خر کیست؟

آرمن ساگینیان

اگر نمی دانید بدانید که امروزه، در آموزشگاه های درونمرزی، به کودکان ایران زمین اموزش می دهند که تا ورود اسلام ایرانیان ددمنش (وحشی) بودند. بزرگترین رهبرشان، روح الله خمینی، گفت: "اقتصاد مال خَرَه". و بگفتار خودش و  گفتار نورچشمی اش، بنی صدر، اقتصاد توحیدی را پیاده کردند و دلار 74 ریالی شد  42 هزار ریال.  در اینجا دیوانه ای مانند من می پرسد: خَر کییَه؟  خودم پاسخ اش را می دهم: خَر آن اُستاد دانشگاهی است که فرتور خمینی را در ماه دید، و خر تر از او کسی است که به آن خَر کرسی اُستادی دانشگاه داد.

چشمگیر ترین و شناخته شده ترین عرب دنیا محمد بن عبدالله است، که اگر با خدیجه زناشوئی نکرده بود و از خدیجه یکتاپرستی نمی آموخت (در درازای یازده سال آموزش)، و اگر مؤبدان زردشتی خسرو انوشیروان را بر نمی اندگیختند که مزدکیان را برای شام در کاخ فرا نمی خواند و همه را گردن نمی زد، روزبه شادانی (سلمان پارسی) به عربستان نمی گریخت و چپاولگری بنام عمر بن خطاب را پیدا نمی کرد، و اسلامی پدیدار نمی شد، و دنیائی را برای چهارده سده به شکنجه (عذاب) نمی کشید، و ایران پس از سیزده سده در آسیب پذیری نابودی جای نمی گرفت.

سر وینستن چرچیل، سیاستمدار و جنگجوی شناخته شدهٔ انگلیسی، گفت: «ملت ها فرمانفرمائی ای (حکومتی) بدست می آورند که شایسته (مستحق) اش هستند». اکنون داد بزنید که:  توهین شد. نه، توهین نشد. آخوند سوارتان شده و تا سواری می دهید او پیاده نخواهد شد. دارند میهنتان را چپاول می کنند، و شما شب شعر ترتیب می دهید، و برای آخوند مراسم سفرهٔ ابوالفضل پهن می کنید؟ دوالپا مغزتان را گرفته و دلاوری آزاد اندیشی را از شما ربوده؟ پیش از آخوند، دوالپا نبود، بختک نبود، جهنم نبود، مار و عقرب جهنم نبود، پوشش داغ مسین جهنم نبود. بی پدری بنام مجلسی نبود، سدها هزار حدیث نبود. بیچاره حضرت محمد تنها کاری که کرد از تورات برای بدوی ها داستان ها گفت.  آماده نشد به وسوسههء سلمان پارسی و چپاول پاسارگاد گوش دهد.

یکی از نخستین کار های خمینی این بود که به کودکان آموزش دهند که از گفت و گوی خانوادگی به مأموران رژیم خبر چینی کنند.  از کودکان انیشه (جاسوس) ساخت، همام کودکان را با دادن کلید های پلاستیکی به میدان جنگ با عراق فرستاد که مین ها را با گام برداری خود بترکانند و بمیرند که به بهشت اسلامی بروند.

آیا اکنون در می یابید که خر کیست؟  برادرم می گوید: «مردم می ترسند». ترس از چی؟  از مُردن؟  کدام آسان تر است، مردن یا در خفت زیستن؟ شما برونمرزی ها از ایران کوچ کردید زیرا که آماده نبودید در خفت زندگی کنید.  کدام خفت؟  خفتی که شما به آن باور داشتید و دارید؟

ای میل وارده

بازگشت به خانه