای از هماهنگی و یا اتحاد بین مخالفان خارج بوجود نیامده بود، تا اینکه در اولین روز سال نو میلادی: شماری از چهره‌های مخالف جمهوری اسلامی در خارج از ایران به مناسبت آغاز سال ۲۰۲۳ در صفحات فضای مجازی خود نوشتند: «سال ۲۰۲۲ سال شکوه همبستگی ایرانیان با هر باور و زبان و گرایش بود. با سازماندهی و همبستگی، سال ۲۰۲۳ سال پیروزی ملت ایران خواهد بود؛ سال تحقق آزادی و عدالت در ایران».

رضا پهلوی، گلشیفته فراهانی، حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، علی کریمی و مسیح علی‌نژاد از جمله منتشر کنندگان این پیام هستند.

یاران، عزیزان، ایرانیان: پنداری سنبله های زیبای زمان بعد از گذشت ۴۳ سال به شکوفائی رسیده اند و گماشتگان رژیم این همصدایی را بر نمی تابند، امروز در جایی خواندم که شخصی مکنونات ذهنی خویش را پنهان کردن نتوانسته و، انگار ترس ورش داشته باشد، این همصدایی محض را مضحک و دلقک بازی خوانده است.

عجبا؟ من از این رفتار در حیرتم! رفتاری که از دیدگاه عقلانی مخدوش است و با هیچ ترازوی قیاس علمی هماهنگ نیست!

عزیزان: ما اینگونه اشخاص را به حال خود می گذاریم تا هر چه خواستند بگویند و بنویسند. ما براین باوریم که اندیشه های بالندهء آدمی بر تصورها و اوهام جاهلان می چربد و افکار پربار آزاد اندیشان و حقیقت گویان، باور متعصبان متظاهر و عوام فریب را در هم می ریزد.

این همصدایی بر ایرانیان مبارک باد.

بازگشت به خانه