تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
28 فروردین ماه 1402 - 17 ماه آوریل 2023 |
|
تندروها و افراطیها نباشند!
گفتگو با عبدالله مهتدی
گفتگوگر: سیامک دهقانپور - از صدای امریکا
پرسش: آقای عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومله دموکرات کردستان ایران، بسیار خوش آمدید آقای مهتدی ممنون که وقت گذاشتید به استودیوی صدای امریکا در لندن تشریف آوردید. آقای مهتدی ابتدا یک توضیح بفرمایید که احزاب کُردی به نظر میآمد در یکی دو سال گذشته به سمت ائتلاف حرکت کرده بودند چه شد که در این هفته های اخیر اختلافاتات جدی بروز کرده؟
پاسخ: احزاب کُردی همیشه با هم همکاری داشتند به خصوص حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومله کردستان ایران و بخصوص از سال ۲۰۱۷ ما مرکز همکاری احزاب سیاسی کردستان ایران را تاسیس کردیم که خیلی موثر بود قدم بزرگی به جلو بود و بخصوص نقش خیلی مثبت و موثری هم در انقلاب «زن زندگی آزادی» در کردستان داشت. اختلافات جدی من نمیبینم نه اینکه هیچ اختلافی در دوره اخیر نیست، ولی کاملاً داریم این اختلافات را و سلایق مختلف را داریم مدیریت میکنیم با هم مشغول جلسات فشرده هستیم و من امیدوار هستم که بتوانیم دوباره به همان حالت همکاری های کاملاً فشرده برگردیم.
پرسش: آقای مهتدی اشاره کردید اختلافات جدی نیست ولی عده ای هستند که در این روزها و هفتههای اخیر شما را متهم میکنند که شما شخصا در این منشور آنچه که به عنوان منشور جورج تاون از آن اسم برده میشود شرکت میکنید، حتی نه به نمایندگی از حزب خودتان، پاسخ شما به آن افراد چیست.
پاسخ: ببینید وقتی دوستان از من دعوت کردند برای قبل از اینکه هیچ منشوری هم نوشته بشود یا هیچ بحث ائتلاف و همبستگی هم به وجود بیاید، وقتی دوستان از من دعوت کردند که در این بحث ها که آن موقع گروه تبادل نظر اسمش بود شرکت کنم از روز اولش من رهبری حزب دموکرات و آقای مصطفی هجری را در جریان گذاشتم و از ایشان دعوت کردم که حضور پیدا بکنند و بعد هم روال کار را با ایشان در میان گذاشتم با رهبری حزب دموکرات یعنی اینطور نیست که یک جانبه و بدون اطلاع و خودسرانه این کار را کرده باشم. بنابراین در مشورت و همکاری با آنها بودم و هستم با مرکز همکاری و با دوستان حزب دموکرات، آنها ترجیح دادند که شرکت نکنند. نه اینکه دعوت نشدند و نه اینکه من چنین دعوتی را از ایشان به عمل نیاوردم. در مورد حزب خودم هم، این مسئله اصلا درست نیست. من به عنوان حزب شرکت نکردم به عنوان یک کُرد شرکت کردم به عنوان یک ایرانی آزادیخواه شرکت کردم ولی همه می دانند که بار سنگین مسئولیت بر دوش همه هست از جمله بر دوش من که نمایندگی مردم کردستان را، و نه فقط آنها سایر اتنیک های را ایران را هم من وجدانا و اخلاقا به عهده خودم دانستم. هیچ کس هیچ کس در شرایط فقدان آزادی سیاسی، فقدان انتخابات نمی تواند مدعی رهبری قانونی و منتخب مردم باشد. اما فکر میکنم هم من و هم حزبی که من نمایندگی میکنم به اندازه کافی شناخته شده هست برای مردم کردستان که بدانند من به نمایندگی از منافع آنها در این نشستها شرکت میکنم و البته نه فقط آنها، بقیه اتنیک ها و همه مردم ایران مد نظر من هست.
پرسش: یعنی می فرمائید که شرکت خودتان را در این منشور با رهبری حزب کومله در میان گذاشتید نظر آنها چه بودند موافق هستند با حضور شما؟
پاسخ: بله، کاملاً من این را می توانم خدمت شما بگویم که ما چارچوبی برای تعامل و گفتگو و دیالوگ با اپوزیسیون ایران تعیین کردیم این را در سندی مکتوب کردیم، سند را به بحث گذاشتیم، سمینار های متعددی روی آن گذاشتیم و نهایتاً با اکثریت نزدیک به اتفاق آرا تصویب شد خود منشور همبستگی را به رای نگذاشتیم ولی مطرح کردیم و نظر مساعد اکثریت قریب به اتفاق حزب خودم را هم با خودش همراه دارد.
پرسش: اکثریت قریب به اتفاق که می فرمایید منظور شما دقیقا چیست؟ آقای مهتدی.
پاسخ: شما سئوالتان منظورتان چیست؟
پرسش: یعنی از آن تعداد افرادی که اشاره می کنید، چند نفر رای حمایتی دادند؟ چند نفر که مخالف یا اکثرا ممتنع رای دادند؟
پاسخ: مخالف، من ندیدم. مخالف من ندیدم در رای گیری ها، ما خود منشور و متن منشور را به رای نگذاشتیم ولی سیاست کلی ما برای تعامل و برخورد و دیالوگ و همکاری با اپوزیسیون ایران را به رای گذاشتیم، به اتفاق آرا در نشست وسیع کمیته مرکزی به تصویب رسید ولی یکی دو نفر ملاحظاتی بعداً روی آن داشتند، من می توانم فقط این را بگویم. از تعداد انگشتان یک دست کمتر است.
پرسش: یعنی از حدود ۳۷ نفری که احتمالاً حدس می زنم رای دادند، دو یا سه نفر شما می فرمایید که رای ممتنع دادند؟
پاسخ: ندادند، برای آن متنی که به اسم پلتفرم برای همکاری فراگیر و دموکراتیک ما مطرح کرده بودیم از ۳۷ نفر، هر 37 نفر رای موافق دادند، که خیلی نادر است این چیزها ولی به هر صورت این نشان میدهد تا چه حد ما در مورد خط مشی سیاسی ما در قبال همکاری با همکاری اپوزیسیون ایران جدی و متعهد هستیم. متن منشور را به رای نگذاشتیم که اصلا ببینیم موافق یا مخالف دارد. متن منشور را به رای نگذاشتیم. کلیات مسئله را، کلیات سیاست خودمان را به رای گذاشتیم و این هم نتیجه رای گیری بود که خدمت شما گفتم. اما در مورد منشور من اینجا و آنجا یکی دو نفر دیدم که ملاحظاتی داشتند و به این دلیل میگویم شاید یکی دو نفر باشند.
پرسش: برای اینکه فقط روشن بشود این نکته که اشاره کردید، این رایگیری که اشاره کردید پیش از منشور بوده و به منشور هم ارتباطی ندارد، تاریخ را می توانید لطف بفرمایید چه زمانی بوده؟
پاسخ: باور کنید الان به خاطر ندارم. ولی در همین دوره اخیر بود یعنی در یک ماه یا یک ماه و نیم اخیر یکی دو ماه اخیر بود.
پرسش: و این در واقع رای گیری درون سازمانی، درون حزبی مربوط به حزب کومله کردستان ایران بوده حزب دموکرات کردستان ایران در این ماجرا هیچ نقش و حضوری نداشتند؟
پاسخ: نخیر، این رای گیری حزبی ما بوده من از رای گیری های درونی حزب دموکرات خبر ندارم. ولی ما گامهایی را که برداشتیم، با حزب دموکرات و رهبری آن در میان گذاشتیم و تبادلنظر کردیم اصلاً با خود حزب دموکرات هم ما در حال تدوین چهارچوبهای هستیم پلتفرمی که چارچوب همکاری احزاب کرد با اپوزیسیون را، نه فقط حزب کومله را بلکه کل احزاب کُرد و کُردها را با اپوزیسیون ایران و بقیه نیروهای سیاسی ایران تعیین میکند. ما مدتهاست داریم این را بررسی می کنیم. خودمان تصویب کردیم ولی اینکه مورد تصویب هر دو حزب و مورد تصویب مرکز همکاری قرار بگیرد داریم روی آن کار می کنیم. من نسبت به آن هم امیدوار هستم.
پرسش: آخرین باری که آقای مهتدی، با آقای خالد عزیزی و آقای هجری صحبت کردید چه زمانی بود؟
پاسخ: من در کنفرانس دیگری که در تورنتو بین اپوزیسیون ایران برگزار شد با آقای خالد عزیزی ملاقات کردم دیدار داشتیم آنجا، با آقای مصطفی هجری هم تلفنی بین ما رابطه هست. با آقای مصطفی هجری تقریباً به طور مداوم شاید تقریباً هر هفته یکبار با هم در تماس هستیم. چه من و چه دوستان دیگری که در منطقه هستند ارتباطها، هم حضوری هم آنلاین فشرده داریم با همدیگر.
پرسش: وقتی که آنها اشاره کردند رسما که مخالف منشور هستند، شما با این تماسی که با ایشان دارید صحبت از چه میکنید، توانستید آنها را مجاب کنید به حضور؟
پاسخ: ما با آنها وارد بحث های خیلی جدی و دوستانه ای شدیم و در جریان هستند این بحثها، ضمنا خدمت شما بگویم کسانی گفتند مخالفیم با این منشور، یا ملاحظاتی داریم روی منشور، ولی خود آقای مصطفی هجری در آخرین مصاحبه اش که ایشان رهبر حزب دموکرات هستند در آخرین مصاحبه شان از ایشان می پرسند در مورد این منشور و میگوید برخلاف نظر عده ای که من می شنوم که مخالفت کردند، من شخصاً این منشور را یک گامی به پیش می دانم.
پرسش: البته آقای عزیزی همانطور که در جریان هستید در این گفتگوی ما با ایشان داشتیم، نظرشان را به روشنی بیان کردند که اعتراضات شان و مشکلاتی که با منشور دارند، چه هست. می خواهم یک پرسش کوتاه در همین ارتباط، چون گفتید که با آقای هجری در تماس بودید در جریان این جلساتی که انجام شد می شد، می شود توضیح بدهید که دقیقاً در نشستی که در جورج تاون برگزار می شد، شما به آقای هجری گفتید در تماس بودید و از ایشان خواسته بودید که ایشان حضور پیدا کند و ایشان گفتند نه. می توانید بفرمایید چرا آن موقع ایشان مخالف بود و به شما چه گفت در مورد دلیل عدم حضورشان؟
پاسخ: ببینید من زیاد مایل نیستم وارد جزئیات مسائلی بشوم که بین من و آقای مصطفی هجری یا با دیگر شخصیتهای سیاسی که با آنها در تماسم، بشوم. ولی بطور کلی من می توانم این را خدمت شما بگویم از بدو شرکت من در گروه مباحثه یا گروه تبادل نظر که بعداً از داخل آن منشور درآمد، من با آقای مصطفی هجری و رهبری حزب دموکرات این را در میان گذاشتم و توضیحات لازم را هم دادم.
پرسش: ولی بهر شکل تصمیم گرفتند که حضور نداشته باشند. ولی به نظر میآید که شما خوش بین هستید که در ادامه مسیر به سمت همگرایی حرکت بکند حالا باید ببینیم حزب دموکرات کردستان ایران چه در قالب مرکز همکاری احزاب کردستان ایران چه بطور مستقل، نکاتی را خواهند گفت. یک نکتهای را که آقای مهتدی خیلی مایل هستم اشاره بکنید چون چند بار از واژه «دوستان» استفاده کردید، میخواستم بدانم وقتی که میگوید دوستان کسانی که هماهنگ کرده بودند، چه کسانی بودند که از اعضای منشور تلاش داشتند شما در جمع حضور داشته باشید یا از طریق شما بخواهند گروههای دیگری اتنیکی حضور داشته باشند؟ پرسش این بود که شما گفتید که دوستان، تلاش کرده بودند که شما حضور داشته باشید و دیگران و شما هم با آقای هجری تماس داشتید، خواستم بدانم منظور شما از دوستان چه کسی هست؟ افراد یا شخص خاصی در این ائتلافی که الان شکل گرفته در قالب منشور جورج تاون به دنبال این بود که شما و دیگرانی حضور داشته باشید؟ یا یک تصمیم جمعی بود که تمام آن اعضائی که حضور دارند تلاش میکردند که شما و آقای هجری و دیگران شرکت کنید؟
پاسخ: من این حسن نیت را در همه آن دوستان در همه جمعی که بعداً همبستگی را تشکیل دادیم در همه آنها می دیدم و رابطه تلاش آنها برای مشارکت و هماهنگی بیشتر بود. من هیچ نظر مخالفی در این مورد نشنیدم و ندیدم.
پرسش: آقای مهتدی فکر می کنید آنطور که توصیف شده یک فرصت تاریخی هست برای کُردها؟
پاسخ: من فرصت بسیار مناسبی برای کُردها می دانم. ببینید شما انقلاب سال ۱۳۵۷ را در نظر بگیرید کسی از کُردها نپرسید از غیر کُردها اصلاً معلوم نبود قانون اساسی چی در آن هست. وقتی رفراندوم شد می دانید کُردها و بخصوص بدوا حزب کومله کردستان ایران و بعداً همه احزاب و شخصیت های کُرد، تحریم کردند رفراندوم را یکی از دلایلشان این بود که اصلاً معلوم نیست قانون اساسی مملکت چی در آن هست؟ شما دارید به یک چیز مبهمی که خیلی هم ترسناک به نظر میرسید از دور، دارید به آن رای می دهید و به همین دلیل کسی رای نداد به آن در کردستان و کسی نپرسید قانون اساسی چجوری باشد. همه چیز تحمیلی بود همه چیز پشت پردهای بود. اینبار به نظر من این مجال فراهم شده که کُردها ولی نه فقط کردها، همه مردم ایران همه نخبگان سیاسی همه شخصیت ها همه نهادهای جامعه مدنی به بحث و تبادل نظر بپردازند علنی و شفاف دارد مطرح میشود درست است این قانون اساسی نیست و ما حق نداریم برای آینده قانون اساسی ایران از الان تصمیم بگیریم، این تصمیم را بعدا مجلس موسسان بعد از بحث های طولانی و کار کارشناسی طولانی خواهد گرفت مجلس موسسان منتخب مردم. ولی همینکه چارچوب کلی ایران آینده از طرف همبستگی و شورای همبستگی مطرح شده و دیگران هم البته، دیگر گروههای سیاسی در این مورد بحث می پردازد من این را فرصت بسیار خوبی میدانم برای کُردها اهمیتش در این است که بعضی از مسائلی که برای آنها و فکر میکنم برای سایر جوامع اتنیکی کشور هم مهم است، مطرح شده در آن، یکی عدم تمرکز است. به صراحت از عدم تمرکز ساختار سیاسی ایران صحبت شده. از سپردن اختیارات ایران به نواحی استانها، اختیارات اقتصادی، مالی، فرهنگی، اداری صحبت شده. از رفع تبعیضاتی که تا الان بوده صحبت شده. از پذیرش جایگاه زبان مادری بر اساس قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی صحبت شده. کجای دیگر شما می گوئید این امتیازات، امتیاز من نمیدانم این حق را این حقوق را کجای دیگر برای کُردها شما دیدید در نظر بگیرند. بنابراین من یک گام مهم به پیش می دانم و این را هم می دانیم که ممکن است کُردها خواسته های بیشتری داشته باشند من خودم همینطور، من هیچ وقت کتمان نکردم که حزب ما و به طور کلی مرکز همکاری متشکل از احزابی است که فدرالیسم را برای آینده ایران پیشنهاد می کنند، ولی این حداقل مناسبی است و هیچ کسی هم نمیتواند در این مرحله که مرحله عبور جمهوری اسلامی است، خواهان این است باشد یا اصرار کند که تمام خواستهای حداکثری او پذیرفته بشود در آینده ایران. بنابراین خواستهای حداقلی، خواست هایی است که جمهوری خواهان، مشروطه طلبان، چپها، لیبرالها، کُردها، ملیت ها و غیره همه میتوانند در کنار هم به آن پابند باشند و به نظر من به این معنی منشور خیلی خوبی است.
پرسش: آقای مهتدی شما سالهای طولانی دهه ها با حکومت محمدرضا شاه پهلوی مبارزه کردید، چه شد که دست به دست شاهزاده رضا پهلوی دادید در این ائتلاف؟
پاسخ: برای اینکه ایشان شخصیتی است که تلاشش را من دیدم و تلاش برای ایجاد وحدت بخشی است تلاش برای ایجاد دموکراسی است، میدانم فشارهای مختلفی روی ایشان است که خلاف این نوع حرکت بکند، ولی من ایشان را اینطور دیدم. تعداد قابل ملاحظهای، من نمیدانم چقدر این را من نه آماری دارم و نه کسی آماری می تواند داشته باشد، در جایی که نه دموکراسی است نه صندوق واقعی انتخابات است نه نظرسنجی های واقعی هست، شما نمی توانید به ضرس قاطع نظری بدهید. ولی به هر صورت بخشی از جامعه ایران به ایشان تعامل دارند. و اذگر ائتلافی بخواهد درست بشود باید ائتلافی دربرگیرنده، فراگیر یا به قول انگلیسی ها Inclusive باشد، ایشان را هم در بر بگیرد، جمهوریخواهان را که بنده یکی هستم در بر بگیرد، فدرالیسم ها را در بر بگیرد، سوسیال دموکرات ها را در بر بگیرد که من خودم یکی از آنها هستم. بنابراین طیفهای وسیعی از جامعه معنی ائتلاف این است، این نیست که همه با هم در همه زمینه ها هم عقیده ایم، این است که برای امر مشخصی که این امر عبور از جمهوری اسلامی و رساندن ایران به مبانی اولیه دموکراسی هست، بر سر این موضوع تا جایی که مردم خودشان امکان انتخاب نظام سیاسی را داشته باشند، در این مرحله، که مرحله عبور از از جمهوری اسلامی است یک عدهای، عده هم نباید باشند بایستی تکمیل شود با نیروهای سیاسی، باید تکمیل بشود با ارگانهای جامعه مدنی و شخصیت های داخل و خارج کشور، ولی به هر صورت اینها که ائتلاف تشکیل می دهند یا همبستگی میخواهد به یک چنین ائتلاف گسترده ای برسد، هدف این است که این عبور از جمهوری اسلامی را با بیشترین نیروی دموکراسی خواه ممکن جلو ببرد. یعنی همه آنهایی که به دموکراسی به حقوق بشر و به عبور از جمهوری اسلامی معتقدند، میتوانند و باید دور هم جمع بشوند برای اینکه به زیر کشیدن این نظام، نه در حد توان فقط کردها نیست، نه فقط جمهوریخواه ها نیست، نه فقط مشروطه خواهان نیست، نه فقط چپ ها یا لیبرالها یا راست ها نیست، بلکه مساعدت و همکاری همه را می طلبد. همانطوری که در خیابان های شهرهای مختلف ایران، مردم در کنار هم تظاهرات می کردند در کنار هم برای گذار از جمهوری اسلامی شعار میدادند برای عبور از جمهوری اسلامی و کسی از آن بغل دستی خودش نمیپرسید: راستی شما برای آینده ای ایران معتقدید باید دولت در اقتصاد دخالت بکند، یا نکند. حقوق کُردها کمتر باشد یا بیشتر باشد. اینها مسائلی است که مبانی آن اتفاقا ما گفتیم، ولی جزئیات آن را و شکل مشخص آن را فقط مردم ایران در یک انتخابات آزاد و در یک رفراندوم می توانند تعیین بکنند. هدف من از اینکه با ایشان و دیگران همکاری بکنم، و این دیگران هنوز تعدادشان خیلی بیشتر از اینها باشد، این است که از همه نیروهای ممکن، برای عبور از جمهوری اسلامی استفاده کنیم ببینید خیلی ها در خارج از کشور نشسته اند و برای خودشان خط و مرزهای ایدئولوژیک گذشته از سال ۵۷ را حفظ کردند در ذهنیت شان، مردم ایران این طور نیستند، اینها عجله دارند، می خواهند به هر قیمتی هست از دست نظام اهریمنی جمهوری اسلامی نجات پیدا بکنند، مردم خواهان همبستگی هستند خواهان اتحاد هستند، خواهان همکاری با هم هستند، این به نظر من همبستگی و منشوری که بوجود آمده و در اطراف اش این همبستگی دارد شکل می گیرد پاسخی است به این نیاز مردم، مردم نیاز مبرم دارند که هر چه زودتر از زندان جمهوری اسلامی آزاد بشوند. برای این کار ما به همکاری همه نیروها احتیاج داریم، آقای رضا پهلوی هم یکی از این نیروها است. ایشان بتوانند نقش مثبت بازی کند چرا از او استفاده نشود.
پرسش: آقای مهتدی چندبار آقای پهلوی در این مدت صحبت کردید بطور دو جانبه یا در جریان جلسات گروهی؟
پاسخ: دو جانبه هنوز پیش نیامده در این دوره اخیر، من یکبار حضوری در تورنتو ایشان را دیدم در اطراف همان پنلی که وجود داشت بقیه دیدار ها در دو سه ماه اخیر هم تا آنجا که به من برمیگردد دوره آنلاین بود.
پرسش: یعنی مثلا می توانید بگوئید چند بار احتمالاً این دیدارها در طول ۵ یا ۶ ماه گذشته صورت گرفتند؟
پاسخ: به پنج یا شش ماه نمی رسد کمتر است. در این سه یا چهار ماه اخیر شاید ۷ یا ۸ حدس می زنم در این حدود باید بوده باشد. فقط یکبار حضوری بوده.
پرسش: که همان یکبار در تورنتو اشاره کردید؟
پاسخ: بله
پرسش: و قبلتر چطور؟ چون گفتید به سه ماه چهار ماه گذشته برمیگردد، پیش از این با شاهزاده رضا پهلوی شما تماسهایی داشتید؟
پاسخ: من ده یا پانزده سال پیش همراه با آقای مصطفی هجری در لندن، ایشان را دیدیم و با هم یک تبادلنظر یک ساعته ای کردیم این آخرین باری بود که ایشان را دیدم 10 یا۱۵ سال پیش بود.
پرسش: وقتی که از آقای هجری شنیدید، خط قرمزی که کشیدند بر سر عدم بازگشت به نظام پهلوی و گفتند شاهزاده رضا پهلوی رابه شکل نمادین در ماجرا میبیند، پاسخ شما به ایشان چه بود؟
پاسخ: من همین حرف هایی را که الان خدمت شما گفتم، به آقای مصطفی هجری با رهبری حزب دموکرات و با دیگر شخص، من با جمهوریخواهان هم خیلی در ارتباطم، با حزب چپ هم در ارتباطم، با دوستان شورای مدیریت گذار هم در ارتباطم، با احزاب دیگر کُرد و کنگره ملیت های ایران فدرال هم در ارتباطم، من به همه آنها این را یادآوری کردم که ما می توانیم اختلاف داشته باشیم، در مورد دیدگاه های ما در مورد آینده ایران و لی همه آنهایی که به دموکراسی و حقوق بشر معتقدند و به عبور از جمهوری اسلامی معتقدند، معتقدم که باید دست همکاری و همبستگی به همدیگر بدهند. پیام من به همه آنها و استدلال البته خیلی مشروح تر ولی در همین راستا بوده.
پرسش: حزب دموکرات کردستان همانطور که می دانید با شاهزاده رضا پهلوی درمقطعی در ارتباط بوده، آقای عزیزی هم در مصاحبه که با ایشان انجام دادیم ایشان اشاره به این قضیه میکنند، فکر میکنید تفاوتی وجود دارد بین آن تماس های که الان شما دارید با آن تماس هایی که پیشتر انجام شده. یعنی شاهزاده رضا پهلوی که الان می شناسید متفاوت است با مثلاً چند سال پیش ۱۵ سال پیش که اشاره کردید.
پاسخ: من نمی توانم در مورد ملاقات های بوده یا نبوده، دوستان حزب دموکرات کردستان با آقای رضا پهلوی اظهارنظری بکنم ایشان خودشان میدانند. من تماس هایم واقعاً در همین حدی بوده که الان خدمت شما گفتم.
پرسش: و دیدگاه شما تغییر کرده و شناخت شما از ایشان در طول زمان تغییر کرده با این جلساتی که اخیرا با ایشان داشتید؟
پاسخ: من سه چهار سال پیش هم، به پیشنهاد دوستان یک نشسته یکی دو ساعته آنلاینی سه یا چهار نفری از من خواستند، من هم حضور پیدا کردم با ایشان، آن موقع هم من نظر ایشان را آن موقع با الان هر دو را نظرشان مثبت نشان را مثبت دیدم و در دو قطب مخالف قرار نداشتیم.
پرسش: آقای پهلوی حتما شنیدید اخیرا گفته که صدای کُردها به دو حزب منظورش بطور مشخص حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومله هست، نباید محدود به شود موافق هستید با ایشان؟
پاسخ: این دو حزب، دو حزب اصلی سیاست در کردستان هستند و بودند در طول ۴۰ یا ۵۰ سال گذشته، و هنوز هم هستند. ولی البته ما هم احزاب و گروههای دیگری داریم که خودمان هم نادیده نمی گیریم و نباید نادیده بگیریم، ما با آنها در ارتباط هستیم. اصلاً مرکز همکاری مرتبا با سایر گروههای سیاسی کردستان ایران هم در حال تماس و تبادل نظر است. بنابراین ما خودمان هم اظهار نکردیم که ما حق مطلق و بی چون و چرایی داریم در قبال جامعه کردستان، ولی فکر میکنم مرکز همکاری مرجع اصلی سیاسی جامعه کردستان ایران است در حال حاضر.
پرسش: آقای مهتدی حتما آن توئیت آقای پهلوی را در دیدید که گفتند پس از شنیدن نقدها و نظرات کسانی که احساس می کردند که صدایشان در منشور و گروه همبستگی بازتاب نیافته، نامه و نام های پیشنهادی آنها را به گروه و منتقل کردم باور دارم که منشور و گروه با اضافه شدن چهره های جدید بهتر میتواند تکثر سیاسی جامعه ایران را بازتاب دهند. خود شما هم الان دقایقی پیش به شکلی به همین مسئله اشاره کردید آیا خود شما در این ارتباط نقشی دارید برای افزوده شدن افراد تازه ای؟
پاسخ: هر کدام از ما پیشنهاد هایی داریم و این پیشنهادها را همه را می گذاریم روی همدیگر و بایستی از نیروهایی که فعلاً در حال حاضر خارج از شورای همبستگی هستند، البته استفاده کرد و همکاری همه را مغتنم دانست به شرطی که جزو تندروها و افراطیها نباشند. افراطی های از هر طرف و هر سمت به نظر من آنها متفاوت هستند. در غیر این صورت نیروهایی که متعادل هستند نیروهایی که میانه رو هستند با هر گرایشی به نظر من تا جایی که من بدانم و عقیده خود من هم همین است، در شورای همبستگی نظر مثبت وجود دارد. مثلاً همین الان شورای تصمیم حمایت کرده از منشور، شورا شورای مدیریت گذار حمایت کرده از منشور،سازمان دموکراتیک یاری رسان حمایت کرده از منشور، حزب آراء حمایت کرده از منشور، شخصیتهای دیگر هم همینطور، من خوشبین هستم نسبت به اینکه در یکی دو ماه آینده ما بتوانیم ائتلاف خیلی فراگیرتر و پرو پیمان تری به وجود بیاوریم.
پرسش: آقای مهتدی، آقای عزیزی یک نکتهای را در گفتههای که ما به او داشتم عنوان میکنند و آن هم نگرانی از اینکه سلبریتی محوری در ائتلاف در همبستگی نقش پررنگی پیدا کرده و پیدا بکند و ایشان هم مشخصا بحش این است وقتی سلبریتی ها چنین نقش پررنگی پیدا میکنند، اینها فقط به خودشان پاسخگو هستند نه به یک حزب و نه به سازمانی در ارتباط لا آن جواب بدهند و پاسخگو باشند و می توانند هر لحظه تصمیمشان یا نظرشان را عوض کنند. چقدر این نگرانی را شما مشروع میدانید در این فضا.
پاسخ: در واقع و در یک دوره طولانی مدت یا میان مدت، از الان البته، بخصوص بعد از آزادی ایران از قید جمهوری اسلامی، مطمئناً حزب های سیاسی تشکیل خواهند شد و باید تشکیل بشوند. احزاب سیاسی واقعی و اصیل، که در قشرهای مختلف مردم پایگاه دارند یا گرایشهای سیاسی جامعه را بازتاب میدهند، اینها به نظر من جایگاه بزرگی در تحکیم و تامین دموکراسی در آینده ایران خواهند داشت. بدون احزاب سیاسی ما فقط نظام های پوپولیستی میتوانیم داشته باشیم که یک فردی در بالا بگوید، توده های بی شکل هم حمایت کنند یا ضدیت بکنند. نه بنابراین احزاب جایگاه اساسی دارند و خواهند داشت ولیکن از آنجا این نتیجه را نمی گیریم که شخصیتهای سیاسی بخصوص در این دوره که هنوز بر خلاف میل ما، ولی واقعیت این است هنوز جز در کردستان و جاهای بسیار محدود دیگری، کردستان یک نمونه تقریبا میشود گفت منحصر به فرد است در ایران در این زمینه، بنابراین ما احزاب مردمی توده گیر دارای پایه اجتماعی را که هر روز هم از طرف نسل جدید نیرو به آنها اضافه میشود، این را ما در جاهای دیگر نداریم و نمیتوانیم اصرار کنیم ما وارد هیچ همبستگی و همکاری نخواهیم شد، تا تمام ایران دارای چنین احزابی نشود. این یک، دوم اینکه بعضی ها اسم حزب را یدک می کشند ولی سه یا چهار نفری بیشتر نیستند نفوذی ندارند، قدرت بسیج ندارند، گرایش خاصی را نمایندگی نمی کنند، بخش خاصی از جامعه را با خودشان به همراه ندارند، سه یا چهار نفر بیشتر نیستند، من اسم آنها را سلبریتی نمیگذارم، ولی شخصیت های سیاسی داریم که میلیون ها نفر پیرو و فالور دارند و اتفاقاً خیلی محبوب هستند در مورد مردم، شخصیت هایی که در شورای همبستگی وجود دارند، شخصیت های نیستند مثل قارچ روییده باشند اینها همه دارای سابقه فعالیت هستند. شما خانم مسیح علینژاد را در نظر بگیرید ایشان نه فقط یک ژورنالیست بود، یک کمپین گر بود که از کمپین های بسیار کوچک و ظاهراً ساده شروع کرد ولی موفقیت های زیادی رسید. سالها است که ایشان دارد نقش بازی کند و بنابراین موقعیتی را که به دست آورده استحقاق خودش بوده. آقای حامد اسماعیلیون در راس جنبش دادخواهی قربانیان هواپیمای اوکراینی، توانایی های خودش را برای بسیج و سازماندهی نشان داد، بی غرض بودن و بیطرف بودن خودش را توانست نشان بدهد. اینها را به دست آوردن، اینها را کسب کردند. خاوم نازنین بنیادی ۱۵ سال است دارد در زمینه حقوق بشر کار میکند و نماینده و سفیر سازمان عفو بینالملل است. بنابراین ها هیچ کدام سلبریتی های صاف و ساده ای نیستند و خیلی ها این موقعیتی را که دارند امروز، کسب کردند در جریان فعالیتهای خودشان و اعتمادی که به آنها شده. وانگهی اینها مانع حضور حزب ها نیستند. کدام حزب ها؟ من چند حزب بردم از حزبها. حزب ها یا نهادها یا تشکلهای سیاسی، دارم از شورای مدیریت گذار، شورای تصمیم، سازمان یاری رسان و غیره و غیره اسم بردم و امیدواریم بقیه حزب ها هم از دیالوگ شروع کنند و به همکاری ختم بشود کارشان. بنابراین اینطور نیست که کسی مخالف حضور حزب ها باشد و فقط بخواهد با شخصیتهای سیاسی یا شخصیتهای فرهنگی و اجتماعی سر و کار داشته باشد. نه حزبها اساسی هستند تا آنجایی که امروز وجود دارند و واقعی است و شایسته نامی هستند که به آن خطاب می شوند و فقط حزب های کم ریشه، کم تعداد نیستند. بنابراین حزب ها جایگاه خودشان را دارند و خواهند داشت و باید بیشتر و بیشتر هم داشته باشند، ولی از وجود شخصیت ها هم باید کمال استفاده را کرد. کلا من نظرم همانطور که در صحبت های قبلیام و جواب های قبلی ام گفتم، من نظرم این است که این یا آن نکنیم، هم این و هم آن بکنیم در این مورد. گفتم که ما دید فراگیرتر و پذیرنده تری داشته باشیم نسبت به هر کسی که می تواند نقش مثبتی در عبور از جمهوری اسلامی و در رساندن به اولین منزلگاه دموکراسی و حقوق بشر در ایران داشته باشد. از هر شخصیتی، از هر حزبی، از هر انجمن های نهادهای جامعه مدنی، زندانیان سیاسی، کارگران، اصناف، بازاریها، دانشجوها، معلمان همه اینها باید باشند. ما نمیتوانیم بگوییم فقط احزاب ولی نهادهای صنفی نباشند. میدانید معلمان و کارگران چه نقش بزرگی در این چند سال بازی کردند؟ می دانید زندانیان سیاسی چقدر در روشنگری و در جلب افکار عمومی بینالمللی برای ما کار کردن؟ همه اینها باید حضور داشته باشند چرا باید این یا آن بکنیم در این مورد. هم این و هم آن، همه نیروهایی که می توانند دست به دست هم بدهند شر این رژیم را از سر مردم ایران کم کنند.
پرسش: آقای مهتدی اشاره کردید احزاب، اساسی هستند. ولی همانطور که میدانید خود شما و به دیگر احزاب کردی همین انتقاد جدی را وارد میکنند که زیر سایه یک گونه مردسالاری هستند دهها است که این چهره ها در سمت دبیر کل و رهبری، بویژه این دو حزب عمده حضور داشتند و ما سایه خانواده های سرشناس کردی را بر این احزاب سیاسی می بینیم. پاسخ شما به آنها چه است به ویژه در فضای به اصطلاح جنبش یا انقلاب زن زندگی آزادی.
پاسخ: نمی دانم منظور شما از خانواده چیست. نسل قبلی من، پدر من در حزب من نبوده، برادر بزرگ من در حزبم نبوده، این حزب را من خودم فقط در آن فعالیت کردم. بنابراین نمی دانم منظورتان موروثی است؟ یعنی منظور شما همچنین چیزی بود؟
پرسش: تقریباً، البته حزب شما یک بحث مشخصی است که خود شما دهها است که رهبری حزب را در اختیار دارید. در مورد حزب دموکرات کردستان ایران و در مورد احزاب دیگر کردی هم این ایراد وارد است که زیر سایه مردها بوده ما چهره زن در جایگاه رهبری نمیبینیم. همین که چند خانواده بزرگ هستند به نظر میرسد که اینها ده ها است دارند این نقش را ایفا می کنئد. به هر شکل باید پاسخی داشته باشید برای آنهایی که این روزها این انتقاد را ایراد می کنند.
پاسخ: من که نمی توانم، نمی دانم منظور شما کدام خانواده ها است. ولی من نه فقط ما محدودیتی ما نمیتوانیم روی هیچ خانواده خاصی بگذاریم، بلکه همه خانواده ها را تشویق میکنیم به مشارکت و به همکاری با حزب مان. ببینید اتفاقاً حزب ما مشخصه اش این است که به پایینترین اقشار جامعه فرصت و امکان شرکت در مبارزه سیاسی و در تصمیم گیری های سیاسی نشان می دهد. بنابراین این را اگر بخواهید من در برنامه ویژهای توضیح بدهم که چقدر ما ما کمک کردیم به اینکه فقط طبقات بالا و طبقات ممتاز و فرزندان آنها و پسران آنها نباشند، که زمام امور سیاسی مملکت را در دست دارند. بیشترین ورود اقشار پایین و فرزندان اقشار پایین سهمی را که در این مورد ادا شده من متعلق به کومله میدانم این یک. دوم اینکه جوانگرایی در حزب ما اتفاقا خیلی خیلی خوب پیش رفته و در این مورد ما کاملا موفق بودیم. در مورد نقش زنان ما اصلاً موفق نبودیم. و این نقطه ای است که مطمئنا در کنگره بعدی باید روی آن کار کنیم هرچند در گذشته دورتر ما در واقع پیشتاز و پیشرو آوردن زن به صحنه سیاسی بودیم. زن ها و دخترانی که در صفوف کومله شرکت داشتند تابوشکن بودند، سنت شکن بودند، پیشرو داده بودند، جای خودشان را در جامعه باز کردند و پیام آور نوترین گرایشهای مربوط به زنان و حقوق برابر زنان بودند در جامعه کردستان، که امروزه هم زن زندگی آزادی نشانی از آن دارد. اما در دوره اخیر به دلایل متفاوت ما موفق نشدیم آنطور که باید و شاید این کار را بکنیم، در دوره بعد به نظرم باید این نقیصه را جبران کنیم. ولی جبران اساسی و نهایی آن به نظر من وقتی است که حزب ما و مرکزیت حزب ما دوباره در جامعه ایران و در جامعه کردستان ایران قرار بگیرد و مطمئنا در آن صورت صفوفش پر از دختران و خانم های مبارز و پیشرو و نخبه خواهد بود.
پرسش: به دلیل همین نکته ای (نقیصه ای) که اشاره کردید و عدم حضور زن ها، زنان فعال کرد بسیاری به شما اعتراض کردند وقتی در تورنتو گفتید: من از طرف مردم کردستان حرف میزنم. پاسخ شما به آنها چیست؟
پاسخ: همانطور که گفتم هیچ کسی نمیتواند مدعی باشد که رهبری حقوقی و منتخب مردم کردستان یا هیچ جای ایران را به عهده دارد. چون ما فاقد دموکراسی هستیم، فاقد انتخابات آزاد هستیم، حتی فاقد نظرسنجیهای آزادانه در داخل جامعه هستیم، که بتواند حدود تقریبی محبوبیت ها را نشان بدهد. من منظورم این نبود که نمایندگی قانونی و حقوقی مردم کردستان را دارم. منظورم این بود که من از طرف آنها، آرمان های آنها، آرزوهای آنها، خواست های آنها را معرفی خواهم کرد وجدانا و اخلاقا خودم را متعهد میدانم، به اینکه آرمان های آنها و خواست های آنها را، نه فقط در همبستگی و منشورش، در کل سیاست در جامعه ایران نمایندگی کنم و البته به عنوان یک ایرانی، در عین حال آرمانهای آزادی خواهان همه مردم ایران را به خودم اجازه میدهم، وجدانا و اخلاقا نمایندگی کنم، اگر چه من نماینده قانونی و منتخب هیچکدام از این جاها نیستم.
پرسش: آقای معتمدی پرسش آخری که دارم این است که حتماً میدانید که در این روزهای اخیر به ویژه پس از انقلاب مهسا (به اصطلاح) دوباره ایرادهایی وارد شد بر بحث پرچم که احزاب کُردی پرچم های خودشان را دارند حتی در بسیاری از مواضعی که بیان میکنند، مثلاً پرچم کردستان را در کنار پرچم ایران یعنی پرچم شیر و خورشید قرار نمی دهند. خواستم نظر شخصی خودتان را اگر می خواهید و حتی اگر می توانید نظرتان در مورد پرچم شیر و خورشید بشنویم.
پاسخ: ببینید ایران یک پرچمی باید داشته باشد. پرچم جمهوری اسلامی مورد قبول نیست بدون شک. برای اینکه نماینده ایران نیست. نماد یک رژیم ایدئولوژیک واپسگرا است که ایران را به خرابی و ویرانی کشانده. دقیقاً پرچم ایران چه جوری خواهد بود در آینده، این را مجلس موسسان تعیین می کند. نمی دانم شکلش چه خواهد بود ولی ما هیچ ایرادی با پرچم شیر و خورشید نداریم، کما اینکه دیگران هم نبایستی مشکلی با پرچم کردستان داشته باشند این پرچم جدایی طلبی نیست این پرچم هویت طلبی است. شما در ایالتهای مختلف آمریکا هم پرچم دارید. من در انگلستانی زندگی می کنم که ولز و اسکاتلند و انگلند هرکدام پرچم خاص خودشان را دارند. ایالتهای مختلف آلمان، پرچم خودشان را دارند. بنابراین کردستان هم میتواند در آینده هم احترام بگذارد به پرچم ایران و خواهد گذاشت، و هم در عین حال پرچم خودش را به عنوان هویت خاص خودش هم نگهداری کند. اصولا ایران آینده بایستی بتواند تحمل و ظرفیت این را داشته باشد و به نظر من خواهد داشت، که هویت های مختلف اتنیکی، فرهنگی و زبانی را در خودش بپذیرد به رسمیت بشناسد مورد حمایت قانونی نه فقط حمایت لفظی، حمایت قانونی قرار بدهد و اتفاقاً از این طریق وحدت و انسجام و یکپارچگی ایران و کشور ایران را هم بهتر تضمین کند.